نقشه پیچیده رژیم صهیونیستی و تندروهای آمریکا برای اخلال در روند مذاکرات

به گزارش خبرگزاری آنا، در حالی که پرونده مذاکرات میان ایران و آمریکا وارد مرحلهای حساس و سرنوشتساز شده است، برخی تحولات آشکار و پنهانی در جریان است که درک کامل آن نیازمند توجه به تمامی لایههای دیپلماتیک و رسانهای است.
یکی از ابعاد مهم و البته کمتر واکاوی شده، نقش فعال و پیچیده رژیم صهیونیستی و جریانهای تندرو آمریکایی در تاثیرگذاری بر روند مذاکرات و شکلدهی به افکار عمومی و حتی جهتدهی به سیاستگذاری واشنگتن است؛ جریانی که هدف اصلیاش، ناکامسازی هرگونه تفاهم محتمل و تداوم فشار حداکثری علیه ایران باقی مانده است.
سناریوی تخریب و فشار؛ سازماندهی عملیات روانی هماهنگ
در این دور از مذاکرات نیز آن طور که از شواهد و قرائن پیدا است لابی صهیونیستی، با سابقهای طولانی در نفوذ بر ارکان تصمیمگیری آمریکا در بزنگاههای مرتبط با مساله ایران، باز هم حضوری فعال و مهندسیشده دارد.
همزمان با آغاز فاز جدید مذاکرات، اتاقهای فکر وابسته به این رژیم و متحدان تندرو آن در حزب جمهوریخواه و برخی نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده، دو راهبرد موازی را در دستور کار قرار دادهاند:
۱. ایجاد رعب در جبهه داخلی آمریکا از طریق برجستهسازی هزینهها و تهدیدات ناشی از توافق با ایران: رسانههای نزدیک به این طیف، با انتشار مقالات، یادداشتها و مصاحبههای منسجم از کارشناسانِ شناختهشده این لابی، ادعا میکنند که هرگونه توافق جدید موجب کاهش امنیت رژیم صهیونیستی و افزایش نفوذ منطقهای ایران خواهد شد. این روایت، اغلب با بزرگنمایی تهدید هستهای و تحریف اهداف برنامه صلحآمیز هستهای ایران همراه است.
۲. تزریق یأس و تردید به داخل ایران از طریق دامنزدن به اخبار ساختگی و اغراقشده درباره بینتیجه بودن مذاکرات: ابزارهای رسانهای این جریان، رسانههای فارسیزبان خارجنشین تا شبکههای اجتماعی و حتی برخی شخصیتهای سیاسی خارجی را به خدمت گرفتهاند تا فضای منفی را در افکار عمومی ایران تقویت کنند. هدف آشکار است: تضعیف وحدت ملی و ضربه زدن به جایگاه تیم مذاکرهکننده ایرانی.
تنوع ابزارها و شیوههای کارزار ضدایرانی
این جریان، عملیات روانی پیچیدهای را در چند سطح پیش میبرد. بخشی از این کارزار را تولید گزارشهای پیدرپی و اغلب ساختگی پیرامون فعالیتهای فرضی ایران در مسیر «نظامیسازی برنامه هستهای» تشکیل میدهد. گزارشها و تحلیلهایی که گاه با استناد به منابع جعلی اطلاعاتی، تلاش دارند شائبه مخفیکاری یا عدم پایبندی ایران به تعهدات بینالمللی را تقویت کنند. این کارزار با پشتیبانی فنی اتاقهای فکر و سازمانهای تخصصی لابی صهیونیستی همانند آیپک (AIPAC) و موسسه واشنگتن یا افدیدی (FDD) صورت میگیرد و هدف آن تأثیرگذاری مستقیم بر ساختار تصمیمگیری آمریکا و بیاعتبارسازی هرگونه ابتکار دیپلماتیک درباره ایران است.
در سطح دیگر، شبکه رسانهای وابسته به این جریان، فضاسازی مستمری درباره وقوع شکاف بزرگ میان دولت و جامعه ایران، یا ادعای ضعف دیپلماسی ایران را محور سخنان خود قرار داده است. این رسانهها با بهرهبرداری از هر اظهارنظر یا نارضایتی محدود داخلی، تلاش میکنند کلیت ساختار تصمیمگیری کشور را ناکارآمد جلوه داده و مشروعیت فرآیند مذاکرات را زیر سوال ببرند.
برجستهسازی شکافهای درون حاکمیت آمریکا
تضاد سیاستها و رقابت درونی میان جریانهای مختلف قدرت در آمریکا، دستمایه دیگری برای این عملیات است.
جریانهای وابسته به لابی صهیونیستی هر گونه نشانه از اختلاف یا حتی اظهارنظر متغیر از سوی مقامات آمریکایی (همانند دوگانگی مواضع مذاکرهکننده ارشد یا اعضای کاخ سفید درباره برنامه غنیسازی ایران) را به منزله بیثباتی و بیبرنامگی دولت آمریکا القا میکند. هدف اینست خط مذاکراتی دولت ترامپ زیر بار فشار افکار عمومی و مجلس نمایندگان موقعیت ضعیفتری پیدا کند و بنابراین هیچ امتیازی در مذاکرات به ایران داده نشود. نتیجه این سیاست و بازی سیاسی نیز چیزی نیست جز شکست مذاکرات.
همزمان همین لابیها و رسانهها، با پررنگساختن نفوذ رژیم صهیونیستی در تعیین سیاستهای خاورمیانهای واشنگتن، این پیام را ارسال میکنند که هرگونه توافق بدون تأیید تلآویو به سرعت قابل نقض خواهد بود؛ ادعایی که با جنگ روانی مبتنی بر انتشار اخبار محرمانهنمای کنگره یا جلسات حامیان رژیم صهیونیستی در سنای آمریکا تکمیل میشود.
تلاش برای ناامیدسازی فضای داخلی ایران و اخلال در افکار عمومی
این جریان، به گونهای هدفمند، آدرس امیدهای بیپایه یا ترسآفرینی تصنعی را در اخبار پیرامون مذاکرات برای مردم ایران ارسال میکند. پمپاژ گاه و بیگاه شایعاتی درباره پذیرش کامل یا رد یکجای برنامه هستهای ایران، شائبهافکنی درباره تلاش صهیونیستها برای حمله محدود یا حتی آغاز جنگ نیابتی جدید در منطقه با هدف اخلال در فضای دیپلماسی، همگی تکههایی از این پازل را میسازند.
هدف آنها روشن است: از یک سو سلب اعتماد از روند مذاکرات و خستهسازی فضای داخلی برای تسلیم در برابر سناریوی فشار حداکثری، و از سوی دیگر ایجاد نگرانیهای بیدلیل برای اینکه هرگونه موفقیت دیپلماتیک ایران را به سرعت منکوب کنند.
راهکار مقابله و الزامات رسانهای - تحلیلی
در مواجهه با این کارزار ترکیبی و فرساینده، افشاسازی و شفافیت هوشمند کلید غلبه بر تهدیدات پیشروست. رسانههای داخلی باید با تمرکز بر کالبدشکافی سناریوهای خبری جریان صهیونیستی - تندرو و برجستهکردن اختلافات ساختاری در جبهه مقابل، هم اعتماد عمومی را تقویت کنند و هم بیانگر واقعیت شکافها و بحرانهای عمیق در ساختار سیاسی ایالات متحده باشند.
به طور خاص، ضروری است که روایت رسمی دستگاه دیپلماسی کشور، محور استحکام بخش روایتهای خبری باقی بماند و حواشیهای ساختگی و تولیدی توسط رسانهها و جریانهای وابسته مورد توجه غیرواقعبینانه قرار نگیرد.
همچنین باید یادآور شد که همزمان با مذاکرات، چندین نشست و رزمایش نمادین نظامی توسط رژیم صهیونیستی و اطلاعرسانی تهدیدات فانتزی علیه ایران، در رسانههای غربی بازتاب متفاوتی پیدا میکند. این تحرکات نه محصول عزم عملی دشمن، بلکه بخشی از همان پازل جنگ روانی علیه روند دیپلماتیک محسوب میشود که نیازمند تحلیل دقیق، واکاوی ابعاد و افشای انگیزههای پنهان آن است.
جمعبندی
از مجموع شواهد و تحلیلها چنین برمیآید که پروژه رژیم صهیونیستی و جریانهای تندرو آمریکایی برای اخلال در مذاکرات ایران و آمریکا، تنها متکی بر فضاسازی رسانهای و فشار روانی نیست، بلکه بهطور هدفمند میکوشد مسیر تصمیمگیری را در هر دو پایتخت، مسدود و یا منحرف کند. غفلت نسبت به عمق برنامهریزی و تشدید شیوههای عملیات روانی آنها، میتواند فضای افکار عمومی را دچار سرگیجه اطلاعاتی کند.
پاسخ راهبردی به این فرآیند، نه انفعال که هوشیاری چندلایه و واکنش روشمند رسانهای، تحلیل محتوامحور و پرهیز از انتشار بیمعیار اخبار نقل شده است. تنها با شفافیت مداوم، روایتسازی بومی و تحلیل منسجم میتوان حربه اصلی این پروژه را که ایجاد «تصویر کاذب از بنبست و انفکاک داخلی» در جبهه ایران است، خنثی ساخت و دیپلماسی ملی را در مسیر موفقیت قرار داد.
انتهای پیام/