09:25 16 / 06 /1404

مسکین محتال

مسکین محتال
خبرگزاری آنا به‌مناسبت هفته وحدت و ولادت باسعادت نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم مثنوی «مسکین محتال» را تقدیم مخاطبان می‌کند.

به گزارش خبرنگار آنا، ابوالفضل فیروزی شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری و مدرس درس اخلاق اسلامی شعری را به مناسبت هفته وحدت و خجسته میلاد حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و سلم سروده که از نظر علاقه‌مندان می‌گذرد:

پیمبر می‌گذشت از کوچه‌ای تنگ
زنی را دید بدترکیب وآهنگ

زنی عین فلاکت، سخت گستاخ 
چنان عفریته‌ای بی‌دم وبی‌شاخ 

ز فقرش بود گرم جمع سرگین
ولی بااین همه مغرور وبدکین

به جمع وجور سرگین بود مشغول 
برای سوخت وسوز خانه آن‌غول

بساطش پهن بود آنگونه در راه 
که ره را بسته بود برمقدم شاه 

ز اصحاب نبی‌الله اعظم
به آن زن گفت زحمت را کند کم 

بساط خویش را بردارد از راه 
که بگشاید ره مسدود بر شاه

ولی آن زن به‌تندی وتغّیر
ابا ورزید وگفتش باتبختر

که ره بر رویتان باز وگشاده
بیایید ردّ شوید زین سوی جاده 

نمی‌خواهید، روید از راه دیگر
چنانکه میروند مردم از آنور 

ولی پیغمبر آن محبوب محمود 
به یارانش تبسّم کرد وفرمود.

رها سازید این زن را ازاین کار
نشاید زحمت افتد او به اجبار

ولی باشید ازاین نکته آگاه 
هرآن کس ره ببند، هست گمراه

هرآنکو ره گشاید هست مرحوم
قیامت از شفاعت نیست محروم

اگرخواهی بدانید از فقیران
چه کس در دوزخ افتاد همچو شیطان

یکی باشد همین مفلوک مغرور 
که دارد روی زشت وخوی ناجور 

سپس گفتا سه کس اندر جحیم‌اند
ومحروم از کتاب وسین وجیم‌اند

بدون هیچ کتابی وحسابی
به دوزخ سرنگونند بی‌ثوابی 

یکی پیر زناکاراست وبی‌شرم
که اورا نیست ایمانی وآزرم

دوم آن حاکم جبار مغرور
که بر مردم ستمکاراست ومسرور

سه دیگر آن فقیر زشت مُحتال
تکبّرمی‌نماید با اینچنین حال

بود مصداق سوم این عجوزه
که با فقر وتکبّر کینه توزه 

تکبر زشت و بد باشد ولیکن 
دوکس را زشت‌تر آید چو این زن

یکی آن زشت روی باتبختر
دو دیگر آن فقیر با تکبّر

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا