بحران پنهان برق ایران فراتر از توان/ درک عمیق ناترازی انرژی و راهکارهای تحولآفرین

به گزارش خبرگزاری آنا؛ صنعت برق ایران در سالیان اخیر با چالش ناترازی مواجه بوده که این موضوع به یکی از دغدغههای اصلی سیاستگذاران، صنعتگران و عموم مردم تبدیل شده است. اما در تحلیل این پدیده، اغلب میان دو مفهوم حیاتی ناترازی توان و ناترازی انرژی ابهام وجود دارد؛ ابهامی که میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست و غیربهینه در سطح کلان شود. ناترازی توان به اختلاف لحظهای میان تولید و تقاضای برق اشاره دارد، در حالی که ناترازی انرژی کسری تجمعی برق در یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. از دیدگاه علمی و فنی، ناترازی انرژی معیار دقیقتر و واقعگرایانهتری برای ارزیابی کمبود برق و مبنای مناسبتری برای سیاستگذاریهای آتی است.
۱. ناترازی برق؛ تفکیک توان از انرژی
ناترازی توان به اختلاف لحظهای (آنی) میان عرضه و تقاضای برق در شبکه اشاره دارد. این نوع ناترازی معمولاً در اوج مصرف (پیک بار) رخ میدهد و نیازمند واکنش سریع سیستم برای حفظ پایداری شبکه است.ناترازی انرژی به کسری یا مازاد تجمعی انرژی الکتریکی در یک بازه زمانی مشخص (مثلاً روزانه، هفتگی یا سالانه) اطلاق میشود.بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، این معیار، دیدگاهی جامعتر از وضعیت کلی منابع و مصارف برق ارائه میدهد و برای برنامهریزیهای بلندمدت توسعه ظرفیت و مدیریت مصرف، مبنای دقیقتری به شمار میرود.عدم تفکیک صحیح این دو مفهوم، میتواند به تخصیص نامناسب منابع، سرمایهگذاریهای غیربهینه و ناتوانی در حل ریشهای مشکل کمبود برق منجر شود.
۲. تحلیل الگوهای ناترازی در شبکه برق ایران ۱۴۰۳
با بهرهگیری از منحنی تداوم تقاضا و تحلیل الگوی زمانی بروز ناترازی، بررسیها در سال ۱۴۰۳ نشاندهنده ابعاد زیر است:
مدت زمان کلی ناترازی؛ طی ۱،۰۸۶ ساعت از سال، تقاضای برق فراتر از حداکثر ظرفیت تولید بوده است.
برای جبران کامل این ناترازی، افزایش ظرفیت تولید به میزان ۱۶،۸۸۸ مگاوات ضروری به نظر میرسد.
بخش قابل توجهی از این ناترازی، معادل ۷،۶۶۳ مگاوات، تنها در ۱۷۵ ساعت از ۱،۰۸۶ ساعت رخ داده است. این بخش از بار عمدتاً به اوج بار بحرانی تابستان مربوط میشود.با توجه به غلظت زمانی این ناترازی، بخش قابل توجهی از آن (۷،۶۶۳ مگاوات) را میتوان با راهکارهای مدیریت مصرف کنترل کرد.با فرض مدیریت ۷،۶۶۳ مگاوات از اوج بار، نیاز واقعی به افزایش ظرفیت تولید برای پاسخگویی به ۹۱۱ ساعت باقیمانده، به ۹،۲۲۵ مگاوات کاهش مییابد. این امر بر لزوم ترکیبی از توسعه تولید و مدیریت مصرف تأکید دارد که از اتکای صرف به افزایش ظرفیت تولید اقتصادیتر است.ناترازی در این بخش نیازمند احداث حدود ۱،۸۴۶ مگاوات ظرفیت جدید است که منجر به حذف ۲۰۸ ساعت از مجموع ساعات ناترازی سالیانه خواهد شد.این ناترازی غالباً در ساعات ۱۸ تا ۲۴ (پیک شب) رخ میدهد.
با توجه به الگوی زمانی، نیروگاههای خورشیدی کارایی لازم را ندارند. تبدیل نیروگاههای گازی موجود به سیکل ترکیبی، راهکاری بهینه برای افزایش راندمان بدون نیاز به سوخت جدید و رفع این ناترازی است.ناترازی در اوج بار غیربحرانی (۱۰ صبح تا ۱۸ عصر)؛ بخش قابلتوجهی از ناترازی نیز مربوط به این بازه زمانی است.با توجه به تطابق زمانی این ناترازی با ساعات تابش خورشید، بخشی از ظرفیت جدید مورد نیاز را میتوان از طریق منابع خورشیدی تأمین کرد.
تحلیل دادههای واقعی نشان میدهد که در ساعات اوج بار تابستانی، هر یک درجه افزایش دمای هوا منجر به افزایش ۱،۵۵۰ مگاواتی در تقاضای برق میشود. این وابستگی اقلیمی، برنامهریزی برای مقابله با ناترازی را پیچیدهتر میکند.با فرض ساخت ۹،۲۲۵ مگاوات ظرفیت جدید (برای پوشش ۹۱۱ ساعت از ایام ناترازی)، تنها با مدیریت مصرف معادل کاهش تقاضای ناشی از ۲ درجه افزایش دما، میتوان تا ۱۵۰ ساعت از ۱۷۵ ساعت ناترازی در ناحیه اوج بحرانی را برطرف کرد. این موضوع به شدت بر قدرت مدیریت مصرف تأکید دارد.
۳. پیشنهادات راهبردی برای کاهش و رفع ناترازی برق
برای دستیابی به پایداری و ثبات در تأمین برق کشور، رویکردی چندوجهی و هماهنگ ضروری است.
۳.۱. توسعه هدفمند ظرفیت تولید نیروگاهی
با توجه به پراکندگی الگوی زمانی ناترازی و وابستگی بیش از ۹۰ درصد ظرفیت تولید برق کشور به گاز و سوختهای مایع، احداث نیروگاههای جدید باید بر اساس رویکردی جامع انجام شود.این رویکرد شامل بررسی دقیق الگوی زمانی ناترازی، ارزیابی ظرفیتها و محدودیتهای منابع مختلف (مانند سیکل ترکیبی برای پیک شب و خورشیدی برای اوج روز)، و هدفگذاری برای تنوعبخشی به سبد تولید برق (با تأکید بر منابع تجدیدپذیر مناسب با الگوی مصرف) است.
۳.۲. توسعه ابزارهای مدیریت تقاضا
بهکارگیری سیاستهای پاسخگویی بار (Demand Response)، جابهجایی بار به ساعات کممصرف، و قراردادهای تعدیل بار (Curtailment Contracts)، از راهکارهای مؤثر برای کنترل اوج بار بحرانی و کاهش نیاز به ظرفیتسازی گسترده هستند.این ابزارها باید با مشوقهای کافی و زیرساختهای هوشمندسازی همراه باشند تا مشارکت مصرفکنندگان را تضمین کنند.
۳.۳. ارتقای بهرهوری انرژی در بخش خانگی
با توجه به سهم بالای تجهیزات سرمایشی در پیک مصرف تابستانی، سختگیری در استاندارد ساخت تجهیزات انرژیبر نظیر بارهای سرمایشی و جایگزینی کولرهای پرمصرف با نمونههای پربازده (از طریق ارائه مشوقها و تسهیلات) حیاتی است.اصلاح رفتار مصرفی (مانند تنظیم دمای بهینه کولر و اجتناب از مصارف غیرضروری در زمان پیک روزانه) نقش مکمل و مهمی در کاهش بار سرمایشی ایفا میکند.
۳.۴. بازنگری در توسعه صنایع پرمصرف انرژی
توسعه بیضابطه صنایع پرمصرف در شرایط محدودیت زیرساختهای تولید (مانند گاز، برق و آب) یکی از عوامل تشدید ناترازی است.سیاستگذاری دقیق، مکانیابی بهینه این صنایع و الزام آنها به سرمایهگذاری در حوزه نیروگاههای خودتأمین، میتواند این چالش را به فرصت تبدیل کند.
۳.۵. پیشبینی اقلیم و راهبردهای تطبیقی
با توجه به نوسانات بارندگی و گرمایش اقلیم، طراحی برنامههای تولید برق باید بر پایه سناریوهای اقلیمی واقعگرایانه انجام شود.این رویکرد، ریسک وابستگی به منابع آسیبپذیر مانند نیروگاههای آبی را کاهش داده و به پایداری بیشتر شبکه در مواجهه با تغییرات آب و هوایی کمک میکند.
مسیر را برای توسعهای پایدار هموار کنیم
ناترازی برق در ایران، پدیدهای پیچیده است که نیازمند درک عمیق از تمایز میان ناترازی توان و ناترازی انرژی است. تحلیلهای ارائه شده در این گزارش نشان میدهد که رویکردی صرفاً متکی بر افزایش ظرفیت تولید، نه تنها اقتصادی نیست بلکه نمیتواند به تنهایی مشکل را حل کند. در عوض، ترکیبی هوشمندانه از توسعه هدفمند ظرفیت تولید (با توجه به الگوی زمانی و نوع نیروگاه)، توسعه ابزارهای مدیریت تقاضا، ارتقای بهرهوری انرژی، بازنگری در سیاستهای توسعه صنعتی و پیشبینیهای اقلیمی، راهکاری جامع و پایدار برای حفظ ثبات و پویایی در صنعت برق کشور است. با اجرای این پیشنهادات، میتوان نه تنها چالش ناترازی را مدیریت کرد، بلکه مسیر را برای توسعهای پایدار و تأمین انرژی مطمئن برای سالیان آتی هموار ساخت.
انتهای پیام/