الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فراتر از مفهوم غربی است

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فراتر از مفهوم غربی است
رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه مفهوم پیشرفت در فرهنگ شرق و ایران ناشناخته نبوده و ریشه در آموزه‌های دینی و تاریخی دارد، از سوءتفاهم در معادل سازی واژه پیشرفت با Progress در زبان‌های اروپایی انتقاد کرد و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را مفهومی پسا توسعه‌ای دانست که به بازگشت به گذشته نظر ندارد.

به گزارش خبرنگار آنا، نشست تخصصی «مرجعیت علمی» صبح امروز (چهارشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) با حضور اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برگزار شد.

صادق واعظ‌زاده، رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در این نشست اظهار کرد: پیشرفت، موضوعی چندرشته‌ای است. خوشبختانه پس از آن‌که مقام معظم رهبری خطوط اساسی پیشرفت اسلامی ایرانی را بیان فرمودند و از استادان و متخصصان خواستند که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تهیه کنند، مباحث مرتبط با پیشرفت در رشته‌های مختلف در ایران رونق گرفت که این امر برای طراحی الگو بسیار مغتنم بود.

وی افزود: هرچه مباحث مربوط به پیشرفت در کشور در سطح مراکز علمی و رسانه‌ای بیشتر مطرح شود، پشتوانه نظری و گفتمانی پیشرفت تقویت می‌شود که این امر برای کشور نه‌تنها مفید، بلکه ضروری است.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اضافه کرد: البته در برخی از این مباحث، سوءتفاهمی درباره معنای واژه «پیشرفت» و معادل‌سازی آن در زبان‌های اروپایی از جمله فرانسوی و انگلیسی پیش آمده است. در این سوءتفاهم، واژه «پیشرفت» در زبان فارسی ترجمه‌ای از واژه Progress ـ که در قرن نوزدهم در اروپا رواج یافت ـ تلقی می‌شود. از این‌رو، کاربرد «پیشرفت» به‌جای «توسعه»، به‌نوعی بازگشت به گذشته و مفهومی پیشاتوسعه‌ای پنداشته می‌شود؛ در حالی‌که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مفهومی پساتوسعه‌ای دارد و بازگشتی به نظریه‌ها یا رویه‌های قدیمی و منسوخ نیست. در اینجا لازم است چند نکته برای رفع این سوءتفاهم بیان شود. ایده Progress در اروپا ابتدائاً در قرن هجدهم میلادی پدید آمد.

وی ادامه داد: ترجمه Progress به زبان فارسی، نخستین‌بار با واژه «ترقی» انجام شد و واژگانی مانند «مترقی»، «راقیه» و نظایر آن در رسانه‌ها رایج گشت. به‌عنوان مثال، مجله «ترقی» در ایران حدود یک قرن پیش و احتمالاً با نظر به ایده Progress منتشر شد. از جمله اهداف این مجله، رساندن ایران به مراتب بالاتر اجتماعی بود. ترجمه Progress به «پیشرفت» بسیار دیرتر و کمتر رایج شد.

واعظ زاده گفت: ترقی، ایده‌ای است مبتنی بر این‌که گسترش علم و فناوری می‌تواند وضعیت اجتماعی بشر را بهبود بخشد؛ یعنی مردم می‌توانند با استفاده از علم و فناوری به ثروت بیشتر، رفاه بالاتر و کیفیت زندگی بهتر دست یابند. فرض بر این بود که ترقی، روندی قاعده‌مند و جهان‌شمول است که از اروپا آغاز شده و در سایر سرزمین‌ها نیز قابل تکرار است.

به گفته وی، این روند به تصمیم و عمل مردم جامعه وابسته است و شرط آن، به‌کارگیری خرد در زندگی است. ایده ترقی در اروپا کاملاً جدید، بی‌سابقه و متعلق به دوران پس از قرون وسطی شناخته شد. حتی بسیاری از متفکران اروپایی بر این باور بودند که اندیشه تحول وضعیت اجتماعی بشر، ایده‌ای کاملاً نو و جهانی است.

وی ادامه داد: علت این تصور آن بود که در قرون وسطی، هرگونه اندیشه تحول اجتماعی با دو مانع اساسی مواجه بود: نخست، مانع ذهنی که ناشی از باور مقامات کلیسا به سقوط و تنزل انسان پس از اخراج از بهشت و ورود به دنیا بود؛ بر این اساس، هرگونه امید به بهبود شرایط اجتماعی، صراحتاً تخطئه می‌شد. دوم، مانع عینی، یعنی نبود تجربه‌ای از تغییر اجتماعی مثبت در تاریخ هزارساله اروپا.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تاکید کرد: متفکران اروپایی با نگاه به گذشته خیلی دور اروپا، دوران یونان باستان را نمونه‌ای از ترقی فاسفه و هنر می‌یافتند. اما در آموزه‌های این دوران چیز زیادی در باره ایده ترقی اجتماعی بدست نمی‌آوردند. افلاطون جامعه یا کشور مطلوب را از نظر حکمرانی، جامعه یا کشوری می‌دانست که حکیمان در آن حاکم باشند. وی، اما به چگونگی به قدرت رسیدن حکیمان، که فرآیندی اجتماعی و سیاسی می‌توانست باشد اشاره‌ای نکرده است.

به گفته واعظ زاده، ارسطو معتقد بود که هدف بشر رسیدن به خوشبختی و سعادت یا خیر است که با تلاش و تعلیم و تربیت در مسیر سرشت انسان بدست می‌آید. ارسطو حرکت و تحول را محور و اساس طبیعیات خود قرار داد. اما بر تحول ساختار جامعه و طبقات اجتماعی تأکیدی نداشت.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: به‌هرحال، مانع ذهنی ترقی در اروپا با فروریختن اقتدار کلیسا و آزاد شدن ذهن‌ها از تعلیمات آن، از میان برداشته شد. فیلسوفانی همچون فرانسیس بیکن، دکارت، اصحاب دائرة‌المعارف فرانسه و دیگر متفکران، در این مسیر تلاش فکری گسترده‌ای انجام دادند و حتی در ادامه، از باورهای اساسی مشترک میان ادیان فاصله گرفتند. مانع عینی نیز در عمل و با توسعه و کاربست علم و فناوری و تحول در زندگی اجتماعی اروپا، مرتفع شد. انقلاب فرانسه نیز به اندیشه تحول مثبت اجتماعی دامن زد.

وی گفت: ایده ترقی با تغییراتی همراه بوده است. این ایده، پس از جنگ جهانی دوم و در پرتو جریان بازسازی آثار جنگ، به مفهوم توسعه با رویکردی عمدتاً اقتصادی که کامل‌تر از ترقی بود، تبدیل شد. در دهه‌های پایانی قرن بیستم، توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز به توسعه اقتصادی افزوده شد. با توجه به ضرورت حفظ محیط زیست در برابر مخاطرات ناشی از فعالیت‌های انسانی، مفهوم «توسعه پایدار» تعریف و رایج شد. در سال‌های اخیر، توسعه جهت‌گیری جدیدی یافته که به آن «توسعه انسانی» یا «توسعه انسان‌مدار» گفته می‌شود.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت افزود: با این حال، مفهوم کلی «پیشرفت» در فرهنگ شرق، به‌ویژه در ایران، مفهومی ناشناخته نبوده است. در گات‌ها آمده است که والاترین انسان کسی است که در پیشرفت مردم و آبادی جهان بیشترین کوشش را داشته باشد. فلسفه تاریخ در قرآن مبتنی بر خوش‌بینی نسبت به سرنوشت اجتماعی بشر است. بر اساس باورهای اسلامی، سرانجام جهان متعلق به پرهیزگاران است و دنیا مزرعه آخرت محسوب می‌شود؛ وضع هر کس در آن جهان، به شرایط و اعمال او در این جهان بستگی دارد.

وی گفت: با وجود فراز و فرودهای فراوان در تاریخ جهان اسلام، تجربه تحول اجتماعی شدید پس از صدر اسلام در مقیاس جهانی و تداوم آن برای چند قرن، واقعیتی شناخته‌شده بوده است. این پیشرفت اجتماعی بر پایه باور، اندیشه، علم و فناوری صورت پذیرفت.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تأکید کرد: در متون دینی ما، توصیه به مشارکت پیروان اسلام در تحول اجتماعی صعودی، بسیار دیده می‌شود. همچنین تأکید بر قاعده‌مند بودن این تحول، به‌ویژه با تفسیرهای اصیل و جدید از متون دینی، فراوان است. این قاعده‌مندی با ذکر قواعد آن در حکمت اسلامی و ایرانی نمایان شده است. مهم‌ترین متن علمی کهن در این زمینه در حوزه تمدن اسلامی، مقدمه ابن خلدون بر کتاب تاریخ اوست، که در قرن هشتم هجری، مقارن با قرن چهاردهم میلادی، تألیف شده است. او در این اثر، علم «عمران» را پایه‌گذاری می‌کند که شامل قواعد تحولات اجتماعی در تاریخ است. ابن خلدون قواعد اجتماعی فراوانی را با استفاده از مشاهده و استدلال کشف کرده و قواعد هنجاری متعددی را برای پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و حکمرانی جوامع ارائه کرده است.

وی بیان کرد: این کتاب مورد توجه و مطالعه برخی از حکمرانان کشورهای اسلامی از جمله امپراتوری عثمانی قرار گرفته است. در قرن نوزدهم، متفکران اروپایی این کتاب را کشف کردند و تحسین‌های کم‌نظیری نسبت به آن ابراز داشتند.

واعظ‌زاده تأکید کرد: سیر فراز و فرود تحولات اجتماعی ایران و کشورهای اسلامی، طی چهارصد سال گذشته تا مدت‌ها، برهه‌های بیداری و نقاط فراز برجسته‌ای را تجربه نکرد. اما با آشنایی برخی از ایرانیان با تحولات سه قرن گذشته اروپا که بعدها با عنوان «عصر روشنایی»، «رنسانس»، «ترقی»، «توسعه» و «مدرنیته» شناخته شد، دو گرایش شکل گرفت: از یک‌سو، تمایل به اقتباس و تقلید از آن تحولات و علل و عوامل آن، و از سوی دیگر، بازآفرینی نقاط اوج تمدن ایران و اسلام. در نتیجه، واژگان «ترقی» و «توسعه» در مکتوبات علمی، جراید و حتی اسناد دولتی به‌وفور به‌کار گرفته شد.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: جریان کلی اندیشه در ایران، برخلاف اروپا، هیچ‌گاه به‌طور کامل و بلندمدت تحت سلطه اندیشه‌سوز باورهای صلب قرار نگرفت. از همین رو، واکنش افراطی و گریز از هر امر غیرمحسوس که در اروپا شکل گرفت، در ایران اتفاق نیفتاد. بنابراین، با وجود علاقه و آرزوی مردم برای بهره‌مندی از دستاوردهای ترقی و توسعه، مبانی فکری جامعه ایرانی همچنان از آن‌ها جدا مانده است و جدا خواهد ماند، مگر آنکه مقدماتی مشابه آنچه در غرب رخ داد، در ایران نیز پدیدار شود.

وی بیان کرد: اکنون، بازآفرینی نوین اندیشه تحول اجتماعی در حوزه تمدنی ایران، با استفاده از دانش، تجربه و عبرت‌های ناشی از ترقی و توسعه، اما مبتنی بر مبانی خود، چه نامی باید داشته باشد؟ «پیشرفت» با پسوند «اسلامی ایرانی»، گزینه‌ای مناسب برای این نام‌گذاری است. پیشرفت، همان Progress نیست.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا