12:45 15 / 04 /1404
در گفت‌وگوی تفصیلی با آنا مطرح شد

تلاش ناکام دشمن برای فاصله‌گذاری بین «جمهوری اسلامی» و «ایران»؛ تجاوز ترکیبی رژیم صهیونی در تجریش

تلاش ناکام دشمن برای فاصله‌گذاری بین «جمهوری اسلامی» و «ایران»؛ تجاوز ترکیبی رژیم صهیونی در تجریش
تحلیلگر و کارشناس ارشد رسانه با تأکید بر تلاش ناکام دشمن برای فاصله‌گذاری بین «جمهوری اسلامی» و «ایران» گفت: در ماجرای خیابان تجریش شاهد تجاوز ترکیبی از سوی دشمن صهیونیستی بودیم.

خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ در جهانی که فناوری‌های ارتباطی و رسانه‌ای به‌عنوان ابزارهای قدرتمند بازتولید و انتقال اخبار، اطلاعات و روایت‌ها ایفای نقش می‌کنند، جنگ‌های سایبری و عملیات روانی به‌عنوان مهم‌ترین سلاح‌های جنگ نرم، نقش کلیدی در شکل‌دهی افکار عمومی و جهت‌دهی به سیاست‌ها و استراتژی‌های ملی و بین‌المللی یافته‌اند.

در این عرصه، قدرت رسانه‌ها نه‌تنها در انعکاس وقایع ( جنگ تحمیلی ۱۲ روزه)، بلکه در ساخت و برداشت ذهنی و احساسی افکار عمومی تعیین‌کننده است، به‌‌خصوص در منازعات و تنش‌های جهانی، دشمنان در تلاشند با بهره‌گیری از نظریه‌های جنگ روانی و استفاده از فناوری‌های نوین، بر جریان‌های فکری و شناختی جامعه هدف تأثیرگذار باشند؛ به گونه‌ای که بتوانند واقعیت‌ها را به نفع خود تفسیر و جهت‌گیری‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تحت کنترل خود درآورند.

بنابراین شناخت دقیق استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها و ابزارهای مورد استفاده در عملیات روانی و پروپاگاندا، نیازمند تحلیل عمیق و جامع است تا بتوان راهکارهای مؤثر در مقابل تحریف‌های رسانه‌ای دشمن ارائه داد و از این طریق، امنیت ملی، ثبات اجتماعی و هویت فرهنگی را حفظ و تقویت کرد.

در این راستا، اهمیت توسعه سواد رسانه‌ای، اثربخشی رسانه‌های داخلی و ارتقای توانمندی‌های دفاعی در حوزه رسانه به‌عنوان عناصر اصلی در مقابله با عملیات روانی و جنگ نرمی، بیش از پیش روشن می‌شود و ضرورت دارد تا سیاستگذاران، فعالان رسانه‌ای و نخبگان جامعه در قالب یک استراتژی یکپارچه و هماهنگ، اقدامات مؤثر و عملیاتی را در این حوزه پیگیری کنند.

عملیات روانی رسانه‌های معاند به‌خصوص اینترنشنال را در ماجرای بمباران خیابان تجریش توسط رژیم جنایتکار و فاسد صهیونیستی به‌عینه مشاهده کردیم، رژیمی که به هیچ قواعد و قوانینی پایبند نیست و مزدوران مواجب‌بگیر و خائن اینترنشنال هم در توجیه جنایت رژیم صهیونیستی که کاملاً به ضرر رژیم صهیونیستی تمام شده، برای از دست نرفتن اعتبار خود هم که شده مجبور شده‌اند این روایت را در ظاهر بپذیرند، اما سفید را سیاه و سیاه را سفید نشان می‌دهند تا افکار عمومی را به سمت خود جذب کنند.

به‌عنوان مثال تحلیلگر نظامی شبکه صهیونیستی اینترنشنال در واکنش به جنایت رژیم صهیونیستی در میدان تجریش اینگونه وانمود می‌کند که حمله به میدان تجریش کاملاً مشروع بوده و کشته شدن غیرنظامیان در آن جنایت جنگی به حساب نمی‌آید؛ بنابراین این اقدام مشروع بوده است!

خبرنگار آنا در نقد این گزاره گفت‌وگویی را با علی ودایع تحلیلگر و کارشناس ارشد رسانه ترتیب داده است.

گپ و گفت آنا با ودایع در پی می‌آید:

فعال شدن گسل‌های اجتماعی در اتاق عملیات روانی دشمن

آنا: رسانه‌های غربی و در رأس آنها اینترنشنال در توجیه جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به هموطنان بی‌گناه در میدان تجریش، اینگونه وانمود می‌کنند که رژیم صهیونیستی در نقطه‌زنی دچار خطا شده و قصد رژیم اسرائیل از این حمله ساختمان اطراف میدان بوده، البته این شبکه برای حفظ اعتبار خود در ظاهر این حمله را پذیرفته و این  موضوع کاملاً به ضرر رژیم فاسد صهیونیستی تمام شده، اما در نقطه مقابل شبکه در حال توجیه حمله به میدان تجریش بوده، تحلیل شما از این موضوع چیست؟

ودایع: به موازات موضوع جنگ و نبرد میدان، عملیات و جنگ روانی و در مفهوم جنگ روانی، پروپاگاندای رسانه‌ای تلاش می‌کنند در هر اتاق جنگ و عملیات روانی طرف مقابل را در عرصه‌های مختلف به شیوه‌های متعدد تحت تأثیر خود قرار دهند؛ بنابراین در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شاهد طیف متنوعی از رویکردها در اخباری که در اتاق عملیات روانی جبهه رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی دنبال می‌شد، علیه مردم کشورمان بودیم.

نکته‌ای که وجود دارد اینکه در پروپاگانداری رسانه‌ای جبهه دشمن چند رکن بنیادی قابل مشاهده است؛ نخست اینکه به‌عنوان رأس فعالیت‌های دشمنان تلاش می‌کنند در جنگ رسانه‌ای جامعه هدف مخاطب را مرعوب قدرت خودشان کنند.

این چیزی نیست که بگوییم متعلق به امروز است، بلکه در طول تاریخ هم عملیات‌های روانی  برای مرعوب و مغلوب کردن دشمن همواره در دستور کار بوده است.

آنا: وجه تمایز عملیات روانی دشمن صهیونیستی و آمریکایی در کشار مردم غزه و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در ایران را چه می‌دانید؟

ودایع: آن چیزی که صهیونیست‌ها را متمایز می‌کند اینکه تلاش می‌کنند آن چیزی که در کشتار مردم انجام می‌دهند را توجیه کنند، مشخصاً در رابطه با جنگ غزه می‌توانیم این وضعیت را مشاهده کنیم، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ابتدای امر گفته بود که با مردم عادی کاری نداریم و صرفاً به‌دنبال نیروهای حماس هستیم، اما در نهایت تعداد شهدای فلسطین در اثر جنایات صهیونیست‌ها به ۵۰ هزار نفر رسید که مبیّن اهداف صهیونیست‌ها برای کشتار سیستماتیک است.

در رابطه با تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان می‌توانیم به وضعیت پیچیده‌ای که رخ داده، اشاره کنیم، وضعیت پیچیده این بود که اتاق عملیات روانی دشمن صهیونیستی مبتنی بر فعال شدن گسل‌های اجتماعی بود.

آن چیزی که صهیونیست‌ها را متمایز می‌کند اینکه تلاش می‌کنند آن چیزی که در کشتار مردم انجام می‌دهند را توجیه کنند، مشخصاً در رابطه با جنگ غزه می‌توانیم این وضعیت را مشاهده کنیم، نتانیاهو در ابتدای امر گفته بود که با مردم عادی کاری نداریم و صرفاً به‌دنبال نیروهای حماس هستیم، اما در نهایت تعداد شهدای فلسطین در اثر جنایات صهیونیست‌ها به ۵۰ هزار نفر رسید که مبیّن اهداف صهیونیست‌ها برای کشتار سیستماتیک است

اما اتفاقی که رخ داد نقطه مقابل این موضوع تحت عنوان «ناسیونالیسم ایرانی» بود و گزارش‌های متعددی در رسانه‌های آمریکایی منتشر شد دال بر بیدار شدن ناسیونالیسم ایرانی و پیوند اتحاد ایرانی‌ها مقابل رژیم متجاوز صهیونیستی.

آنچه که ذیل این موضوعات مشاهده می‌کنیم یک وجه متمایزی را دنبال می‌کند و آن هم تلاش برای فاصله‌گذاری بین «جمهوری اسلامی» و «ایران» است، ذیل این موضوع آن چیزی که می‌بینیم این است که شبکه‌ها و رسانه‌های غربی دنبال توجیه برخی اتفاقات و رویکردها هستند، موضوع مهم‌تر اینکه رسانه‌های غربی و مشخصاً صهیونیستی و آمریکایی درتلاشند جای ظالم و مظلوم و دشمنی که به خاک کشورمان تجاوز کرده و مردمی که به شهادت رسیده‌اند در افکار عمومی تغییر دهند و می‌دانند قابلیت آن را ندارد که از این طریق هدف خود را به کرسی بنشانند.

در نتیجه دشمن درصدد وارد فاز جدیدی می‌شود و آن اینکه دنبال حاشیه‌پردازی به وقایع هستند، یعنی حاشیه را آنچنان پررنگ‌تر از متن می‌کنند که اصل ماجرا به حاشیه می‌رود.

در این وضعیت به همان میزانی که رسانه‌های کشورمان (فارغ از هر جناح‌بندی) به تبیین موضوع تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان می‌پردازند، طرف مقابل عرصه کمتری را برای فعالیت خواهد داشت و در نهایت اتفاقی که رخ می‌دهد، اینکه واقعیت میدان است که در افکار عمومی می‌نشیند.

هدف قراردادن زیرساخت‌های حیاتی نقشه دشمن بود

آنا: مشخصاً درباره تجاوز رژیم صهیونیستی به خیابان تجریش چه دیدگاهی دارید، موضوعی که کاملاً به ضرر رژیم صهیونیستی تمام شده و اینترنشنال برای از دست نرفتن اعتبار خود مجبور شده این روایت را در ظاهر بپذیرد؟

ودایع: در ماجرای خیابان تجریش شاهد تجاوز ترکیبی از سوی دشمن صهیونیستی بودیم، البته دشمن مدعی می‌شود از این تجاوز اهداف دیگری را دنبال می‌کردیم و چیزی که تصاویر به‌صورت مستند نشان می‌دهد و انهدام شاه‌لوله انتقال آب در تجریش مبیّن این نکته است که رژیم جنایتکار صهیونیستی درصدد بود زیرساخت‌های حیاتی را هدف قرار دهد تا برای مردم و کشورمان دردسرسازی کند.

این مبحث در محاکم بین‌المللی و مباحث حقوق بشر به جدّ پیش از این نیز مطرح شده بود که در جریان منازعات، زیرساخت‌های بشردوستانه و حیاتی نباید مورد هدف قرار بگیرند.

وجه دوم که ما مشاهده می‌کنیم اینکه مردم به‌طور غیرعادی مورد هدف قرار گرفتند؛ البته نباید تجاوز رژیم فاسد صهیونیستی را فقط محدود به واقعه خیابان تجریش کنیم و موضوع حمله به زندان اوین و پیرامون آن، حمله به شهرک شهید چمران و خانواده‌هایی که به شهادت رسیدند، همه نمونه‌های مشابه خیابان تجریش هستند.

اما چیزی که حادثه تروریستی توسط دشمن صهیونیستی در خیابان تجریش را متمایز می‌کند نوع تصاویری است که منعکس و منتشر و منجر به واکنش افکار عمومی شده است که طرف مقابل را به واکنش وامی‌دارد و موضوع مورد تأکید اینکه علاوه بر اینکه این جنایت دشمن صهیونیستی با رهبری و حمایت آمریکا باید به افکار عمومی تبیین و برای مردم شرح داده شود، طرف مقابل در مرحله فشار افکار عمومی قرار خواهد گرفت.

با تمامی این فرآیندها اتحاد ملی ما رمز موفقیت و پیروزی ما مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا خواهد بود.

نقش رسانه‌ها در افزایش توان مقابله با دشمن

آنا: چه توصیه‌ای به رسانه‌ها و مردم در راستای مقابله با عملیات روانی دشمن و رسانه‌های معاند چیست؟

ودایع: نکته‌ای که وجود دارد اینکه برای اینکه مقابل دشمنان موفق باشیم باید چند رویکرد متمایز را باید باهم جلو ببریم، نخست اینکه سواد رسانه‌ای یک موضوع هم و راهبردی است که همواره در بحران‌ها در کانون توجه قرار دارند و بعد از بحران و پسابحران‌ها به حاشیه رانده می‌شوند.

ذیل بحث سواد رسانه پدافند غیرعامل باید عملکرد مناسب‌تری داشته باشد و طی چند روز گذشته و در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه خلأ عملیات رسانه‌ای پدافند غیرعامل را به وضوح مشاهده کردیم.

نکته مهم‌تر اینکه رسانه‌های ایران در بزنگاه‌های بحران باید عملکرد متناسب‌تری از خودشان نشان دهند؛ متشکل از رسانه ملی، رسانه‌های دولتی و رسانه‌های غیردولتی توأم با یکدیگر و این فرآیندی که مورد تأکید قرار داده‌ام برای این مقصود است که به هر میزان مرجعیت خبری و مرجعیت رسانه‌ای را در کشور داشته باشیم توانایی روایتگری موضوعات را خواهیم داشت.

اگرچه در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شاهد یک نوع تغییر رویکرد در موضوع روایتگری بودیم، اما تا رسیدن به  نقطه مطلوب فاصله داریم.

آنا: خلأ تاکتیک‌های رسانه‌ای را متشکل از چه مواردی می‌دانید؟

ودایع: در تاکتیک‌هایی که با رویکردهای رسانه‌ای به کار می‌بریم برخی از سهم‌خواهی‌های سیاسی همواره برای ما پاشنه‌آشیل بوده و برعکس برای طرف مقابل نقطه قوت. به هر میزانی که رسانه‌های کشورمان در راستای اتحاد و انسجام ملی حرکت کنند توانایی ما برای مقابله با دشمن افزایش پیدا می‌کند.

نکته مهم‌تر اینکه یکی از مولفه‌های ویژه ذیل گسل‌های اجتماعی موضوع تاب‌آوری جامعه ماست، فارغ از اینها در تمامی نبردها به هز میزانی که تاب‌آوری اجتماعی و سیاسی یک کشور افزایش پیدا کند توانایی آنها در جنگ رسانه‌ای و دیپلماتیک هم افزایش می‌یابد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب