گزینه‌های روی میز تهران برای پاسخ به تجاوز نظامی آمریکا

گزینه‌های روی میز تهران برای پاسخ به تجاوز نظامی آمریکا
ایران می‌گوید در برابر تجاوز نظامی آمریکا به خاک خود دست‌بسته نخواهد ماند؛ اما ما چه گزینه‌هایی برای تنبیه واشنگتن و متحدانش در اختیار داریم؟

به گزارش خبرگزاری آنا، «روابط بین الملل علم بررسی کنش‌ها و واکنش‌های متقابل بازیگران جامعه جهانی است»؛ اگر این تعریف را سرلوحه درک خویش از روابط بین الملل قرار دهیم، هنگامی که به تفسیر و تحلیل وقایع مربوط به مناقشه اخیر ایران با رژیم صهیونیستی و آمریکا می‌پردازیم؛ در خواهیم یافت که اقدام ابلهانه اخیر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در خصوص حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران لاجرم پاسخ قاطع این کشور و متحدان منطقه‌ای و جهانی را در پی خواهد داشت. در این میان، ایران گزینه‌هایی برای پاسخ به تجاوز آمریکا دارد.

گام اول: خروج از یک پیمان فرمایشی

با توجه به گسترش روزافزون اهمیت نظام حقوقی حاکم بر روابط بین‌الملل (علیرغم نقص متعدد آن در موقعیت‌های مختلف توسط کشور‌های گوناگون)، منطق حاکم بر عقل استراتژیک حکم می‌کند که ایران به عنوان اولین اقدام جهت تلافی تجاوز جدید آمریکا به ایران در حمایت از صهیونیست ها، با رعایت شرایط موجود، از معاهده NPT (پیمان منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای) خارج شود تا از این طریق همچنان که در اصول اولیه این پیمان مندرج است، قادر به دفاع از کیان و تمامیت ارضی خود باشد. 

لازم به ذکر است که طبق شواهد میدانی، جو سیاسی فعلی حاکم بر کشور در حال حاضر از جمله عواملی است که می‌تواند سیاسیون تهران را برای استفاده از این حق قانونی در مجامع بین‌المللی تحت فشار قرار دهد و متعاقب آن ایران کنونی را یک قدم به سمت هسته‌ای‌تر شدن پیش ببرد.

پایگاه‌های متعدد آمریکا هدفی مشروع برای ایران

با مطرح شدن منطقه نفت‌خیز خاورمیانه به عنوان هاب انرژی جهان در زمینه سوخت‌های فسیلی (نفت و گاز)، ایالات‌متحده آمریکا به عنوان ابرقدرتی نوظهور در عرصه جهانی به فکر تأسیس پایگاه در این نقطه از دنیا افتاد. 

افت و خیز‌های ناشی از جنگ سرد و در پی آن تحولات ناشی از سقوط شوروی که موجب تغییر استراتژی امنیت ملی آمریکا شد؛ بهانه لازم را برای تأسیس پایگاه‌های بیشتر در اقصی نقاط جهان در اختیار آمریکا گذاشت. اما نکته مغفول مانده این است که ایجاد این حجم از پایگاه‌های نظامی با قابلیت‌های مختلف (نظیر توانایی‌های راداری، هوایی و زمینی) به راحتی می‌تواند سطح آسیب‌پذیری این کشور را در بلند‌مدت بالا ببرد و ویتنام‌های متعددی را برای سردمداران کاخ سفید ایجاد کند که به بهای جان سربازان آمریکایی تمام خواهد شد.

این خطر برای هژمونی آمریکا زمانی بیش از پیش احساس خواهد شد که قدرت منطقه‌ای مانند ایران با توانمندی‌های مختلف نظامی خود (نظیر توان موشکی، پهبادی و اطلاعاتی)، پایگاه‌های پر‌تعداد آمریکا را در مناطق حساسی نظیر خلیج فارس و عراق هدف قرار دهد. نیازی به گفتن نیست که ماجراجویی‌های جدید آمریکا طی چند سال اخیر و به ویژه اقدام وقیحانه اخیر ترامپ در حمله به تأسیسات هسته‌ای از پتانسیل لازم برای وادار کردن ایران و متحدان منطقه‌ای‌اش جهت اقدام قهرآمیز علیه منافع آمریکا در خاورمیانه برخوردار است؛ واقعیتی که می‌تواند آتش مناقشه موجود میان ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی را تندتر کند. حتی همین حالا که مشغول خواندن این مطلب هستید، گزارش‌ها حاکی از حمله موشکی ایران به «العدید» پایگاه آمریکا در قطر است.

حلقه‌های مختلف محور مقاومت آماده شلیک

طبق استدلال نظریه پردازان انقلاب و تغییرات اجتماعی، بسته به موقعیت استراتژیک کشور‌هایی که انقلاب در آنها به وقوع می‌پیوندد؛ صدور هر انقلابی به کشور‌های دیگر می‌تواند متضمن این پیام برای جامعه جهانی باشد که رهبران اصلی انقلابیون درصدد دفاع از تمامیت ارضی خود در برابر معارضان داخلی و خارجی هستند. 

با توجه به این استدلال منطقی، صدور موفقیت آمیز پیام انقلاب اسلامی به کشور‌هایی نظیر لبنان، عراق، یمن و افغانستان را می‌توان در راستای ایجاد نوعی سپر دفاعی برای سرزمین اصلی انقلاب در نظر گرفت. 

تحولات پرتنش منطقه در سال‌های پس از بهار عربی بیانگر این است که ایران و متحدان جان برکفش که همچون حلقه‌های زنجیر به یکدیگر پیوسته‌اند؛ توانایی بسیار بالایی در دفاع از یکدیگر در مواقع اضطراری دارند. این ائتلاف‌سازی خوب قدرت مانور ایران در برابر آمریکا و نیرو‌های نیابتی احتمالی آن را در آینده افزایش می‌دهد. به همین دلیل می‌توان فعال‌سازی متحدان ایدئولوژیک را یکی از گزینه‌های متعدد ایران برای پاسخ‌های آتی به آمریکا دانست.

 ورود به حیات خلوت آمریکا

هرچند شاید بتوان سیاست نوظهور «آمریکای لاتین‌گرایی» در دستگاه دیپلماسی ایران را محصول دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و التهابات ناشی از آن دانست، اما نمی‌توان اثرات بی‌چون و چرای این استراتژی دیپلماتیک مهم را بر روند روابط پرتنش ایران و آمریکا انکار کرد. 

حضور پر‌رنگ ایران در تحولات آمریکای لاتین و ائتلاف با کشور‌های چپ‌گرایی نظیر بولیوی، ونزوئلا، برزیل و... را می‌توان تلاشی در جهت به چالش کشیدن هژمونی نشئت گرفته از دکترین مونروئه‌ی ایالات متحده آمریکا دانست که می‌تواند سلطه سیاسی-اقتصادی این کشور را در بلندمدت با مشکلات جدی مواجه سازد. حماقت اخیر ترامپ و ورود ناگهانی به مناقشه ایران با صهیونیست‌ها می‌تواند بهانه خوبی برای فعال‌سازی دوباره این استراتژی در سیاست‌خارجی به عنوان یکی از پاسخ‌های سیاسی ایران به آمریکا باشد.

آبراهه‌های بین‌المللی سلاح استراتژیک ایران در برابر محور سلطه

اهمیت ژئوپلتیک ایران به عنوان مرکز خاورمیانه بر احدی از ناظران بین‌المللی پوشیده نیست. وجود آبراهه بین‌المللی تنگه هرمز در آب‌های سرزمینی ایران موقعیتی است که می‌تواند در صورت لزوم به عنوان سلاحی مهلک و استراتژیک در دست ایران باشد هر چند ممکن است به دلایل بشردوستانه ایران به عنوان آخرین حربه از این توانایی استراتژیک خود استفاده کند؛ اما نکته مهم دیگر در این زمینه این است که با وقوع انقلاب یمن در سال ۲۰۱۱ م و با توجه به نزدیکی این کشور به تنگه باب المندب به عنوان یکی از کلیدی‌ترین آبراهه‌های جهان، توانایی ایران برای استفاده از آبراهه‌های بین‌المللی به عنوان سلاحی استراتژیک در مواقع لزوم دو چندان شده است و متعاقباً ارزش تهدیدات ایران علیه آمریکا و اسرائیل را چند برابر کرده است؛ واقعیتی که می‌تواند با توجه به اقدامات سخیف مقامات آمریکایی و شعله‌ور شدن هر چه بیشتر دایره جنگ در منطقه به راحتی شاهرگ‌های اقتصادی آمریکا و متحدانش را قطع کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب