جمله مهم امام خمینی (ره) که مشوق نویسنده کتاب «تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد» شد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، یکی از بزنگاههای مهم و سرنوشتساز تاریخ معاصر ایران، قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ بود که در اعتراض به دستگیری و تبعید حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه صورت گرفت و موجب شهادت و به خاکوخون کشیده شدن خیل کثیری از مردم مظلوم و بیگناه شد. این یومالله بزرگ تاریخی که میتوان آن را منشاء وقوع انقلاب اسلامی قلمداد کرد، تاکنون دستمایه خلق آثار گوناگونی در حوزه کتاب و ادبیات قرار گرفته که از جمله آنها میتوان به کتاب «تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد» اشاره کرد. این کتاب که به قلم جواد منصوری و از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، میکوشد تا روایتی مستند و منسجم از رخدادها و حوادث مربوط به قیام پانزده خرداد سال ۴۲ ارائه کند.
در مجال پیشرو به بهانه سالروز قیام تاریخساز ۱۵ خرداد به سراغ جواد منصوری نویسنده کتاب «تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد» رفتیم و با او درباره کم و کیف نگارش این کتاب و برخی محورهای دیگر، به گفتوگو نشستیم.
در ادامه مشروح گفتوگو با این نویسنده را از نظر میگذرانید:
مهمترین انگیزه و نیروی محرکی که ایده نوشتن کتاب «تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد» را در ذهن شما شکل داد، چه بود؟
در فاصله سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۱ حرکتها و قیامهای مردمی و مذهبی گوناگونی علیه رژیم پهلوی صورت گرفت که ازجمله مهمترین و تاثیرگذارترین آنها، قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ بود. در آن زمان من به عنوان یک جوان، شاهد حوادث و تحولات سیاسی بودم. بعدها با مطالعاتی که انجام دادم، متوجه شدم که ۱۵ خرداد یک روز تاریخی عادی و بینتیجه نبوده است؛ بلکه آثار و پیامدهای مهمی را به صورت نامحسوس و غیرمستقیم بر مجوعه تحولات اجتماعی، سیاسی و حتی ساختار نظام ایجاد کرده است. تا اینکه به انقلاب اسلامی رسیدیم. چند سال پس از پیروزی انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) در سخنانی راجع به قیام تاریخی ۱۵ خرداد فرمودند که ۱۵ خرداد، مبداء انقلاب اسلامی بود. این فرمایش حضرت امام (ره) باعث شد که من مطالعات جدی و وسیع تری را درباره یومالله ۱۵ تاریخی ۱۵ خرداد آغاز کنم. البته این را هم بگویم که تا پیش از نگارش کتاب «تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد»، مطالعات تاریخ معاصر جزو کارهای معمول و دائمی من بود و ازقضا چند کتاب هم در این زمینه نوشته بودم؛ ازجمله کتاب «سیر تکوینی انقلاب اسلامی». اما آن جمله کلیدی حضرت امام (ره) مشوق اصلیام برای پرداختن به سوژه ۱۵ خرداد بود. جالب است که بعدها من دیدم چند نفر از نویسندگان خارجی هم به این موضوع اشاره کرده بودند که آنچه در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، ریشه در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ داشته و این نکته حائز اهمیتی است.
کمی درباره شیوه کار، نحوه گردآوری و تدوین اطلاعات تاریخی مربوط به قیام ۱۵ خرداد صحبت کنید. برای تاریخنگاری دقیق و مستند این رخداد مهم، چه مسیر و روندی را طی کردید؟
در مسیر تاریخنگاری ۱۵ خرداد، صرفا به اسناد و منابع موجود در روزنامهها، کتابها و اعلامیهها اکتفا نکردم. بلکه فکر کردم برای اینکه کار جامع و منسجمی صورت پذیرد، باید تمامی اسناد مرتبط با این واقعه (چه سندهای مرتبط با زمینهها و مقدمات روز ۱۵ خرداد و چه اسناد مرتبط با چگونگی وقوع حوادث این روز) و مهمتر از آن، پیامدهای این واقعه را مورد بررسی و کاوش قرار دهم. در این راستا اسناد بسیار زیادی را بررسی کردم؛ شاید قریب به دهها هزار سند از اسناد ساواک، نخستوزیری و برخی دستگاههای دیگر رژیم گذشته را مورد واکاوی قرار دادم. از مجموعه اسناد بررسیشده، حدود هزار صفحه سند را گزینش کردیم که خلاصه و چکیدهای از مهمترین اسناد موجود بودند.
ما تاریخنگاری قیام ۱۵ خرداد را از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز کردیم و با رویکردی تفصیلی به روایت جریانهای تاریخی مرتبط به این روز مهم پرداختیم. خوشبختانه امروز، کتاب «تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد» به یکی از کتابهای مرجع در زمینه مطالعات مرتبط با ۱۵ خرداد تبدیل شده است؛ شاید یکی از دلایل چنین امری، این باشد که ما برای هر مطلبی که در کتاب ذکر شده، حداقل یک سند متقن عینی ارائه کردهایم. میتوانم بگویم که با چاپ این کتاب و ارائه اسناد مرتبط به قیام ۱۵ خرداد، ما آن فرمایش مهم حضرت امام (ره) را اثبات و مستند کردیم.
وضعیت تاریخنگاری معاصر را چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره تاریخنگاری سالهای پیش از وقوع انقلاب اسلامی، به نظر میرسد که تاکنون تلاشهای بسیار زیادی صورت گرفته و آثار متعددی با کیفیتهای متفاوت منتشر شده است. فکر میکنم اگر کسی بخواهد حوادث و رخدادهای تاریخ معاصر در مقطع پیش از وقوع انقلاب اسلامی را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد، چالشی از جنس کمبود سند و یا منابع مستند نداشته باشد. خوشبختانه اکنون بعضی کتابخانههای تخصصی در حوزه انقلاب اسلامی، هزاران جلد کتاب را در این زمینه جمعآوری کردهاند که هر محققی میتواند به آنها دسترسی داشته باشد.
اما درباره تاریخنگاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی ما با دو چالش مواجه هستیم؛ چالش نخست، عبارت از کمبود یا فقدان اسناد تاریخی است. تقریبا به جز روزنامهها و برخی کتابهای محدود، سند دیگری در این زمینه در اختیار نداریم. زیرا بسیاری از دستگاههای ما هنوز حاضر نشدهاند که تمامی اسناد تاریخی خود را در اختیار عموم بگذارند. البته کمیت اندکی از این اسناد منتشر شده، اما کافی نیست. چالش دوم این است که ما همچنان در حال رویارویی با دشمنان و معارضان نظام مقدس جمهوری اسلامی هستیم و این رویارویی در طول این چهار دهه، هیچگاه متوقف نشده است؛ لذا آزادی عمل لازم برای اینکه بتوانیم تاریخ پس از انقلاب اسلامی را به صورت جامع مورد تحلیل و نقد قرار دهیم، نداشتهایم. با وجود این چالش، همچنان میتوان گفت که کتابهای خوبی در این زمینه نوشته شده است. بحمدالله بنده نیز سهم کوچکی در این راستا داشتهام و کتاب «تاریخ ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی» را نوشتهام. به هر روی، همچنان نیاز مبرم به خلق آثاری داریم که روایتهای مستند، منسجم و کیفی از تاریخ معاصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ارائه دهند.
انتهای پیام/