بهترین رهبر، برترین ملت

بهترین رهبر، برترین ملت
مدل یا الگوی رهبری استثنایی در قالب «ولایت فقیه» که پس از ارتحال امام خمینی(ره) در شخصیت آیت‌الله علی خامنه‌ای متجلی شده و همچنین ساختار اجتماعی منحصربه‌فردی که ملت ایران در طول تاریخ معاصر از خود نشان داده است ایران را به دژی استوار در برابر استکبار جهانی تبدیل کرده است که روز به روز مستحکم‌تر می‌شود.

خبرگزاری آنا-محمد مهدی خیرجو؛ در دهه پنجم انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران همچنان یکی از پیچیده‌ترین معماهای سیاست جهانی محسوب می‌شود. کشوری که علی‌رغم مواجهه با سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ، جنگ تحمیلی هشت‌ساله، حملات بی‌رحمانه تروریستی و حذف سران سیاسی، نظامی و علمی این کشور توسط دشمنان، جنگ‌های ترکیبی و فشارهای دیپلماتیک بی‌سابقه، نه‌تنها فروپاشی نکرده، بلکه به یک قدرت منطقه‌ای تأثیرگذار تبدیل شده است. این واقعیت، سؤال اساسی را مطرح می‌کند که رمز این مقاومت و ماندگاری اعجاب انگیز در چیست؟

تحلیل دقیق این پرسش، ما را به دو عنصر کلیدی و درهم‌تنیده راهنمایی می‌کند که نظیر در دنیای امروز ندارد. مدل یا الگوی رهبری استثنایی در قالب «ولایت فقیه» که پس از ارتحال امام خمینی(ره) در شخصیت آیت‌الله علی خامنه‌ای متجلی شده و همچنین ساختار اجتماعی منحصربه‌فردی که ملت ایران در طول تاریخ معاصر از خود نشان داده است.

 

بهترین رهبری

۱. ولایت فقیه فراتر از یک نهاد سیاسی

مهم‌ترین ویژگی ساختار قدرت در ایران، جایگاه ولایت فقیه است که فراتر از یک مقام اجرایی، نقش “محور انسجام ملی” را ایفا می‌کند. در جامعه‌ای با تنوع و تکثر قومی، مذهبی، زبانی و سیاسی، این نهاد به‌مثابه کانون واحد تصمیم‌گیری در بحران‌ها عمل کرده و مانع از واگرایی و تشتت قوا در بزنگاه‌ها شده است.

کارآمدی این مدل بی‌نظیر در عمل، از خنثی‌سازی فتنه‌های داخلی تا مدیریت بحران‌های خارجی، به‌وضوح قابل مشاهده است. این ساختار به نظام اجازه داده تا در شرایط پرمخاطره، با سرعت و وحدت رویه بهترین واکنش را نشان دهد.

۲. دوراندیشی استراتژیک در عصر بی‌ثباتی

آنچه حتی تحلیلگران بین‌المللی نیز بدان اذعان کرده‌اند، دوراندیشی و نگاه استراتژیک آیت‌الله خامنه‌ای در قبال تحولات جهانی است. از پیش‌بینی خروج آمریکا از برجام و هشدار نسبت به “غیرقابل اعتماد بودن واشنگتن” تا تحلیل درست از روند افول هژمونی آمریکا و ظهور نظم چندقطبی جهانی. 

این بینش استراتژیک، ایران را قادر ساخته تا در معمای پیچیده جنوب غرب آسیا و در میانه خون و آتش، از دست‌اندازی‌های گاه و بیگاه رژیم صهیونیستی به همسایگانش تا بحران سوریه و عراق و ظهور و نابودی داعش و اشغال افغانستان به دست آمریکا، نه‌تنها امنیت خود را تضمین کند، بلکه عمق استراتژیک خود را گسترش دهد و محور مقاومت را به عنوان الگویی برای سایر ملتها معرفی کند. همه‌ی اینها در حالیست که در طول سالهای پس از انقلاب، هر حکومت و دولتی را که نظام سلطه اراده‌ای برای سقوط آن داشته، توانسته است با کمترین هزینه و فشاری به مقصودش برسد اما همواره پشت سد آهنین ایران مانده‌اند.

۳. اقتدار معنوی و کاریزما در عصر مدرن 

رابطه میان رهبری و مردم در ایران، صرفاً یک پیوند سیاسی-ساختاری نیست. این رابطه مبتنی بر نفوذ معنوی و کاریزمای شخصیتی است که ریشه در مردمی‌بودن، تقوا، آگاهی و به روز بودن، اشراف به مسائل و عمق دانش دینی و رفتار پدرانه آیت‌الله خامنه‌ای دارد. این اقتدار نرم، سرمایه اجتماعی عظیمی تولید کرده که در لحظات تاریخی به صورت حضور میلیونی مردم متجلی می‌شود و کشور را از تلاطم‌ها عبور می‌دهد.

نمونه بارز این پدیده، حمایت تمام قد مردم ایران از تمامی اقشار و سلایق از رهبری انقلاب در جنگ 12 روزه علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا بود که به عنوان یک سند تاریخی ماندگار شد.

۴. اصول‌مداری، عزت در برابر منفعت 

در دنیایی که بسیاری از سران کشورها برای منافع کوتاه‌مدت از اصول خود عدول می‌کنند و با ترس و باج دادن به ابرقدرت‌ها می‌خواهند قدرت خود را حفظ کنند، ثبات‌قدم و شجاعت مثال‌زدنی آیت‌الله خامنه‌ای بر اصول بنیادین انقلاب و حفظ استقلال، آزادی و جمهوریت و نیز نفی سلطه و استعمار، عزت ملی و پیشرفت را برای ایران به ارمغان آورده است.

مقاومت در برابر فشار حداکثری دشمنان تاریخی ملت ایران و تبدیل تهدید تحریم‌ها به فرصت خودکفایی در حوزه‌های دفاعی، هسته‌ای، دارویی و فناورانی و ... محصول مستقیم این راهبرد اصولی است که ایران را از وابستگی خارجی رهایی بخشیده است و آن‌را امروز به عنوان یک قدرت قابل ملاحظه منطقه‌ای و جهانی معرفی کرده است.

برترین ملت

۱. وفاداری تاریخی، درسی از تاریخ اسلام 

توصیف ملت ایران به‌عنوان “برترین ملت” که از سوی امام خمینی (ره) و آیت‌الله خامنه‌ای مطرح شده، مبتنی بر یک مقایسه تاریخی است. بر خلاف برخی ادوار تاریخ اسلام که مردم رهبران خود را در بحران‌ها تنها گذاشتند، ملت ایران قریب پنج دهه است که در سخت‌ترین شرایط، پشتوانه استوار نظام خود بوده است. 

این وفاداری، از دوران انقلاب علیه نظام ستم شاهی پهلوی تا جنگ تحمیلی که جوانان ایرانی با جان خود از خاک وطن دفاع کردند، تا مقابله با فتنه‌های داخلی و مقاومت در برابر فشارهای اقتصادی، یک پدیده بی‌سابقه در تاریخ معاصر محسوب می‌شود.

۲. بصیرت سیاسی، عبور از جنگ‌های ترکیبی 

ملت ایران، ملتی بصیر است که توانایی تشخیص دوست از دشمن و حق از باطل را در پیچیده‌ترین شرایط داراست. این بصیرت، در مواقعی که دشمن با استفاده از ابزارهای جنگ نرم و رسانه‌ای به دنبال ایجاد تفرقه و آشوب بوده، خود را نشان داده است.

این آگاهی و حریت در ملت ایران آنجا تمایز خود را نشان می‌دهد که دستگاه تبلیغاتی و کنترل ذهن غرب هر کجا اراده کرد که مقاومت ملتها را با انواع دسیسه‌ها و شایعات و ارائه تحلیل‌های نادرست در هم بشکند موفق شد و هر کجا تلاش کرد که گروهی یا جمعی را مستعمره فکری نظام سلطه کند، با تهدید و تطمیع به مقصود خود رسیدند.

حماسه‌های مختلف در این پنج دهه و حمایت یکپارچه از رهبری و نظام اسلامی در جنگ 12 روزه، تجلی این هوشیاری و آگاهی جمعی است که بزرگترین مانع در برابر پروژه‌های براندازی تا امروز بوده  و دشمن را ناکام گذاشته است.

۳. استقامت استراتژیک، هزینه استقلال و آزادی 

صبر و استقامت ملت ایران در برابر مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌ها و تحمل رنج ترورهای ناجوانمردانه و تحمیل انواع فشارها و حتی جنگ سخت، نه یک تحمل منفعل، بلکه یک انتخاب استراتژیک برای حفظ استقلال ملی است. این ملت با درک عمیق این واقعیت که هزینه تسلیم بسیار بیشتر از هزینه مقاومت است، به نظام اجازه داده تا در عرصه‌های مختلف با قدرت عمل کند و استقلال و آزادی ملت ایران تضمین شود. این تاب‌آوری حیرت‌آور به تعبیر چهره‌ها و رسانه‌های جهان موجب شده، ملت ایران در تراز دیگری محبوبیتی عمومی در چشم سایر ملل داشته باشند و نخبگان جوامعی که در نظامات ابرقدرتها هضم شده‌اند، با دیده حسرت به این آگاهی غبطه بخورند و هویت جمعی ایرانیان را بستایند. 

قاعده‌ای که همیشه جواب داده 

رمز ماندگاری و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران در هم‌افزایی راهبردی میان رهبری حکیم و ملتی بصیر نهفته است. این معادله دوطرفه - رهبری که مسیر را با دقت ترسیم می‌کند و ملتی که آن مسیر را با اراده طی می‌کند - یک مدل منحصربه‌فرد حکمرانی خلق کرده است.

هیچ رهبری بدون پشتوانه ملت آگاهش نمی‌تواند در برابر فشارهای بین‌المللی مقاومت کند، و هیچ ملتی نیز بدون رهبری قوی و دوراندیش، قادر به حفظ وحدت واستقلال خود در دنیای پرتلاطم امروز نیست. 

یک سوی این معادله، رهبری حکیم و دوراندیش قرار دارد. رهبری که نقش آن فراتر از مدیریت روزمره کشور است؛ او سکاندار کشتی نظام در دریاهای متلاطم سیاست جهانی، دیده‌بان هوشیار در برابر تهدیدهای پنهان و آشکار، و قطب‌نمای ارزشی برای حفظ جهت‌گیری اصیل انقلاب است. این رهبری، با ترسیم نقشه‌های کلان و راهبردی، افق‌های بلندمدت را مشخص می‌کند و با تبدیل تهدید به فرصت و بحران به سکوی اقتدار، مسیر حرکت را هموار می‌سازد.

و در سوی دیگر، ملتی بصیر، تاریخ‌ساز و کنشگر ایستاده است. ملتی که صرفاً یک تماشاگر منفعل نیست، بلکه بازیگر اصلی و ضامن اجرایی چشم‌اندازهای ترسیم‌شده است. این ملت، با حضور آگاهانه خود در بزنگاه‌های تاریخی، از دفاع مقدس تا فتنه‌های پیچیده و حضورهای میلیونی، پشتوانه عظیم انسانی و معنوی را برای تحقق اهداف ملی فراهم می‌آورد. اراده این ملت، همان قدرتی است که رؤیاهای راهبردی را به واقعیت‌های میدانی تبدیل می‌کند.

از این منظر، ایران امروز الگویی از حکمرانی است که در آن قدرت سخت و نرم، پیوند قلب‌ها و اراده‌ها، و ترکیب عقلانیت استراتژیک با عمق معنوی، ضامن بقا، استقلال، عزت و پیشرفت در عصر پیچیدگی‌ها شده است. این تجربه، نه‌تنها برای ایران، بلکه برای تمامی ملت‌هایی که در جستجوی مدل حکمرانی مستقل و مقتدرند، درس‌آموز است و صدور آن و الگوبرداری توسط سایر ملتها ازین شیوه، کشورهای مستکبر و مرتجع را به وحشت می‌اندازد.  

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب