اروپا در سایه جنایت؛ تطهیر دیرهنگام برای دو سال همراهی با نسلکشی غزه

به گزارش خبرگزاری آنا، در حالی که جهان دو سال تمام شاهد جنایتهای مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم بیپناه غزه بوده – از قتلعام هزاران کودک و زن، تا محاصره مطلق، قحطی، مهاجرت اجباری، و نابودی کامل بافتهای مدنی – اتحادیه اروپا اکنون و بهنحوی دیرهنگام، از "گزینههای تنبیهی" علیه اسرائیل سخن میگوید؛ گویی میخواهد با چند ابزار دیپلماتیک عقبافتاده، لکه ننگ تاریخی خود را از حافظه ملتها بزداید.
دو سال سکوت، دو ماه نمایش
اینکه امروز اتحادیه اروپا فهرستی از ده «گزینه احتمالی» برای اعمال فشار بر اسرائیل ارائه میدهد – از جمله تعلیق توافق مشارکت و توقف پروژههای فنی – نه تنها یک حرکت دیرهنگام، بلکه تلاشی علنی برای تطهیر چهره خود در آستانه موج جدید افکار عمومی و خیزش وجدان جهانی است. چرا که این اتحادیه در دو سال گذشته، حتی در اوج بمباران بیمارستانها، نابودی اردوگاهها و استفاده از سلاحهای ممنوعه، حاضر به اتخاذ هیچ اقدام الزامآور یا مؤثر علیه تلآویو نشد.
اروپا، شریک در محاصره و جنایت
واقعیت این است که اتحادیه اروپا، در مقام یک بلوک سیاسی–اقتصادی با نفوذ، نهتنها در مهار تجاوزگری اسرائیل کوتاهی کرد، بلکه با ارسال تجهیزات، قراردادهای نظامی، و پشتیبانی سیاسی در نهادهای بینالمللی، عملاً به شریک جنایت در غزه تبدیل شد. در طول این دو سال، صدها نهاد امدادی هشدار دادند که ارسال کمکهای بشردوستانه به ساکنان محاصرهشده غزه ممکن نیست مگر با فشار مستقیم بر اسرائیل برای پایان محاصره. اما اروپا حتی نتوانست یک گذرگاه انسانی پایدار برای ارسال دارو و غذا ایجاد کند.
ائتلافی علیه حقیقت
از اکتبر ۲۰۲۳ تا ژوئیه ۲۰۲۵، رژیم صهیونیستی بیش از پنجاه هزار فلسطینی را به شهادت رسانده است. تصاویر کودکان سوختهشده در بمباران اردوگاههای خانیونس، اجساد مدفونشده زیر آوار بیمارستانها، و فریادهای زنان آواره، نه بر تلآویو، بلکه بر پیشانی سیاستمداران بروکسل نیز حک شدهاند. اروپا نهتنها با فروش فناوریهای جاسوسی و نظامی از اسرائیل حمایت کرد، بلکه در برابر فشار افکار عمومی، همواره پشت تریبونها پنهان شد.
«پدرو سانچز» و جبران وجهه
موضع جدید پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، که عملیات اسرائیل را «بزرگترین نسلکشی قرن» توصیف کرد و خواستار تعلیق توافق همکاری با تلآویو شد، اگرچه در نگاه نخست جسورانه بهنظر میرسد، اما در تحلیل راهبردی، بخشی از بازی بزرگ اروپا برای بازسازی چهره خود در جهان پس از جنایت است. نه سانچز، نه مکرون، و نه مقامات بروکسل، هیچکدام در دو سال گذشته حاضر به شکستن محاصره، توقف تجارت نظامی، یا اعمال تحریمهای جدی علیه رژیم اشغالگر نبودند.
مقاومت، نه اروپا
اکنون که مقاومت فلسطینی، با وجود محاصره و قحطی و بمباران، توانسته است معادلات میدانی را تغییر دهد و بر امنیت صهیونیستها سایه بیندازد، اروپا ناچار است برای حفظ منافع اقتصادی خود – بهویژه در تجارت دریایی و انرژی – موضعی متفاوت اتخاذ کند. نه از سر انسانیت، بلکه از سر اضطرار. اروپا امروز بهدنبال نجات تجارت است، نه نجات انسان.
این پرونده هنوز باز است
اتحادیه اروپا نمیتواند با چند جمله کلیشهای درباره حقوق بشر، خود را از مسئولیت تاریخیاش در نسلکشی غزه تبرئه کند. وقتی رژیم اشغالگر خانه به خانه و کوچه به کوچه مردم را آواره میکرد، اروپا در حال امضای قراردادهای نظامی و امتناع از تحریم بود. امروز هم اگر اقدامی کند، تنها بهدلیل فشار افکار عمومی است، نه وجدان بیدار.
مردم فلسطین دیگر نه به رأفت اروپا اعتماد دارند، نه به سازمانهای بیعمل بینالمللی. تنها امیدشان، به مقاومت، بیداری ملتها، و پایان دوران توجیهگران سکوت است.
انتهای پیام/