صدای آرام هم میتواند ذهن را منفجر کند

حساسیت به صدا مشکلی فراتر از یک ناراحتی ساده است. برای بسیاری از افراد، حتی کوچکترین صداهای محیطی مانند ضربه زدن، جاروبرقی یا پارس سگ، میتواند منجر به استرس، اضطراب و خستگی مزمن شود. این واکنشهای شدید و مداوم نه تنها کیفیت زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه سلامت روان و جسم را هم در بلندمدت تهدید میکند. باوجود اینکه حساسیت به صدا اغلب از سوی پزشکان و اطرافیان نادیده گرفته میشود، تحقیقات جدید نشان میدهد که این مسئله ریشههای زیستی دارد و باید جدی گرفته شود. در ادامه، چگونگی تأثیر این حساسیت بر مغز و بدن و راهکارهای مقابله با آن بررسی خواهد شد.
تأثیر حساسیت به صدا بر ذهن، مغز و بدن
حساسیت به صدا به معنای واکنش بیش از حد و ناراحتی نسبت به صداهاست، حتی اگر شدت آنها کم باشد. ۱۰ تا ۴۰ درصد افراد در جامعه این حساسیت را تجربه میکنند. برخلاف تصور رایج که آن را مشکل شخصیتی میدانند، مطالعات جدید نشان میدهد که این حساسیت ریشههای زیستی دارد و برخی افراد از بدو تولد مستعد آن هستند. حساسیت به صدا نه تنها بر خلقوخوی فوری تأثیر میگذارد، بلکه میتواند سلامت روان و جسم را در درازمدت نیز تحت تأثیر قرار دهد.
چگونه مغز افراد حساس به صدا متفاوت عمل میکند
مطالعات تصویربرداری مغز نشان دادهاند که مغز افراد حساس به صدا بهطور غیرطبیعی نسبت به هر صدایی، چه تهدیدآمیز باشد چه نه، واکنش نشان میدهد. بهطور خاص، بخشهایی از مغز که وظیفه فیلتر کردن صداهای غیرمهم را دارند، در این افراد کمتر کارآمد است. این باعث میشود که آنها نتوانند صداهای مزاحم را نادیده بگیرند و تمرکز خود را حفظ کنند. همچنین در خواب، افرادی که حساسیت به صدا دارند، الگوهای مغزی خاصی که به سازگاری با صداهای محیط کمک میکنند کمتر دیده میشود، بنابراین حتی صداهای آرام هم خواب آنها را مختل میکند.
پیامدهای جسمانی و روانی حساسیت به صدا
واکنشهای فیزیولوژیکی به صداهای مزاحم میتواند باعث افزایش ضربان قلب و فشار خون شود، که پاسخ بدن به استرس است. تحقیقات نشان دادهاند که افراد حساس به صدا، کیفیت خواب ضعیفتر و انرژی کمتر در طول روز دارند. همچنین این حساسیت میتواند با اضطراب و افسردگی مزمن همراه باشد و خطر بیماریهای قلبی و دیابت را افزایش دهد.
تفاوت حساسیت به صدا با سایر اختلالات صوتی
حساسیت به صدا با اختلالاتی مانند «میسوفونیا» (Misophonia) و «هایپرآکوزیس» (Hyperacusis) متفاوت است. میسوفونیا واکنش شدید به صداهای خاص مثل جویدن یا تیک تاک است که حس انزجار یا خشم ایجاد میکند. هایپرآکوزیس به درد یا ناراحتی شدید به دلیل شنیدن صدای بلندتر از واقعیت اشاره دارد. اما حساسیت به صدا واکنش عمومی و منفی به تمامی صداهاست، صرفنظر از شدت آنها.
دلایل بروز حساسیت به صدا
حساسیت به صدا میتواند ارثی باشد و برخی افراد از بدو تولد مستعد آن باشند. همچنین زندگی در محیطهای پر سر و صدا ممکن است حساسیت را تشدید کند. برخی شرایط روانی مانند اضطراب، اسکیزوفرنی و اوتیسم احتمال بروز این حساسیت را افزایش میدهد. آسیبهای مغزی هم ممکن است این مشکل را ایجاد کنند.
راهکارهای مقابله با حساسیت به صدا
اصلاح محیط شهری: ساخت حیاطهای خلوت، استفاده از آسفالتهای جاذب صدا، دیوارهای ضدصدا و کاهش سرعت خودروها از راهکارهای کاهش منبع صدا هستند که در برخی کشورها به کار گرفته شدهاند.
روشهای فردی: استفاده از هدفونهای حذف نویز، گوشگیر، عایقبندی محل سکونت، و پرهیز از مناطق پر سر و صدا.
درمانهای روانشناختی: درمانهای شناختی-رفتاری میتوانند به مدیریت واکنشهای روانی به صدا کمک کنند. همچنین موسیقی درمانی و هنر درمانی به آرامش و تنظیم احساسات افراد حساس یاری میرسانند.
درمان دارویی: در برخی موارد، درمان اضطراب با دارو ممکن است علائم حساسیت به صدا را کاهش دهد.
بر اساس گزارش «بیبیسی علمی» (BBC Science)؛ حساسیت به صدا یک مسئله واقعی و مهم سلامت است که به طور سنتی نادیده گرفته شده است، اما حالا دانشمندان و پزشکان به اهمیت آن پی بردهاند. تا زمانیکه محیطهای اطراف ما آرامتر نشوند، افراد حساس به صدا میتوانند با روشهای مختلف سعی کنند آرامش ذهنی خود را حفظ کنند.
انتهای پیام/