ماجرای تمسخر ایرانیها وقتی گفتیم خودمان سوخت ۲۰ درصد را تولید میکنیم/ نبویان: ظریف و روحانی هر وقت وارد کار مذاکرات هستهای شدند ما غنیسازی را تعطیل کردیم!/ رابطه ایران و آمریکا به یک عشق یکطرفه تبدیل شده است

به گزارش خبرگزاری آنا، نشست خبری-تحلیلی بررسی فواید صنعت هستهای با حضور علی خضریان عضو کمیته هسته ای مجلس شورای اسلامی، فریدون عباسی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی، سیدمحمد نبویان نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و امیرحسین ثابتی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خبرگزاری دانشجو برگزار شد.
عباسی: صنعت هسته ای استانداردها را در حوزه های فنی و علمی بالا میبرد
فریدون عباسی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی در این نشست خبری اظهارکرد: انرژی هستهای موجب افزایش سطح ایمنی کشور میشود؛ زیرا سطح ایمنی در این حوزه از سایر صنایع بالاتر است و همین مسئله استانداردها را نیز ارتقا میدهد. انرژی هستهای بستری برای تولید ثروت محسوب میشود، چرا که علم و فناوری پایههای اصلی تولید ثروت و دفاع از کشور هستند. به عبارت دیگر، اگر ما در علم و فناوری تمرکز و دقت کافی داشته باشیم، هم میتوانیم اقتصاد خود را سامان دهیم و هم توان دفاعی کشور را افزایش دهیم.
وی افزود: در این میان، برخی صرفاً به کاربردهای حوزه سلامت اشاره میکنند؛ برای مثال، میگویند در حوزه رادیودارو فعالیت میشود. در حالی که این تنها یکی از ابعاد ماجراست. زمانی که کشوری به آب سنگین دسترسی دارد، به این معناست که به هیدروژن سنگین دست یافتهاست. هر جا که هیدروژن سنگین جایگزین هیدروژن عادی شود، میتوان ترکیبات دوتریومی جدید تولید کرد که این امر منجر به ایجاد مواد نوین و در نتیجه انقلابی در حوزه مواد خواهد شد.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی تصریح کرد: صنعت هستهای ایران با تولید آب سنگین با خلوص بالا، نه تنها به سطح بالایی از فناوری دست یافته، بلکه ما را در زمره معدود کشورهای جهان قرار داده است که قادر به تولید ترکیبات پیشرفته هستند. متخصصان شیمی به خوبی میدانند که ترکیبات دارای هیدروژن چه اهمیتی دارند. اگر بتوانیم این هیدروژن را به هیدروژن سنگین تبدیل کنیم، قابلیتهای متعددی در اختیار خواهیم داشت؛ از جمله اینکه اگر مادهای نظیر آب را از هیدروژن معمولی تهی و به آب سنگین تبدیل کنیم، آن آب میتواند تا حد قابل توجهی از تکثیر سلولهای سرطانی جلوگیری کند و از درد و رنج مردم بکاهد.
وی با تأکید بر اینکه نباید صرفاً نگاه پزشکی داشت؛ بلکه باید منظور را پزشکی هستهای و داروهای تشخیصی و درمانی دانست، گفت: در صنایعی مانند نفت و سیمان نیز اگر بخواهیم عملکرد مطلوبی داشته باشیم، بتوانیم بهموقع تعمیرات را انجام دهیم و کارخانجات را از مدار خارج نکنیم، نیازمند استفاده از نوترون و پرتو گاما هستیم که هر دو از تابشهای هستهایاند.
عباسی افزود: در حوزه فضایی نیز برای توسعه قطعات ماهواره، به پرتودهی و ساخت قطعات مقاوم نیاز داریم. قرار نیست تنها یک ماهواره آزمایشی ساخته و مأموریت به پایان برسد. آینده جهان در گرو فضاست و توسعه فضا از مسیر انرژی هستهای میگذرد؛ چرا که این فناوری موجب افزایش دقت در اندازهگیری و محاسبات میشود. آنچه امروز مشاهده میکنیم، رشد، انگیزه و ارضای علمی در میان دانشمندان کشور است که ناشی از پرداختن به موضوعات راهبردی، از جمله حوزه هستهای است.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی همچنین گفت: بنابراین بهتر است موضوعات راهبردی بهگونهای در جامعه مطرح نشوند که موجب قضاوت افراد غیرمتخصص و یا کسانی که درگیر مسائل معیشتی روزمره هستند، شود. حتی در حوزه راهبردی پزشکی نیز نباید اجازه داد افراد فاقد تخصص اظهار نظر کنند. باید گفتوگوها بهدرستی انجام شوند، تا آینده نسلهای آتی مورد توجه قرار گرفته و نیاز آنان به انرژی و ثروت تأمین شود.
وی تأکید کرد: مجلس ما در جریان بسیاری از امور کلان کشور نیست و علت اصلی آن این است که نمایندگان وقت کافی ندارند. اکثر نمایندگان، بهخصوص غیر از حدود ۲۰ نماینده تهران، بیشتر درگیر مسائل حوزه انتخابیه خود هستند و به جای پرداختن به مسائل کلان، به موضوعات بخشی و منطقهای میپردازند. به همین دلیل ناترازی در حوزه انرژی به وجود آمده است؛ زیرا مسئولان مرتبط با این حوزه نیز بیشتر به دنبال منافع حوزه انتخابیه خود هستند، مثل ساخت جاده یا استخدامهای محلی، تا مسائل کلان کشور.
عباسی ادامه داد: تا زمانی که آنچه مقام معظم رهبری درباره نقش مجلس فرمودند «از جمله عدم دخالت نمایندگان در مسائلی مانند موضوع اسرائیل و خودداری از تهدید مکرر وزرا» به صورت عملی اجرا نشود، وضعیت همین خواهد بود. وزرا مرتب مورد سوال، استیضاح و تهدید به استیضاح قرار میگیرند، ولی بعد از آن از استیضاح صرفنظر میشود. در چنین شرایطی بهتر است نمایندگان در موضوعات حساس مثل هستهای اظهار نظر نکنند.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی همچنین گفت: واقعیت این است که همین تعداد نمایندهای که در مجلس داریم، بیشترشان نماینده تهران هستند و از حدود ۳۰ نفر، فقط ۲۰ نفر در واقعیت در جریان امور کلان و جدی هستند و بقیه بیشتر جناحبندیهای سیاسی دارند و رفتارهایشان مشخص است. پس نباید انتظار داشت مجلس کار ویژه و موثری انجام دهد. واقعاً آنهایی که در مجلس میفهمند و دغدغه دارند، خون دل میخورند.
خضریان: موضوع هستهای صرفاً محدود به انرژی یا تولید برق نیست
به گزارش آنا، علی خضریان، عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی نیز در این نشست تحلیلی اظهارداشت: در تاریخ ۱۴ اردیبهشت سال جاری، دونالد ترامپ اظهارنظری مطرح کرد مبنی بر اینکه ایران با توجه به دارا بودن منابع نفتی، نیازی به انرژی هستهای ندارد و میتواند از همین منابع فسیلی استفاده کند. این سخن از چند جهت نادرست است. بخشی از پاسخ به این ادعا را جناب آقای دکتر عباسی بیان کردند و بهدرستی اشاره داشتند که موضوع هستهای صرفاً محدود به انرژی یا تولید برق نیست.
وی افزود: در ادامه، لازم است به چند نکته مهم در این زمینه اشاره شود. نخست اینکه اگر قرار باشد طراحی دشمن برای انحراف مسیر توسعه هستهای ایران به اجرا درآید، بسیاری از پیشرفتهای راهبردی ما متوقف خواهد شد.
خضریان تأکید کرد: نکته دوم آنکه، ایالات متحده آمریکا خود دارای رتبه دهم در میان کشورهای دارای ذخایر نفتی جهان است و روزانه نزدیک به ۱۳ میلیون بشکه نفت تولید میکند. بنابراین، باید از آقای ترامپ پرسید: اگر منطقی که ارائه میدهد صحیح است، چرا کشور خودش با وجود چنین منابع عظیم نفتی، به سمت فناوریهای هستهای حرکت کرده است؟
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی ادامه داد: سؤال دوم این است که اگر ایران نیازی به انرژی هستهای ندارد، چرا همین ایالات متحده، نخستین کشوری بود که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، قراردادهای هستهای را با ایران منعقد کرد؟ همکاریهای اولیه هستهای ایران، با آمریکاییها آغاز شده بود. بنابراین اگر چنین نیازی وجود نداشت، چرا آمریکا در آن زمان گام در این مسیر گذاشت؟
وی ادامه داد: بهنظر میرسد پاسخ این پرسشها در «استقلال ملی جمهوری اسلامی ایران» نهفته است. زمانی که جمهوری اسلامی به استقلال علمی و فناورانه دست یافت و توانست انرژی هستهای را در خدمت منافع خود قرار دهد، این امر برای دشمن نگرانکننده شد. ایرانی که در عرصه علوم پیشرفته گام برمیدارد، رفاه داخلی را تأمین میکند، اقتصادی مستقل از ابرقدرتها دارد و از تحریمهای نفتی نیز آسیبپذیر نیست، برای دشمن یک چالش است.
خضریان تصریح کرد: ایرانی که کشورهای منطقه در زمینههای علمی و هستهای به آن وابسته میشوند، ایرانی که از طریق فناوریهای نوین به توانمندی راهبردی دست یافته، و ایرانی که دارای ایدئولوژی مستقل و برگرفته از اسلام سیاسی و میراث حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) است، طبیعتاً عرصه را برای دخالت دشمنان تنگ خواهد کرد.
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: از این منظر، میتوان گفت که «ایران هستهای» در مسیر انقلاب اسلامی، یک گام مهم و اساسی به شمار میآید. اگر انقلاب اسلامی را بهعنوان «انقلاب اول» و تسخیر لانه جاسوسی را «انقلاب دوم» در نظر بگیریم، این مرحله نیز یکی از مراحل انقلابی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که کشور را از یک سطح به سطح بالاتری ارتقاء میدهد.
وی افزود: دشمن نیز این را دریافته و با تمام توان در مسیر پیشرفت ایران سنگاندازی و کارشکنی میکند تا مانع از پیمودن این مسیر شود. لذا پاسخ به ادعای ترامپ روشن است.
خضریان با اشاره به صحبتهای فریدون عباسی ادامه داد: در حوزه کاربردهای انرژی هستهای، استاد گرانقدر، جناب آقای دکتر عباسی، که با تمام وجود و از عمق جان، مسئله هستهای را درک کردهاند، توضیحات روشنی ارائه فرمودند. بنده نیز بهعنوان شاگردی که در مجلس یازدهم از ایشان بهرهمند شدهام، و همچنین در دورهای که در کمیته هستهای کمیسیون امنیت ملی فعالیت داشتهام، مایلم چند نمونه روشن از این کاربردها را بیان کنم تا مشخص شود که در کشور ما چه ظرفیتهای عظیمی میتواند فعال شود.
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی گفت: حتی اگر تنها بُعد تولید برق را در نظر بگیریم – که بخشی از پاسخ به ادعای ترامپ نیز در آن نهفته است – موضوع کاملاً روشن خواهد شد. بهعنوان مثال، برای تولید برقی که اکنون نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر تأمین میکند، در طول یک سال به معادل ۷ میلیون بشکه نفت نیاز است. این در حالی است که این نیروگاه از نظر محیطزیستی نیز کاملاً پاک نیست. با این حال، اگر حتی فرض کنیم که مسائل زیستمحیطی برای ما اهمیتی ندارد و فقط تولید برق را در نظر بگیریم، صرفاً از بُعد اقتصادی بررسی کنیم، نتیجه قابل توجهی به دست میآید.
وی افزود: با در نظر گرفتن قیمت متوسط هر بشکه نفت به میزان ۸۰ دلار، تولید برق معادل یک نیروگاه هزار مگاواتی مانند بوشهر، در سال حدود ۵۶۰ میلیون دلار هزینه خواهد داشت. این در حالی است که هزینه واقعی بهرهبرداری از نیروگاه بوشهر در سال تنها حدود ۶۰ میلیون دلار است؛ به عبارت دیگر، حدود ۵۰۰ میلیون دلار صرفهجویی در مصرف منابع نفتی تنها با یک نیروگاه حاصل میشود.
خضریان بیان داشت: چنانچه تعداد این نیروگاهها افزایش یابد و جمهوری اسلامی ایران بتواند توان خود را در زمینه تولید برق هستهای گسترش دهد – که این امر یکی از محورهای اصلی برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران نیز به شمار میرود – نتایج اقتصادی و استراتژیک بسیار مثبتی حاصل خواهد شد. مجلس شورای اسلامی نیز بر اجرای این برنامه تأکید دارد و سازمان انرژی اتمی نیز در حال انجام مقدمات و برنامهریزیهای لازم در این خصوص است.
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: در زمینه ناترازی برق، یکی از بهترین و کارآمدترین مسیرها برای تولید پایدار انرژی، استفاده از انرژی هستهای است. این مسیری نیست که تنها ما در ایران پیموده باشیم، بلکه کشورهای بسیاری در جهان از آن بهره میبرند. بهعنوان مثال:
-
اوکراین: دارای حدود ۱۵ راکتور هستهای با ظرفیت ۱۳٬۰۰۰ مگاوات برق
-
آلمان: با ۱۷ راکتور، حدود ۱۲٬۰۰۰ مگاوات برق
-
کانادا: با ۱۹ راکتور، ۱۳٬۵۰۰ مگاوات
-
هند: با ۲۲ راکتور، ۶٬۷۹۵ مگاوات
-
انگلیس: با ۲۳ راکتور، ۱۱٬۸۵۲ مگاوات
وی با بیان اینکه همچنین کشورهای دیگر مانند کره جنوبی، ژاپن، روسیه و فرانسه نیز در این زمینه فعالیت گسترده دارند، اظهارداشت: در نهایت، ایالات متحده آمریکا که خود مدعی است کشورهای دارای منابع نفتی نیازی به انرژی هستهای ندارند، در حال حاضر با ۹۲ راکتور هستهای، ظرفیتی معادل ۹۹٬۲۴۴ مگاوات برق تولید میکند. یعنی همین کشوری که ادعا میکند منابع نفتی کفایت میکند و نباید به سمت انرژی هستهای رفت، خود یکی از بزرگترین تولیدکنندگان برق هستهای در جهان است.
خضریان ادامه داد: تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، یکی از اقدامات کلیدی مجلس بود که در دی ماه سال ۱۳۹۹ ابلاغ شد و کار عملیاتی آن آغاز گردید. این قانون بهعنوان برگ برنده تیم مذاکرهکننده کشورمان در مذاکرات هستهای مطرح شد. در آن زمان، آقای دکتر عراقچی در دولت آقای روحانی مسئولیت مذاکرات را بر عهده داشت و اجرای این قانون تأثیر مهمی بر روند مذاکرات داشت. حتی خود آقای دکتر روحانی در ماههای پایانی دولتش از این موضوع گلهمند بود؛ زیرا انتظار داشت که این قانون سریعتر اجرایی شود، اما تلاشهایی برای دور زدن آن صورت گرفت که رهبر معظم انقلاب فرمودند این قانون قانون خوبی است و باید به دقت اجرا شود.
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی افزود: مجلس با تصویب این قانون، توانست منافع ملی کشور را در قالب یک ساختار حقوقی حفظ کند و این قانون همچنان پابرجاست. در حوزه مذاکرات، دوستان دستگاه سیاست خارجی تأکید دارند که مجلس وارد جزئیات مذاکرات نمیشود، بلکه تنها حفظ منافع ملی که در قانون اقدام راهبردی تصریح شده است را دنبال میکند. بر این اساس، پیشنویس هر توافقی باید پیش از امضا در اختیار مجلس قرار گیرد تا امکان نظارت پیشینی فراهم شود.
وی گفت: در ماههای گذشته، حتی در دولت شهید رئیسی، تیم مذاکرهکننده هنگام رسیدن به پیشنویسها، گاه بدون اطلاع کامل مجلس به مذاکرات میپرداختند؛ در حالی که پیشنویسهایی آماده امضا وجود داشت. این موضوع در مجلس توسط بنده و استاد ارجمند جناب آقای دکتر نبویان و دیگر نمایندگان مورد انتقاد قرار گرفت. مسئله سیاست خارجی نباید به موضوعی حزبی و گروهی یا رقابت سیاسی داخلی تبدیل شود. ما به عنوان نمایندگان ملت، نسبت به تخلفات احتمالی در اجرای قانون اقدام راهبردی حساس هستیم و هرگونه تخلف را بیان کرده و ایستادهایم.
خضریان ادامه داد: در حال حاضر نیز، ضمن حمایت از تیم مذاکرهکننده و مذاکرات غیرمستقیم که نظام جمهوری اسلامی به آن تصمیم گرفته است، تأکید داریم که پیشنویس توافقات باید پیش از امضا در اختیار کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس قرار گیرد تا نظارت پیشینی صورت گیرد. تجربه برجام نشان داد که نظارت پسینی بسیار دشوار است و ما باید مانع امضای توافقاتی شویم که منافع ملی را در نظر نگرفته یا برخلاف قانون اقدام راهبردی باشد.
وی تأکید کرد: پس از هر دور مذاکره، معمولاً ظرف ۲۴ تا ۴۸ ساعت، گزارش مذاکرات توسط تیم مذاکرهکننده یا وزیر امور خارجه در کمیسیون امنیت ملی ارائه میشود و این گزارشها مستند میشود. دریافت این گزارشها به معنای تایید کامل مذاکرات نیست؛ بلکه ممکن است نظرات و انتقاداتی نیز به تیم مذاکرهکننده منتقل شود. این روند، همراه با گفتوگوهای مداوم بین دولت و مجلس، یک روند طبیعی و سازنده است که در دولتهای مختلف نیز ادامه داشته است.
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی اظهارداشت: اما نکته مهم این است که با شرایط فعلی و نحوه رفتار طرف آمریکایی در مذاکرات، به نظر نمیرسد که توافقی در کوتاهمدت حاصل شود. شواهد نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده آمریکاییها اختیار کامل ندارند و در رسانهها و پشت صحنه، مواضع متفاوتی مطرح میشود. از این رو، نباید همه مسائل کشور را به مذاکرات گره زد؛ زیرا مذاکره تنها یکی از دهها کار وزارت خارجه و صدها و هزاران وظیفه دولت جمهوری اسلامی است.
خضریان تأکید کرد: هم از آقایان وزارت خارجه و هم از دیگر دستگاههای مسئول خواستهایم که کشور را همانطور که طرف مقابل در کنار مذاکرات، تحریمها را اعمال میکند، مسائل اقتصادی خود را جلو میبرد و در منطقه قراردادهایش را امضا میکند، ما نیز نباید معطل بمانیم. در کنار مذاکرات هستهای، حتماً باید دیپلماسی اقتصادی کشور فعال شود. این یک حکم و دستور برنامه هفتم توسعه کشور است که در حوزه اقتصادی باید کشور فعال باشد و قراردادهایش را با کشورهای مختلف پیگیری و به نتیجه برساند.
وی افزود: از نظر ما، وزارت امور خارجه مانند نصف دولت عمل میکند؛ چرا که نیمی از فعالیتهای دولت در داخل کشور و نیمی دیگر در امور بینالمللی، جذب سرمایه خارجی و مدیریت روابط خارجی متمرکز است. وزارت خارجه باید به نوعی یک وزارت اقتصاد داخلی در درون خود داشته باشد تا مسائل مربوط به قراردادها، کریدورها، و تفاهمنامهها را به طور جدی پیگیری کند.
عضو کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی ادامه داد: بدون هیچ تعارفی باید بگویم که بسیاری از قراردادها و تفاهمات ما با کشورهای آمریکای لاتین هنوز روی زمین مانده است. در سفری که اعضای دولت در دولت آقای دکتر پزشکیان به آمریکای لاتین داشتند، جناب آقای دکتر نبویان که مسئول کمیسیون دولت در حوزه ونزوئلا است، به یاد دارند که ما طلبهایی از آن کشورها داریم و پولهایی آماده است تا در حوزه خرید و فروش نفت تصفیه شود، اما این قراردادها هنوز در وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران امضا نشده است.
خضریان همچنین تأکید کرد: این موضوع نشان میدهد که حلقه مفقوده در پیگیری و به سرانجام رساندن این قراردادها، وزارت امور خارجه است و لازم است این فرایند تسریع و انجام شود تا از فرصتها به درستی استفاده شود.
نبویان: ظریف و روحانی هر وقت وارد کار مذاکرات هستهای شدند ما غنیسازی را تعطیل کردیم!
به گزارش آنا، سیدمحمد نبویان، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در نشست خبری - تحلیلی بیان کرد: ایالات متحده آمریکا در جریان این مذاکرات، طی پنج دور بهصراحت اعلام کرده است که ایران باید غنیسازی خود را به صفر برساند و این فعالیتها بهطور کامل برچیده شود. حال سؤال اینجاست: با تحقق چنین درخواستی، تکلیف فوایدی که جناب آقای دکتر عباسی در زمینههای گوناگون برشمردند چه خواهد شد؟ مشکل تأمین برق کشور چه میشود؟ نیازهای پزشکی چگونه تأمین خواهد شد؟ وضعیت صنایع حیاتی کشور چه خواهد بود؟ راهحل پیشنهادی طرف آمریکایی این است که: شما حذف کنید، ما به شما میدهیم.
وی افزود: حال باید این ادعا را مورد بررسی قرار داد که آیا این حرف اصلاً قابل اعتنا هست یا خیر؟ نخستین پاسخ ما این است: جناب آمریکا، اگر قرار است ایران حذف کند و شما جای آن تأمین کنید، پس لطفاً خودتان ابتدا این صنعت را حذف کنید، ملت ایران آماده است به شما تأمین دهد. آیا ملت ایران توانایی لازم را ندارد؟ همین حالا یکی از خریداران اصلی تولیدات دانشبنیان ما – از جمله آب سنگین با خلوص بالا – خود آمریکا است. استادم بزرگوار نیز در این جلسه حاضرند و شاهدند که ایالات متحده یکی از خریداران جدی این محصول ایرانی است.
نبویان با طرح این سوال که بنابراین، اگر این صنعت «بد» است، چرا شما از آن استفاده میکنید؟ و اگر «خوب» است، چرا ایران نباید آن را داشته باشد؟، ادامه داد: نکته دوم: فرض کنیم آمریکا بتواند اقلام مورد نیاز ما را تأمین کند. آیا اصلاً چنین امکانی از لحاظ فنی و علمی وجود دارد؟ پاسخ در بسیاری از موارد منفی است. برای مثال، در حوزه پزشکی، ما برخی رادیوداروها را داریم که عمر مؤثر آنها تنها شش ساعت است. برخی دیگر تنها هشت دقیقه، و حتی برخی موارد ده ثانیه طول عمر دارند. سؤال اینجاست: چنین اقلامی را چگونه میتوان وارد کرد؟ چه فایدهای خواهد داشت؟ این داروها در تصویربرداری از اسکلت بدن، عضلات قلب، مغز و برای درمان بیماریهای روانپزشکی مورد استفاده قرار میگیرند.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: حال، دوستانی در داخل کشور گاهی چنین ادعاهایی را تکرار میکنند. اگر بخواهیم آن را تا نهایت ادامه دهیم، معنایش این است که همانطور که در ابتدای انقلاب، ایران برای تأمین پزشک از کشورهای دیگر مانند هند و پاکستان پزشک وارد میکرد، حالا هم باید در حوزه پزشکی هستهای، بهجای تولید داخلی، صرفاً واردکننده باشیم.
وی افزود: این نگاه نهتنها با واقعیتهای علمی و فنی موجود همخوانی ندارد، بلکه با منافع ملی نیز در تضاد کامل است.
نبویان ادامه داد: در موضوع نظارتها، واقعیتی وجود دارد که شاید باورکردنی نباشد، اما کاملاً مستند و دقیق است. فقط در ایران، تنها در همین کشور، نظارتی انجام شده که در نوع خود بیسابقه است. این نکته را جناب آقای دکتر ظریف نیز به صراحت مطرح کردهاند. ایشان در سال ۱۳۹۲ جملهای را بیان کردند که به آن باید با دقت توجه نمود: ۹۲ درصد نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در طول تاریخ این سازمان، پس از برجام، در ایران انجام شده است.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تأکید بر اینکه حال به این موضوع دقیق بنگرید. سازمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی چند دهه قدمت دارد. چند کشور در جهان دارای صنعت هستهای هستند که این سازمان بر فعالیتهای آنها نظارت میکند؟ با در نظر گرفتن این دو شاخص، باید پرسید چرا این حجم بیسابقه از نظارت تنها در ایران متمرکز شده است؟، گفت: ما در جمهوری اسلامی ایران، هر آنچه خواسته شد پذیرفتیم تا مدیون جامعه جهانی نباشیم. حتی فراتر از آنچه از ما خواسته بودند، دوستان و مسئولان ما بهصورت داوطلبانه اقدامات بیشتری انجام دادند. اما در مقابل، چه اتفاقی افتاد؟ تحریمها چه شد؟ آیا برداشته شدند؟
نبویان اضافه کرد: بهانههایی که برای تحریم ایران مطرح میشود، متعددند: مسئله هستهای، برنامه موشکی، نفوذ منطقهای و سایر مسائل. اما در زمان مذاکرات برجام، تنها مسئله هستهای بهعنوان محور تحریمها اعلام شد و ما پذیرفتیم صرفاً درباره مسئله هستهای گفتوگو کنیم. حتی در خصوص تحریمها، فقط تحریمهای اولیه مورد توافق قرار گرفت؛ تحریمهای ثانویه همچنان باقی ماند. با این حال ما باز هم پذیرفتیم. حتی تحریمهایی که با قوانین داخلی آمریکا در تضاد بودند نیز در بطن برجام لحاظ شد، و ما باز هم پذیرفتیم.
وی افزود: اما نتیجه چه بود؟ من فقط چند مورد از مستندات مربوط به تحریمها را به صورت مستقیم از روی متن برایتان قرائت میکنم تا زمان این جلسه بیش از این گرفته نشود:
-
برجام در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ امضا شد. آیا آمریکا به این توافق اعتماد کرد؟
-
۷ مرداد ۱۳۹۴، یعنی هنوز یک ماه از امضای برجام نگذشته بود، شرکت فلان به دلیل تخلف از قوانین آمریکا، به پرداخت ۸۲٬۲۶۰ دلار جریمه شد.
-
۱۵ مرداد ۱۳۹۴، تنها چند روز بعد، شرکت دیگری به علت ارتباط با ایران، ۸۱۵٬۲۱۷ دلار جریمه شد.
-
۱۶ مرداد ۱۳۹۴، شرکت دیگری به دلیل همان ارتباط، ۷۷ میلیون دلار جریمه شد.
-
و در نهایت، ۲۸ مهر ۱۳۹۴، شرکت دیگری به مبلغ ۳۲۹٬۵۹۳٬۵۸۵ دلار به دلیل همکاری با ایران توسط آمریکا جریمه شد.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین گفت: تمام این موارد تنها گوشهای از واقعیتهایی است که نشان میدهد پس از برجام، نهتنها حسن نیت متقابل مشاهده نشد، بلکه مسیر تحریمها با شدت بیشتری ادامه یافت.
نبویان اظهارداشت: سرور عزیز و استاد گرامی ما، جناب آقای دکتر عباسی، در جمع ما حضور دارند. آمریکا پیش از انقلاب، یک رآکتور تحقیقاتی به قدرت ۵ مگاوات در اختیار ایران قرار داد. ما شخصاً این رآکتور را بازدید کردهایم. این رآکتور، در حال حاضر برای بیش از یک میلیون بیمار سرطانی، رادیودارو تولید میکند.
وی افزود: نکته قابل تأمل اینجاست: پیش از انقلاب، آمریکا نهتنها این رآکتور را داد، بلکه سوخت آن را نیز تأمین میکرد. در اینجا، به احترام ادیسون، یک دقیقه سکوت میکنم و از جمع حاضر، غیر از جناب دکتر عباسی و دیگر دوستان حاضر، یک سؤال دارم: درصد غنای سوختی که آمریکا در آن زمان به ایران میداد، چقدر بود؟ پاسخ: ۹۳ درصد.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: اکنون اما، همان آمریکا به ما میگوید: «چرا شما سوخت ۶۰ درصدی تولید میکنید؟» واقعاً جای انصاف کجاست؟ شما روزی ۹۳ درصد سوخت در اختیار ما میگذاشتید؛ حالا از ۶۰ درصد گلایه دارید؟ ما همان سوخت را تا مدتی پس از انقلاب در اختیار داشتیم، اما پس از آن، با وجود پرداخت پول، سوخت را به ما ندادند. در سالهای ابتدایی انقلاب، مجبور شدیم سوخت مورد نیاز خود را از کشور آرژانتین تأمین کنیم. اما این نیز محدود بود و در نهایت، تا سال ۱۳۸۹ این ذخیره به پایان میرسید.
نبویان اظهارداشت: ما از سال ۱۳۸۸، اسناد آن نیز موجود است، مکاتبات را آغاز کردیم و اعلام نمودیم که سوخت نداریم و آن را برای بیماران خود نیاز داریم. اما پاسخها پر از طفره و بازیهای سیاسی بود.
وی افزود: سه سناریو پیش آمد: ۱. ابتدا اعلام کردیم که مایلیم سوخت را بخریم، اما آن را به ما نفروختند. ۲. گفتیم اگر نمیفروشید، خودمان تولید میکنیم. در پاسخ، گفتند نباید چنین کاری کنید و حتی ما را مورد تمسخر قرار دادند. ۳. در جریان مذاکرات، گفتند ایران قادر به تولید سوخت ۲۰ درصد نیست. حتی اسناد مکاتبات آنها موجود است که گفتهاند «ملت ایران توان تولید سوخت ۲۰ درصدی را ندارد.»
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأکید کرد: ما گفتیم همان مقدار مورد نیازمان را بدهید. پیشنهاد آنها این بود: اگر ایران ۳.۵ تا ۵ درصد سوخت داشته باشد و حدود ۱۰۰ کیلو آن را بدهد، در قبال آن ۱۰ کیلو سوخت ۲۰ درصدی دریافت میکند. اما شرط ما این بود که تبادل در داخل ایران صورت بگیرد، چون به طرف مقابل اعتمادی نداشتیم. با وجود این، پذیرفتیم، اما آنها نه تعویض را قبول کردند، نه ارسال سوخت را، و نه فروش مستقیم آن را. در نهایت، چارهای برای ما باقی نماند، جز اینکه خودمان تولید را آغاز کنیم.
تجربهی دوم: از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴
نبویان ادامه داد: اجازه بدهید به یک مقطع بسیار مهم در تاریخ مذاکرات هستهای ایران بازگردم؛ مقطعی که حتی پیش از تجربهی سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۴ و برجام بود. این بار، به بازهی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ میپردازم؛ یعنی همان دورانی که آقای حسن روحانی مسئولیت پرونده هستهای را بر عهده گرفتند. دقیقاً از مهرماه ۱۳۸۲ تا مردادماه ۱۳۸۴، یعنی ۲۲ ماه، ایشان هدایت این پرونده را در دست داشتند. این ۲۲ ماه اهمیت زیادی دارد؛ اجازه بدهید توضیح دهم چرا.
وی افزود: تنها یک ماه پس از آغاز مذاکرات، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران خواست تا «تعلیق غنیسازی» را بپذیرد. آقای روحانی در کتاب خاطرات خود به نکتهای جالب اشاره میکنند: او مینویسد که وقتی به او گفتند باید فعالیتهای «مرتبط با غنیسازی» تعلیق شود، پرسید: «اگر من بخواهم فقط بروم نطنز تا بچهها را تشویق کنم، آیا این هم 'مربوط به غنیسازی' حساب میشود؟» و بعد میافزاید: «اگر اینطور باشد که حتی اینکار را هم جلویم بگیرید، من نمیپذیرم.»
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: اما ماجرا به همینجا ختم نشد. به تعبیر عامیانه، در میانهی مذاکرات، یک "آنتراکت" یا وقفهای ایجاد شد. بعد از بازگشت، ناگهان همهی خواستههای طرف غربی پذیرفته شد. یعنی نهتنها تعلیق غنیسازی را پذیرفتند، بلکه:
-
غنیسازی اورانیوم در سایت نطنز کامل متوقف شد،
-
تأسیسات UCF اصفهان تعطیل شد،
-
پروژهی آب سنگین اراک متوقف گردید،
-
حتی واردات تجهیزات مرتبط نیز متوقف شد.
نبویان همچنین تأکید کرد: جالبتر اینکه خود آقای روحانی در کتابش صراحتاً مینویسد: «ما بیش از آنچه طرف مقابل خواسته بود اقدامات را انجام دادیم، تا مبادا مدیون باشیم.» یعنی نهتنها به تعهدات مورد درخواست عمل شد، بلکه فراتر از آن نیز پیش رفتیم.
وی افزود: یکی از مهمترین اسناد دربارهی روند مذاکرات هستهای، کتاب خاطرات دکتر روحانی است که در آن بهروشنی اعتراف شده ایران، فراتر از تعهدات تعریفشده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل کرده است. ایشان صراحتاً نوشتهاند که: «در پی توافقات با سه کشور اروپایی، ایران به درهایش بهسوی یکی از گستردهترین و مداخلهآمیزترین بازرسیهای تاریخ آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازهی ورود داد.»
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: یعنی نهتنها پروتکل الحاقی بهصورت داوطلبانه اجرا شد، بلکه بازرسیهایی صورت گرفت که در هیچیک از کشورهای دیگر سابقه نداشت. آن آماری که پیشتر عرض کردم «۹۲ درصد بازرسیهای آژانس در جهان پس از برجام در ایران انجام شده است» ریشه دارد و مربوط به همین همکاریهای فراگیر است.
نبویان با بیان اینکه حتی مراکز حساس نظامی را هم باز کردند: پارچین - لویزان - شیان - سایت کلاهدوز، اظهارداشت: و جالبتر اینکه، مصاحبه با دانشمندان ایرانی نیز اجازه داده شد. یعنی تقریباً هر خواستهای که مطرح شد، ایران پذیرفت و اجرا کرد. اما سؤال اساسی این است: نتیجه چه شد؟ بیایید به پاسخ اروپاییها توجه کنیم. به گفتهی یکی از اعضای تیم مذاکره، در جلسهای یکی از نمایندگان تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان، انگلیس) ساعتش را نشان داد و گفت: «ببین، فعلاً باتری این ساعت را درآوردید. حالا وقتشه که کل ساعت را باز کنید. همه اجزا را از هم جدا کنید.»
وی گفت: یعنی فقط به توقف قانع نبودند؛ خواستار برچیدن کامل تجهیزات بودند. حالا ببینید چه پیشنهادی دادند! در نامهای که ضمیمهی همان مذاکرات بود، اروپاییها نوشتند:
۱. تجهیزاتتان را نگران نباشید، ما کارشناسان قوی داریم که آنها را در صنایع دیگر به کار ببرند.
۲. برای دانشمندان هستهایتان هم شغل جدیدی پیدا میکنیم، جای نگرانی نیست!
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: اینجاست که واقعاً آدم خجالت میکشد. چرا؟ چون پس از اینهمه همکاری، تعلیق، تعطیلی، و شفافسازی، پاسخ طرف غربی نهتنها اعتماد نبود، بلکه توهین به شأن و استقلال علمی و فنی ایران بود.
نبویان تأکید کرد: بیر کمیته سیاست خارجی شورای امنیت ملی در سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۴ و عضو و سخنگوی تیم مذاکرات هستهای در سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴، کتابی به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر کرده است که ادعا میشود در سطح جهانی بینظیر است. این کتاب به فارسی ترجمه شده و با عنوان «به روایت بحران هستهای ایران؛ ناگفتههای دیپلمات» منتشر شده است.
وی افزود: در این کتاب آمده است که پس از جنگ و انتخاب آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیسجمهور، دوره بازسازی و تنشزدایی آغاز شد. موضوع گروگانهای غربی در لبنان و تلاش برای آزادی آنها فرصتی برای کاهش تنش در روابط ایران با غرب فراهم کرد. در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶، نویسنده مدیر کل اروپای غربی وزارت امور خارجه بود و گزارش میدهد که رهبران غرب، به ویژه رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا، پیامهای متعددی به همتایان ایرانی خود ارسال کردند و خواستار مداخله بشردوستانه برای آزادی گروگانهای غربی در لبنان شدند.
نبویان گفت: فرمول پیشنهادی آمریکا در این پیامها «حسن نیت در برابر حسن نیت» بود؛ به این معنا که اگر ایران حسن نیت نشان دهد، واشنگتن نیز پاسخ مشابهی خواهد داد. در یکی از این پیامها آمده است که «حسن نیت ایران در کمک به آزادی گروگانهای آمریکایی، با حسن نیت تعجببرانگیز و بیسابقه آمریکا مواجه خواهد شد.»
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: در پی این موضوع، رفسنجانی از محمود واعظی، معاون اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه، و سپس از وزیر خارجه علی اکبر ولایتی خواست که موضوع آزادسازی گروگانهای غربی را پیگیری کنند. تلاشهای انساندوستانه ایران منجر به آزادی تمامی گروگانهای غربی در لبنان در مدت چند ماه شد.
وی افزود: با این حال، در ادامه، آمریکا به جای پاسخ متقابل با حسن نیت، تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تشدید کرد؛ به عبارت دیگر، «حسن نیت در برابر حسن نیت» به «حسن نیت در برابر تحریم» تبدیل شد.
نبویان همچنین گفت: به نظر بنده آمریکا هیچگاه تحریمها را لغو نخواهد کرد. چرا؟ چون همانطور که جناب آقای دکتر ثابتی اشاره کردند، آمریکا در مقابل کشورهایی که میخواهند مستقل باشند، واکنشی بسیار سخت دارد. آمریکا نمیخواهد کشورها صرفاً به عنوان منابع درآمد برایش باشند؛ نمیخواهد کشورها وابسته باشند. برای مثال، ترامپ میلیاردها دلار سرمایهگذاری در منطقه عربستان، امارات و قطر انجام میدهد، اما نمیخواهد ملت ایران مستقل باشد.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس تصریح کرد: در مواجهه با یک کشور مستقل، آمریکا دو گزینه دارد: یا با آن کشور وارد جنگ شود و سعی کند آن را نابود کند، یا از طریق تحریمها و فشارهای اقتصادی مقابله کند. در مورد ایران، آمریکا به دلیل حضور گسترده نظامی و پایگاههای متعدد در منطقه، نمیتواند گزینه جنگ مستقیم را انتخاب کند؛ چون این به معنای شروع جنگی گسترده و پرهزینه خواهد بود.
وی تأکید کرد: بنابراین، استراتژی آمریکا علیه کشورهایی مانند ایران تحریم است. اما این تحریمها هرگز برداشته نخواهند شد؛ چرا که ما بارها امتیاز دادهایم و با آمریکا مذاکره کردهایم، ولی تحریمها برداشته نشده است. آمریکا فقط زمانی دست از تحریم برمیدارد که یا ماهیت و سیاستهای خود را تغییر دهد یا ایران از استقلال خود دست بکشد. هیچ راه میانهای وجود ندارد.
نبویان افزود: در حال حاضر، آمریکا در اوج ضعف خود به سر میبرد. از نظر نظامی، سیاسی و اقتصادی وضعیت خوبی ندارد؛ افول نظرسنجیهای رئیسجمهور آمریکا، اختلافات داخلی و فشارهای بینالمللی نشاندهنده این ضعف است. در مقابل مقاومت ملت ایران و توان نظامی و دفاعی کشورمان، آمریکا جرأت هیچ تعرضی ندارد.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین گفت: به طور خلاصه، آمریکا نه تحریمها را برمیدارد، نه حاضر است به ایران امتیاز بدهد و نه توان مقابله نظامی مستقیم با ایران را دارد. تنها راه پیش روی آنها فشار و تحریم است که آن هم به نتیجه نخواهد رسید.
ثابتی: اگر مذاکرات به جایی برسد و توافقی امضاء نشود مقصر آمریکاست/ عشق ما و آمریکا همانند عشق یکطرفه شده
به گزارش آنا، امیرحسین ثابتی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در این نشست اظهارداشت: البته ممکنه یک نفر توی کشور ما هم باشه که به هیچکدوم از این مزایا راضی نباشه و بگه «نه، انرژی هستهای برام مهم نیست، نه پزشکی، نه صنایع»؛ اما واقعیت اینه که این صنعت آنقدر گسترده و مرتبط با زندگی روزمره و پیشرفت کشوره که به سختی میشه چنین نظری رو پذیرفت. با این حال، حتی اگر فرض کنیم یک نفر هیچ کدوم از اینها براش اهمیت نداشته باشه، ما چه دلیلی داریم که بگیم مسئله هستهای برای ما حیاتی و غیرقابل گذشت است؟
وی افزود: من تأکید میکنم که مسئله هستهای برای ما دقیقاً یک موضوع حیاتی و ناموسی است که باید سرش بایستیم و از تجربیات قبلی درس بگیریم تا رفتارمان درست باشد. من اهل حرف زدن در لفافه نیستم. معتقدم آن کشمکش و نگاه دو قرنی که از دوره قاجار به غرب وجود داشته، هنوز هم ادامه دارد. الان نه قاجاری داریم، نه پهلوی، اما نوادگان و میراثداران همان نگاه قاجاری و پهلوی هنوز در کشور حضور دارند.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: سال ۹۲ که توافق ژنو بسته شد و بعد لوزان و برجام شکل گرفت، یک خاطره قدیمی از دوران دانشجویی یادم آمد. آقای صادق زیباکلام که حالا خیلی محکم از برجام دفاع میکند، در سال ۸۵ (یعنی حدود ده سال پیش) از توافقات تاریخی ترکمنچای و گلستان هم دفاع میکرد. این برای من یک تلنگر بود؛ اینکه همان کسی که توافقاتی مثل ترکمنچای و گلستان را در دانشگاه جمهوری اسلامی و در فضای آکادمیک به شکلی مثبت مطرح میکرد، انگار مأموریتی داشته که اعتماد به نفس ملت را بشکند و توانمندی آن را تحقیر کند.
ثابتی گفت: بعداً مصاحبهای دیدم که خودش هم تأیید کرده بود این نگاه، و گفته بود توافق گلستان بد نبود و باید با همان منطق به آن نگاه کرد. این نشان میدهد که نه تنها آدمهایی که این حرفها را میزنند عادی نیستند، بلکه حتی در سطح دیپلماتها و دولتمردان ما هم این منطق شبهقجری ادامه دارد.
وی افزود: او (صادق زیبلاکلام) برجام را هم مانند توافقات ۲۰۰ سال قبل میبیند و استدلال میکند که عقبنشینی همیشه بد نیست و گاهی عقلانی است؛ به همین علت است که از نظر او برجام یک واقعیت است که باید پذیرفته شود.
نماینده مردم تهران اضافه کرد: پاکستان که در اطراف ما قرار داره، اصلاً چنین موضوعاتی به ذهنشون نمیرسه. کاری به کشورهای غربی مثل فرانسه، آلمان، آمریکا و… ندارم، اما سوال اینجاست: مگه نفت و گاز متعلق به ما نیست؟ چرا عربستان و امارات که ذخایر نفت و گاز کمتری نسبت به ما دارند، این همه میلیاردها دلار هزینه میکنند و با کشورهای اتمی مثل روسیه، چین، آمریکا و اروپا قراردادهای هستهای میبندند؟ ما جمعیت بیشتری داریم و مصرف انرژیمون هم بیشتره، پس چرا اونها اینقدر به دنبال تقویت حوزه هستهایشون هستند؟
ثابتی گفت: پاسخ ساده است، کشورهایی مثل عربستان و امارات دانش و ظرفیت بومی و ذاتی ما را ندارند. آنها دانشمندانی مثل فریدون عباسی، مجید شهریاری، علی محمدی یا شهید فخریزاده ندارند. ما با وجود همه تحریمها، در این عرصه پیشرفت کردیم چون این دانش بومی شده و ریشهدار است. هرچقدر هم محدودیتهای برجام (که گاهی مادامالعمر یا ۱۵ تا ۲۵ ساله بوده، و روی برخی حوزهها مثل آب سنگین و پلوتونیوم هم محدودیت گذاشته) وجود داشته، باز هم آنچه ما امروز داریم نتیجه تلاشهای فراوان و خون شهداست.
وی ادامه داد: اما نکته غمانگیز این است که در جامعه و فضای سیاسی کشورمان تناقضهایی وجود دارد. بخشی از مردم به درستی به دانشمندان کشور افتخار میکنند و دوستشان دارند، اما بخش قابل توجهی هم هستند که خوشحال میشوند از محدود شدن یا حتی نابودی دستاوردهای این عزیزان. این یک واقعیت است که نمیتوان آن را انکار کرد و باید دربارهاش بحث شود.
این نماینده مجلس افزود: این مسئله به ویژه در مناطق شمال تهران، مثل سعادتآباد و نیاوران بیشتر دیده میشود؛ چون آنجا وضعیت اقتصادی بهتر است و مردم بیشتر از تحریمها و فشارهای اقتصادی آسیب میبینند و به لغو تحریمها خوشحال میشوند، در حالی که در مناطق دیگر مثل میدان شوش و شهدا آن حس کمتر بود.
ثابتی تصریح کرد: سؤال مهم این است: چرا بخشی از مردم که به درستی به دانشمندان کشور افتخار میکنند، وقتی قرار است دستاوردهایشان محدود شود یا از بین برود، خوشحال میشوند؟ این موضوعی است که باید با دقت و صراحت دربارهاش صحبت شود.
وی همچنین گفت: پیشبینی من درباره وضعیت مذاکرات خیلی خلاصه این دو نکته است: اولاً، اگر مذاکرات به جایی برسد که توافقی امضا نشود، قطعاً مقصر اصلی آمریکا خواهد بود، چون ما بارها آمادگی خود را برای توافق و اعتمادسازی نشان دادهایم. ثانیاً، حتی اگر توافقی امضا شود، لغو تحریمهای اصلی، بهویژه تحریمهای نفتی و بانکی، به هیچ وجه صورت نخواهد گرفت. آنها روی موضوع غنیسازی حساسیت ویژهای دارند؛ در برجام قبلی اجازه غنیسازی محدود تا ۳.۶۷ درصد داده شده بود، اما این بار قانع نیستند و معتقدند که نباید هیچگونه غنیسازی انجام شود. پیشبینی من این است که حتی اگر این موضوع را هم بپذیریم، در ادامه از ما خواهند خواست که تمام مواد غنیشده موجود را نیز کنار بگذاریم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: من هیچوقت این روز را فراموش نمیکنم؛ یکی از تلخترین روزهای عمرم همین هفت، هشت ماه پیش بود. بر اساس کنجکاوی چند ساله و با هماهنگی دوستان در سازمان انرژی اتمی، تصمیم گرفتم به رآکتور اراک سر بزنم تا ببینم برجام چه تأثیری روی آن گذاشته است.
ثابتی ادامه داد: اما آنچه دیدم کاملاً متفاوت بود از آنچه برخی افراد مانند آقای صالحی و دیگران میگفتند؛ آنها اطلاعات نادرستی ارائه میدادند که گویا رآکتور تعطیل نشده و با تمام توان کار میکند. ما یک پنجشنبه صبح رفتیم اراک و شب برگشتیم. در ابتدا بخشهایی را نشان دادند که البته قابل افتخار بود، ولی ربطی به انرژی اتمی کشورمان نداشت. من فقط آمده بودم رآکتور اصلی را ببینم، اما بعد از چند بار هماهنگی، چیزی که دیدم واقعاً ناامیدکننده بود.
وی افزود: ای کاش تلویزیون آن زمان، گزارشی زنده از آنجا پخش میکرد تا مردم ببینند چه اتفاقی افتاده است. در دولت قبل، این کار باید انجام میشد. واقعاً دیدن آنجا مثل دیدن یک فیلم تلخ و ناامیدکننده بود؛ غرور ملی در هم شکسته میشد. رآکتور، که باید نماد تولید قدرت و پیشرفت میبود، به حالتی درآمده بود که مثل یک زمین سیمانی بود که سیمان رویش ریختهاند، جایی که نه قابلیت بازیابی دارد و نه کارایی.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: نمیدانم بگویم دعا کنید که به آنجا بروید و واقعیت را ببینید یا خیر. اگر بروید شاید تلنگری به وجدان و غرور هر ایرانی وارد شود. اما اگر نروید شاید آرامش بیشتری داشته باشید و فکر کنید ماجرا آنقدرها هم بد نبود.
ثابتی گفت: هرچند من معتقدم که رابطه ایران و آمریکا به یک عشق یکطرفه تبدیل شده است. حداقل در دولتهای متعدد ما همواره تلاش کردیم این ماجرا را حل کنیم؛ از دولت هاشمی رفسنجانی گرفته تا دوران مکلین، دولت خاتمی، احمدینژاد، روحانی و حتی دولت فعلی شهید رئیسی. در این مسیر، امتیازات زیادی هم دادیم تا شاید آمریکا نیز قدمی بردارد و در نهایت معادلهای شکل بگیرد، اما این اتفاق رخ نداد؛ زیرا واقعاً عشق یکطرفه بود؛ ما خواستیم اما آنها نخواستند. به نظر میرسد این روند ادامه دارد، اما همچنان امیدوارم که اشتباه کنیم و نگاهمان بیش از حد منفی نباشد.
وی افزود: شاید زمان به ما کمک کند تا بهتر قضاوت کنیم، چرا که واقعاً آمریکا در برخی مقاطع رویکردهای افراطی داشت، اما با گذشت زمان، میتوان دید که شرایط چگونه پیش خواهد رفت.
انتهای پیام/