شکست روایت سازش در حمله صهیونیست‌ها به قطر

شکست روایت سازش در حمله صهیونیست‌ها به قطر
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به قطر، نقطه پایانی بر روایت «سازش برای امنیت» گذاشت و بار دیگر نشان داد که عادی‌سازی روابط با تل‌آویو نه‌تنها صلح نمی‌آورد، بلکه تهدید‌ها را به قلب کشور‌های عربی می‌کشاند. این رخداد، فرصتی تازه برای ابتکار عمل ایران در دیپلماسی منطقه‌ای و تقویت گفتمان امنیت جمعی فراهم کرده است.

به گزارش خبرگزاری آنا، از نخستین سال‌های پس از انقلاب، تهران نسبت به پروژه نفوذ و توسعه‌طلبی رژیم جعلی اسرائیل هشدار داده و همواره اعلام کرده است که سازش با رژیم صهیونیستی نه امنیت می‌آورد و نه صلح پایدار. تجربه جنگ‌های پیاپی در غزه، تجاوز به لبنان و حالا حمله به قطر، نشان می‌دهد که این هشدار‌ها واقع‌بینانه و آینده‌نگرانه بود. حمله اخیر رژیم صهیونیستی به قطر نقطه عطفی در معادلات ژئوپلیتیک خلیج‌فارس به شمار می‌رود؛ رخدادی که نه‌تنها معادلات امنیتی منطقه را دگرگون کرد، بلکه بسیاری از روایت‌های تبلیغاتی دهه‌های گذشته را در هم شکست. سال‌هاست جمهوری اسلامی ایران بر این گزاره تأکید دارد که رژیم صهیونیستی، تهدید اصلی منطقه و محور شرارت غرب آسیاست. این گزاره برای بسیاری از دولت‌های عربی، شعاری ایدئولوژیک تلقی می‌شد؛ اما تجاوز آشکار تل‌آویو به قطر، این حقیقت را از سطح شعار به تجربه عینی ارتقا داد.

راهبرد اسرائیل در حمله به قطر

حمله اسرائیل صرفاً یک عملیات نظامی محدود نیست؛ بلکه بخشی از راهبردی بزرگ‌تر برای مهار نقش‌آفرینی قطر، انحراف افکار عمومی و ارسال پیام تهدید به جهان عرب محسوب می‌شود و بیانگر دروغین بودن پروژه‌های صلح و توافقاتی نظیر پیمان ابراهیم است که با این توجیه به دولت‌های عرب تحمیل می‌شد که نزدیکی به تل‌آویو امنیت و آرامش می‌آورد، اما حمله به قطر، برای چندمین بار پرده از این واقعیت برداشت که امنیت خریدنی نیست و ایالات‌متحده به هیچ متحد و پیمانی وفادار نبوده و پشتیبان اصلی جنایت صهیونیست‌ها در اقصی نقاط جهان است.

منطق راهبردی اسرائیل در تجاوز به قطر

مروری بر تحلیل‌های راهبردی این تجاوز و واکنش حکام کشور‌های عربی به نقض حاکمیت قطر، مؤید این مطلب است که رژیم جعلی اسرائیل با حمله به دوحه اهداف کلانی را دنبال می‌کند که توهم تثبیت هژمونی از مسیر جنگ یکی از آنهاست. رژیم صهیونیستی برای حفظ بقا، جنگ را به‌عنوان زیست طبیعی خود برگزیده است و می‌پندارد که از مسیر حمله و ایجاد رعب می‌تواند نفوذ منطقه‌ای خود را تثبیت کند، اما واقعیت وارونه رقم خورده و نشان داد که تجاوز نظامی به کشورها، حلقه انزوای صهیونیست‌ها را تنگ‌تر کرده و بر افزایش انزجار ملت‌های منطقه می‌انجامد. 

حمله به قطر، کشوری که در پروژه‌های همکاری امنیتی و اقتصادی منطقه‌ای فعال است و همواره نقش میانجیگرایانه را دنبال می‌کند، عملاً دستاورد معکوسی داشت و حالا صهیونیست‌ها در نگاه دولت‌های عربی به‌عنوان تهدید بالفعل تلقی می‌شوند کمااینکه وزارت امور خارجه قطر طی بیانیه‌ای، ضمن محکومیت این تجاوز آشکار تأکید کرد دوحه با این رفتار بی‌پروا و خصمانه اسرائیل مماشات نخواهد کرد و همین ماجراجویی‌های منطقه‌ای، مسیر نابودی تدریجی و انزوای بیش‌ازپیش صهیونیست‌های غاصب را هموار می‌کند.

بحران مشروعیت اسرائیل و تاکتیک فرار به جلو

بیداری ملت‌ها در سراسر جهان و بیانیه برخی از کشور‌های اروپایی در تائید جنایات اسرائیل و اعلام استقلال سرزمین فلسطین شرایطی را فراهم کرده که رژیم جعلی اسرائیل با بحران مشروعیت داخلی و فشار‌های جهانی مواجه است. از همین رو سران این رژیم کودک کش با گسترش دایره تهدید و نمایش توان نظامی، سعی دارند موقعیت خود در غرب آسیا را تثبیت کرده و به‌تبع آن با تغییر معادلات رسانه‌ای و سیاسی، از تمرکز افکار عمومی بر شکست‌ها و جنایات خود فاصله بگیرند. این تاکتیک نشان می‌دهد که حیات اسرائیل، به‌ویژه در شرایط بحران داخلی، به ادامه جنگ و گسترش تهدید وابسته است؛ اقدامی که پیامد‌های منفی آن، سرعت زوال این غده سرطانی منطقه را افزایش می‌دهد.

ابتکار عمل ایران: قدرت نرم

در مقابل، ایران با قدرت نرم و دیپلماسی فعال مسیر متفاوت و اثربخشی را در پیش گرفته تا ضمن بازنمایی واقعیت تهدید اسرائیل بتواند الگوی بازدارندگی فعال در مقابل تجاوز صهیونیست‌ها به کشور‌های مستقل را ترویج کند؛ جمهوری اسلامی ایران با استفاده از شبکه‌های رسانه‌ای و دیپلماسی فعال، پیام روشن خود مبنی بر اینکه «رژیم جعلی، دشمن ثابت منطقه است و همواره رفتاری تجاوزکارانه دارد و هیچ خط قرمزی را برای خود لحاظ نمی‌کند» منتقل کرده و این رویکرد منجر به ارتقای مشروعیت ایران در چشم بازیگران منطقه‌ای می‌شود و برخورداری از این قدرت نرم، زمینه گفت‌و‌گو، هماهنگی و همکاری میان کشور‌های منطقه را فراهم کرده و به این امر صحه می‌گذارد که امنیت منطقه‌ای تنها با اتحاد و همکاری بومی قابل تحقق است.

مأموریت‌های کلیدی ایران در نشست سران اسلامی

دعوت از رئیس‌جمهور کشورمان به‌منظور حضور در نشست فوق‌العاده سران اسلامی ـ عربی فرصتی بی‌نظیر برای عملیاتی کردن ابتکار عمل ایران برای نقش‌آفرینی در تحولات منطقه‌ای است و در آن می‌توان رویکرد‌های کلیدی را دنبال کرد که برخی از آنها شامل:

دفاع از قطر و مقابله با تجاوز رژیم صهیونیستی

ایران باید با استناد به اصول حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد، تجاوز رژیم صهیونیستی به قطر را محکوم و آن را تهدیدی برای امنیت جمعی کشور‌های اسلامی معرفی کند. این موضع نه تنها دفاع از یک کشور عربی است، بلکه پیام روشنی درباره مسئولیت‌پذیری ایران در برابر تهدیدات منطقه‌ای خواهد بود.

ترویج گفتمان امنیت مشترک

یکی از مأموریت‌های کلیدی ایران، هدایت گفت‌و‌گو‌ها به سمت ضرورت ایجاد سازوکار‌های امنیتی مشترک اسلامی است. چنین سازوکاری می‌تواند به‌جای واکنش‌های مقطعی، چارچوبی پایدار برای مقابله با تجاوزات و تهدیدات مشترک ایجاد کند.

فشار سیاسی و رسانه‌ای علیه تل‌آویو

تهران می‌تواند از ظرفیت این نشست برای افشای ابعاد انسانی و حقوقی تجاوز صهیونیست‌ها بهره ببرد و حامیان غربی این رژیم را در برابر افکار عمومی جهان اسلام به پاسخگویی وادارد. هم‌افزایی رسانه‌ای کشور‌های اسلامی، رژیم اسراییل را بیش‌ازپیش در انزوا قرار خواهد داد.

ایجاد اجماع منطقه‌ای

هرچند مواضع کشور‌های اسلامی در قبال رژیم صهیونیستی متفاوت است، اما ایران می‌تواند محور شکل‌گیری یک ائتلاف حداقلی از کشور‌های همسو را فراهم آورد و ابتکار عمل سیاسی را در اختیار بگیرد.

مقابله با پروژه عادی‌سازی روابط

ایران می‌تواند در این نشست با تکیه بر شواهد عینی نشان دهد که روند عادی‌سازی روابط با تل‌آویو نتیجه‌ای جز گسترش ناامنی و تجاوز به همراه نداشته است. این پیام هشداری روشن به کشور‌هایی است که همچنان بر ادامه روابط پنهان یا آشکار با رژیم صهیونیستی اصرار دارند.

تقویت گفتمان مقاومت در قالب دیپلماتیک

در کنار همه این محورها، ایران می‌تواند گفتمان مقاومت مشروع در برابر اشغالگری را با زبانی دیپلماتیک و حقوقی طرح کند تا این گفتمان در سطح بین‌المللی مشروعیت بیشتری یابد و به یک محور مورد اجماع در جهان اسلام تبدیل شود.

آینده امنیت خلیج‌فارس

بدون تردید تجاوز اسرائیل به قطر، اقدامی برای تثبیت هژمونی و فرار از انزوا بود، اما در عمل فرصتی برای برجسته‌تر شدن ابتکار عمل ایران و نقش قدرت نرم ایجاد کرد. تجربه تهران نشان داد که آینده امنیت خلیج‌فارس نه در سازش و وابستگی به قدرت‌های فرامنطقه‌ای، بلکه در قدرت نرم، ابتکار عمل و همکاری منطقه‌ای رقم خواهد خورد؛ الگویی که اکنون به‌عنوان یک انتخاب راهبردی و عملی برای همه بازیگران مطرح است و می‌تواند جایگاه ایران را به‌عنوان بازیگری مسئول و پیشرو در منطقه تثبیت کرده و ابتکار عمل سیاسی را در اختیار کشورمان قرار دهد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا