«عملیات مهندسی»؛ واقعه‌ای واقعی

«عملیات مهندسی»؛ واقعه‌ای واقعی
«عملیات مهندسی» در نهایت تلاشی است برای یادآوری بخشی از تاریخ معاصر به نسل امروز؛ تاریخی که به اعتقاد سازندگانش هنوز می‌تواند با روزگار ما پیوند داشته باشد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سریال «عملیات مهندسی» تازه‌ترین تلاش تلویزیون برای بازخوانی یکی از مقاطع کمتر روایت‌شده تاریخ معاصر ایران است؛ مقطعی که در آن سازمان مجاهدین خلق پس از ناکامی‌های امنیتی، دست به اقداماتی خونین زد و کوشید از طریق بازجویی‌های خشن و شکنجه‌گرانه به چرایی ضربات وارده پی ببرد. آنچه سریال روایت می‌کند، فقط یک قصه امنیتی نیست بلکه بازسازی واقعه‌ای واقعی است که در سال‌های ابتدایی دهه شصت، جامعه ایران را با خشونتی عریان مواجه ساخت. در این معنا، سریال بیش از آنکه صرفاً در پی سرگرمی باشد، می‌خواهد برای نسل‌هایی که از آن دوران فاصله گرفته‌اند نقش یک منبع روایتگر و یادآور تاریخی را ایفا کند.

این روایت تاریخی پیش‌تر در قالب کتاب‌ها و مستند‌ها مطرح شده، اما این بار با زبانی دراماتیک به تصویر کشیده شده است.

روایت تلویزیونی از این واقعه به شکلی طراحی شده که بیننده با دو لایه هم‌زمان روبه‌رو می‌شود: لایه‌ای نمایشی که قصه را پیش می‌برد و لایه‌ای مستندگونه که جزئیات تاریخ را یادآوری می‌کند. انتخاب لوکیشن‌های شهری، طراحی صحنه‌ها و حتی نوع دیالوگ‌ها، همگی بر این هدف استوار است که مخاطب خود را در فضای اوایل دهه شصت حس کند؛ دوره‌ای که در آن جنگ در مرز‌ها جریان داشت و در دل شهر‌ها نیز ترور و ناامنی سایه انداخته بود. در همین بستر، سریال نشان می‌دهد که چگونه منافقین برای رسیدن به مقاصد خود از منطق «هدف وسیله را توجیه می‌کند» استفاده می‌کردند و هیچ حد و مرزی برای خشونت قائل نبودند.

در میان شخصیت‌های سریال، نقش «عزت» با بازی مهدی ماهانی یکی از کاراکتر‌های چندوجهی و پیچیده است. او هم برادر شهید است، هم عضو سازمان، هم شکنجه‌گری خشن و در عین حال عاشق. این تناقض‌ها به گفته بازیگرش اجرای نقش را دشوار، اما جذاب کرده است. خیام وقار کاشانی نیز در نقش «محمد» ظاهر می‌شود؛ پزشکی که ناخواسته در خدمت شکنجه‌گران قرار می‌گیرد و میان اجبار و اعتقادِ تزریق‌شده گرفتار است. او و همسرش فریبا در موقعیتی قرار دارند که نه راه پس دارند و نه پیش، و همین موقعیت تراژیک شخصیت را برای مخاطب باورپذیرتر می‌کند. یاسین مسعودی نیز نقش «مصطفی» را بازی کرده است؛ یکی از پاسداران جنوب کشور که با لهجه و پیشینه‌ای متفاوت، رنگی از تنوع قومی به قصه می‌افزاید.

سروش محمدزاده در مقام کارگردان تلاش کرده است تا علاوه بر روایت یک واقعه تاریخی، کاراکتر‌ها را به‌گونه‌ای ترسیم کند که مخاطب صرفاً با کلیشه خیر و شر مواجه نشود. همین نگاه باعث شده حتی برخی شخصیت‌های منفی سریال هم سویه‌هایی انسانی و تراژیک پیدا کنند و تا حدی برای بیننده قابل لمس شوند. از سوی دیگر، نویسنده حسین تراب‌نژاد با سابقه‌ای طولانی در پرداختن به موضوع سازمان مجاهدین خلق، کوشیده است ترکیبی از واقعیت تاریخی و تخیل دراماتیک را ارائه دهد؛ تخیلی که به گفته خودش مبتنی بر واقعیت است و با هدف بازنمایی خشونت و رذالت بی‌حدوحصر منافقین در آن دوران شکل گرفته است.

در بخش تولید، چالش اصلی سازندگان بازسازی فضای شهری دهه شصت بوده است. تغییرات گسترده معماری و نشانه‌های شهری در سه دهه اخیر باعث شد لوکیشن‌های زیادی در اطراف تهران انتخاب شود تا فضای بصری سریال به حال‌وهوای آن دوران نزدیک‌تر شود. محمدرضا شفیعی، تهیه‌کننده اثر، تأکید کرده است که این سریال تلاشی برای پر کردن خلأ نمایشی درباره این واقعه تاریخی بوده و قرار است در ۲۰ قسمت به پایان برسد.

«عملیات مهندسی» در نهایت تلاشی است برای یادآوری بخشی از تاریخ معاصر به نسل امروز؛ تاریخی که به اعتقاد سازندگانش هنوز می‌تواند با روزگار ما پیوند داشته باشد. سریال کوشیده است خشونت کور و منطق «هدف وسیله را توجیه می‌کند» در رفتار منافقین را به تصویر بکشد و در برابر آن، مقاومت و ایستادگی نیرو‌های مردمی و امنیتی را به نمایش بگذارد. از این منظر، بیش از آن‌که تنها یک اثر درام تلویزیونی باشد، کارکردی آموزشی و هشداردهنده نیز دارد.

بر این اساس گرچه سریال در برخی بخش‌ها همچنان گرفتار کلیشه‌های معمول تولیدات تلویزیونی است و شخصیت‌های مثبت عمق روانی چندانی نمی‌یابند، اما ارزش آن در همین مانور روی اطلاعات تاریخی است.

سازندگان به‌جای ساخت یک قصه صرفاً امنیتی، تلاش کرده‌اند یادآوری کنند که ماجرای «عملیات مهندسی» فقط یک پرونده گذشته نیست، بلکه بخشی از حافظه جمعی جامعه ایرانی است که نباید فراموش شود. همین تأکید بر بازنمایی تاریخ، نقطه تمایز این سریال با بسیاری از آثار مشابه است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا