۲۷/ خرداد /۱۴۰۴
08:30 24 / 03 /1404

طنین حلقه یاقوت جنت «یاعلی» «یاهو»

طنین حلقه یاقوت جنت «یاعلی» «یاهو»
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) به مناسبت عید غدیر قصیده«حیدریه» را سروده است.

به گزارش خبرنگار آنا، ابوالفضل فیروزی شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) به مناسبت عید غدیر قصیده«حیدریه» را سروده و نثار آئینه‌دارحق مولای‌متقیان امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه‌السّلام) کرده است.

قصیده حیدریه 

سلام‌ای اول و آخر! امیرالمؤمنین حیدر
سلام‌ای جان پیغمبر! امیرالمؤمنین حیدر

سلام‌ای عابد و معبود! سلام‌ای شاهد و مشهود!
سلام‌ای حاکم محشر! امیرالمؤمنین حیدر

سلام‌ای عالی‌أعلیٰ! سلام‌ای سِرّ «أوْ ادنیٰ»
رفیق راه پیغمبر، امیرالمؤمنین حیدر

شفاعت را تویی مصدر! شریعت را تویی معبر
هدایت را تویی رهبر! امیرالمؤمنین حیدر

ز هر ماهی تویی مهتر! ز هر شمسی تویی أظهر
ز هر اختر تویی اَزهر! امیرالمؤمنین حیدر

تویی باطن‌ِ، تویی ظاهر! تویی تو! غایب حاضر
تویی اول، تویی آخر! امیرالمؤمنین حیدر

همان‌که مولدش کعبه، همان‌که مشهدش مسجد
ز مریم مام او برتر، امیرالمؤمنین حیدر

ظهور با «بسم‌الله» اُفول کثرت اسماء
کند قوسین را یکسر، امیرالمؤمنین حیدر

صفات‌الّله را شامل، کتاب‌اللّه را حامل
ز آیات خدا اکبر، امیرالمؤمنین حیدر

قرین و تالی قرآن، صراط و شاخص و فرقان
به حشرونشر ما داور، امیرالمؤمنین حیدر

به شأنش «هَل‌أتیٰ» منزل، «نبأ» در باب او مخبر
به نعتش «إنَّما، ..» منذر، امیرالمؤمنین حیدر

ولّی اولیاءأللّه، صفیّ اصفیاءاَللّه
عباد الله را سرور، امیرالمؤمنین حیدر

«امام الٕانس والجِنِّه! قَسیم‌النّار والجَنَّه»
که مِهرش جُنِّهٔ آذر، امیرالمؤمنین حیدر

پس از پیغمبر خاتم، نباشد کس از او برتر
نزاید مثل او مادر، امیرالمؤمنین حیدر

به جمع اوصیا خاتم، به‌صف اولیاء اقدم
نیاید مثل او دیگر، امیرالمؤمنین حیدر

به‌بزم شاهدان اَنور، به‌شعر شاعران مصدر
به جان کافران اخگر، امیرالمؤمنین حیدر

به غیرت، چون خلیل‌اللّه، به‌عزّت، چون رسول‌اللَه
برای فاطمه همسر، امیرالمؤمنین حیدر

ز هر زاهد بود اَزهد، زهر عالم بود اَعلم
ز هر طاهر بود اَطهر امیرالمؤمنین حیدر

ز اقیانوس علم او، علوم انبیاء قطره
به سِرّ اوصیاء مستر، امیرالمؤمنین حیدر

به‌نامش دفترم طاهر، ز عطرش خاطرم عاطر
به فضلش معترف عُمَّر، امیرالمؤمنین حیدر

زعشقش عارفان‌مسکوت، زعقلش‌عاقلان مبهوت
ز رزمش غازیان در فرّ، امیرالمؤمنین حیدر

همو کز سَطوت نامش، بلزرد پشت مرحب‌ها
دهد بر کافرش کیفر امیرالمؤمنین حیدر

همان کز رزم سنگینش، ندای «لٰا فتیٰ الا...»
عَلن در بدر و در خیبر، امیرالمؤمنین حیدر

به‌هیجا هجمه‌اش صفدر، زبیمش صفدران درفَرّ
به میدان شیر اژدَر دَر، امیرالمؤمنین حیدر

چنان در عرصهٔ ایمان، گرفت از مؤمنان سبقت
که گوید مؤمن و کافر؛ امیرالمؤمنین حیدر

همان کز صِبغة‌اللَهی، غلام همّتش «حافظ»
کمین غِلمان او قنبر، امیرالمؤمنین حیدر

زعشقش کربلا برپا و «کُلِّ یَومٍ عاشورا»
چه غوغاکرده آن دلبر، امیرالمؤمنین حیدر

ز مِهراو حسن مسموم، حسینش تشنه‌لب مقتول
امان از زینب مضطر، امیرالمؤمنین حیدر

مطیع‌مشربش سلمان، شهید مسلکش مالک
بود آواره‌اش بوذر، امیرالمؤمنین حیدر

شده مُندَک از او سینا، شده مدهوش از او موسیٰ
ز فَرّ ایزدی انور، امیرالمؤمنین حیدر

همان مَمسُوس‌ذات‌اللَّه، به هیبت، چون کلیم‌الَلّه
به‌عین غیبتش اظهر، امیرالمؤمنین حیدر

گل سرخ بهشتی بو، محمّدخوی نیکورو
جنان را زینت و زیور امیرالمؤمنین حیدر

طنین حلقهٔ یاقوت جنّت «یا علی! یاهو!»
نوای «نی‌نوا» ایدر؛ امیرالمؤمنین حیدر

بهین دلداده و دلبر، شهنشاه مَهین گوهر
امیر خوش‌لقا منظر، امیرالمومنین‌حیدر

کلیدحلّ مشکل‌ها! حدیثش شمع محفل‌ها
به یادش کهتر و مهتر، امیرالمؤمنین حیدر

کجا مظلوم‌تر از او؟ کجا محروم‌تر از او؟!
نکردی «سائلی تَنهَر» امیرالمؤمنین حیدر

هلا!‌ای ساقی کوثر! منم آن سائل مضطر
حجاب بین ما بردر! امیرالمؤمنین حیدر

بده جامی اهورایی! ازآن خمّ طهورایی
ختامش مُسک، مُشکی‌تر، امیرالمؤمنین حیدر

بده جام دل افروزی! که بعد از نوش‌جان کردن
ندارد هیچ دردسر، امیرالمؤمنین حیدر

شرابی تلخ و مردافکن، شرابی ناب وشورافکن
اَلٰا‌ای ساقی کوثر امیرالمؤمنین حیدر

اگرچه نام تو باشد بهینه زیب هر دفتر
شعاری نیست زین بهتر؛ امیرالمؤمنین حیدر

ندارد پیش و پس از من، شعاری کس از این بهتر؛
«امیرالمؤمنین حیدر! امیرالمؤمنین حیدر»

سلام و رحمت حق باد برآنکس‌که گوید حق
نگوید جز بدین رهبر «امیرالمؤمنین حیدر»

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب