پنج خطای محاسباتی که اسرائیل را به جنگ با ایران کشاند

به گزارش خبرگزاری آنا، پایگاه «مدرن دیپلماسی» براساس این گزارش استدلال میکند که این خطاها نهتنها به شکست استراتژیک اسرائیل منجر شده، بلکه توازن قدرت را به نفع ایران تغییر داده است.
خطای اول: انتظار قیام مردمی علیه جمهوری اسلامی
طبق این تحلیل اسرائیل گمان میکرد حملات هواییاش باعث تحریک مردم ناراضی ایران به قیام علیه جمهوری اسلامی خواهد شد و ایرانیان با استقبال از این حملات، به خیابانها خواهند ریخت. اما این انتظار کاملاً نادرست بود.
خطای دوم: دستکم گرفتن توان نظامی ایران
«مدرن دیپلماسی» تأکید میکند که اسرائیل توان نظامی ایران را دستکم گرفت. اگرچه حمله اولیه اسرائیل به فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و زیرساختهای دفاعی ایران خسارات سنگینی وارد کرد، اما نتوانست زیرساخت دفاعی ایران را فلج کند.
ایران ظرف چند روز حدود ۲،۰۰۰ موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرد. این پایگاه به تجربه جنگ یمن اشاره میکند که علیرغم بمبارانهای گسترده آمریکا، اسرائیل و اروپا، یمن تسلیم نشد و حتی به حملات موشکی علیه اسرائیل ادامه داد. این گزارش استدلال میکند که تصور تضعیف ایران با چند روز حمله هوایی سادهلوحانه بود، زیرا ایران کشوری بزرگ، کوهستانی، صنعتی و با دههها تجربه در توسعه موشکی است. همچنین، فقدان عملیات زمینی به دلیل غیرممکن بودن لجستیکی و استراتژیک، اسرائیل را در موضع ضعف قرار داد.
خطای سوم: نادیده گرفتن افکار عمومی منطقهای و جهانی
این رسانه استدلال میکند اسرائیل به درک نادرست از افکار عمومی منطقهای و جهانی دچار شد. با توجه به اقدامات اسرائیل در غزه، بسیاری از دولتها و ملتهای منطقه و جهان از حمله به ایران حمایت نکردند و حتی کشورهایی مانند پاکستان آشکارا از ایران حمایت کردند. این پایگاه مینویسد که از آنجا که ایران در حال مذاکره با آمریکا بود و اسرائیل حمله را آغاز کرد، این اقدام بهعنوان تجاوز آشکار تلقی شد و مشروعیت دفاع از خود را نداشت.
خطای چهارم: نادیده گرفتن آسیبپذیریها
«مدرن دیپلماسی» خاطرنشان میکند که اسرائیل آسیبپذیریهای خود را نادیده گرفت. اسرائیل ۱/۸۰ ایران وسعت دارد و ۹۰ درصد جمعیت آن در مناطق مسطح و متراکم زندگی میکنند که به شدت در برابر حملات موشکی آسیبپذیرند. سامانه گنبد آهنین نیز در برابر موشکهای پیشرفته ایران، مانند فاتح، سجیل، شهاب-۳، خرمشهر و خیبرشکن، ناکارآمد بود.
این پایگاه مینویسد که در حالی که حملات اسرائیل تأثیر چندانی بر زندگی روزمره در ایران نداشت، حملات موشکی ایران زندگی در اسرائیل را مختل کرد و وحشت را در این کشور گسترش داد.
خطای پنجم: نادیده گرفتن قاعده طلایی جنگ
به نوشته این پایگاه، اسرائیل قاعده تاریخی که «شروعکننده جنگ معمولاً بازنده است» را نادیده گرفت. این پایگاه به نمونههایی مانند جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام، حمله شوروی به افغانستان، حمله عراق به ایران و حمله اسرائیل به لبنان اشاره میکند که در همه آنها شروعکننده جنگ شکست خورد یا پشیمان شد. در مورد اخیر، حمله اسرائیل به ایران در حالی که ایران در حال مذاکره با آمریکا بود، نهتنها مشروعیت این اقدام را زیر سؤال برد، بلکه باعث شد جامعه ایران حول دولت خود متحد شود. این اجماع ملی، همراه با حمایت منطقهای و جهانی از ایران، اسرائیل را در موضع ضعف قرار داده است.
انتهای پیام/
