مساجد در آتش کینه صهیونیسم؛ جنگی بی‌پایان علیه هویت اسلامی

مساجد در آتش کینه صهیونیسم؛ جنگی بی‌پایان علیه هویت اسلامی
از آتش‌سوزی مسجدالاقصی در سال۱۹۶۹ تا ویرانی ۷۹ درصد مساجد غزه در جنگ و نسل‌کشی اخیر غزه، رژیم صهیونیستی همواره با تعرضی سازمان‌یافته علیه مساجد و مقدسات اسلامی، کوشیده حافظه جمعی امت مسلمان را محو کرده و هویت فلسطینی را از ریشه براندازد. این روندِ هدفمند نه تنها حمله به بناها، بلکه تهاجمی همه‌جانبه علیه ایمان، تاریخ و موجودیت امت اسلامی است.

به گزارش خبرگزاری آنا، مساجد و اماکن مقدس اسلامی در فلسطین همواره نشانه‌ای روشن از هویت فرهنگی و دینی این سرزمین بوده‌اند. درست به همین دلیل، از نخستین روز‌های اشغال، رژیم صهیونیستی نگاه خصمانه خود را متوجه این کانون‌های معنوی کرد و با سلسله‌ای از تعرض‌ها کوشید تا آنها را یهودی‌سازی کرده و از صحنه تاریخ محو کند.

حادثه بزرگ و تکان‌دهنده آتش‌سوزی مسجدالاقصی در صبح پنجشنبه ۲۱اوت ۱۹۶۹ (۷جمادی‌الثانی ۱۳۸۹ق) تنها یکی از نمونه‌های آشکار این دشمنی دیرینه بود. با وجود قداست این مکان شریف، تعرضات صهیونیستی علیه مسجدالاقصی بار‌ها تکرار شده و یورش‌های پی‌درپی که در سال‌های اخیر به شکل شبانه‌روز درآمده، پرده از نیت آشکار اشغالگران برای سیطره کامل و یهودی‌سازی اطراف آن برمی‌دارد؛ حفاری‌های بی‌وقفه نیز تهدیدی جدی برای فروپاشی و نابودی این قبله نخست مسلمانان است.

آتش‌سوزی مسجدالاقصی در سال ۱۹۶۹

قدس شریف، در تمامی ابعاد خود، هر روزه در معرض تهدید هویت اسلامی قرار دارد. اشغالگر صهیونیست نه‌تنها زائران و نمازگزاران را سرکوب می‌کند، بلکه با تداوم تعرضات، می‌کوشد واقعیتی تازه بر شهر تحمیل کند؛ واقعیتی که غایت آن، یهودی‌سازی قدس است.

مسجدالاقصی، با جایگاه سترگ در وجدان اسلامی، برای اشغالگران به معیاری برای سنجش واکنش‌ها بدل شده است؛ واکنش‌هایی که نه‌تنها در سطح فلسطین بلکه در سراسر جهان اسلام رصد می‌شوند. مرور حوادث طی هفت دهه اشغال نشان می‌دهد که این تعرضات حساب‌شده توانسته‌اند حساسیت امت را به‌تدریج کمرنگ کرده و تجاوز به مسجدالاقصی را به خبری عادی بدل کنند؛ خبری که دیگر نه غیرت دینی را می‌انگیزد و نه خشم ملی را. این همان نتیجه خطرناک پروژه صهیونیسم است: غفلت‌زده کردن امت و بریدن پیوند مسلمانان با مقدساتشان.

اگرچه در چنین وضعیتی، مسئولیتی بزرگ بر عهده رسانه‌های عربی است. با این حال، بیشتر آنها اخبار مربوط به تعرض به مسجدالاقصی را خالی از زمینه تمدنی و دینی بازتاب داده‌اند. حال آنکه تجاوز به مسجدالاقصی تنها حمله به یک بنا نیست، بلکه تهاجمی همه‌جانبه علیه هویت اسلامی و موجودیت امت است و باید جایگاهی ویژه در روایت رسانه‌ای داشته باشد.

نسل‌کشی و اعدام هویت در غزه

در غزه، پیش از «عملیات طوفان الاقصی»، مساجد و اماکن مقدس بار‌ها هدف حملات صهیونیست‌ها قرار گرفتند. در جنگ ۲۰۱۴، ده‌ها مسجد به طور کامل و به عمد ویران شد. آمار‌های ویرانی همواره گویای آن بود که نابودی مساجد کاملاً با اهداف اشغالگران صهیونیست هم‌راستا است: ریشه‌کن کردن موجودیت فلسطین با هویت اسلامی‌اش و جایگزین ساختن آن با اشغالگران یهودی، در قالب خلق واقعیتی جدید که تاریخ و حقوق ملت مسلمان فلسطین را نادیده بگیرد.

در «طوفان الاقصی» و در فصل‌های خونین نسل‌کشی و تجاوز سازمان‌یافته به غزه، مردم آن و هویت فلسطینی، دشمن صهیونیستی آتش خود را بر سر همه مساجد غزه ریخت و بسیاری را جزئی یا کلی ویران ساخت. گزارش وزارت اوقاف غزه نشان می‌دهد که ارتش اشغالگر ۷۹درصد از مساجد، سه کلیسا و ۱۹قبرستان را هدف قرار داده است. ۸۳۴ مسجد ویران شد، ۲۷۵ مسجد دیگر آسیب دید و خسارات وارده به وزارتخانه بالغ بر ۳۵۰میلیون دلار برآورد گردید. حتی قبرستان‌ها از این جنایت در امان نماندند؛ اجساد شهدا و درگذشتگان نبش قبر شدند و با وحشی‌گری تمام مورد مثله‌سازی قرار گرفتند. دشمن همچنین ۱۱مقر اداری و آموزشی وزارت اوقاف را نابود کرد، ۲۳۸نفر از کارکنان آن را به شهادت رساند و ۱۹نفر دیگر را بازداشت نمود.

جنگی بی‌پایان علیه هویت اسلامی

چالش‌هایی که ملت فلسطین در نبرد برای حفظ هویت، دین و میراث اسلامی خود با آن روبه‌روست، بخشی از یک رویارویی تمدنی و حلقه‌ای از جنگی کهنه و همواره تجدیدشونده علیه اسلام و مسلمانان است. این جنگ تنها بنا‌ها و ساختمان‌ها را هدف قرار نمی‌دهد، بلکه در اصل می‌کوشد حافظه جمعی فلسطینیان را پاک کند و ریشه‌های وجود اسلامی آنان را براندازد. این نبرد در حقیقت، نمود یک تقابل دینی است؛ فلسطینیان نخستین قربانیان آن بوده و بی‌گمان، دامنه آن دیگر ملت‌های منطقه را نیز درخواهد نوردید.

آتش‌سوزی مسجدالاقصی در سال ۱۹۶۹تن‌ها آغاز این سلسله بود. از آن روز تاکنون، تعرضات گسترده‌تر شده است؛ از یورش‌های پیاپی و تخریب بنای مسجدالاقصی گرفته تا حفر تونل‌های خطرناک در زیر آن. در این میان، فلسطینیان به‌تنهایی، با دستانی خالی، اما اراده‌ای استوار، از شرف امت دفاع می‌کنند، در حالی‌که از بسیاری از حاکمان عرب جز سکوت و سازش دیده نمی‌شود.

در غزه، صهیونیست‌ها هر جا ندای اذان و یاد خدا بلند شود، موشک بر سر آنجا می‌ریزند؛ گاه به بهانه حضور مقاومت و گاه بی‌هیچ دلیل. مسجد شهدای اقصی، مسجد شیخ رضوان، مسجد عطار و حتی مسجد کهن «الجامع العمری» که قدمتش خود رسواکننده دروغ تاریخ‌سازی صهیونیست‌ها و افشاگر ماهیت موقت حضورشان در این سرزمین است، شاهدی روشن بر این کینه تاریخی‌اند.

ویران‌سازی مساجد؛ از غزه تا جنوب لبنان

در کرانه باختری، اشغالگران با یورش‌های مکرر، مساجد را آلوده می‌کنند و صحن‌هایشان را به ابتذال می‌کشانند. در جنوب لبنان نیز مساجد «مجدل سلم»، «الزهراء» و «الظهیره» هدف قرار گرفتند؛ صهیونیست‌ها با وقاحت بر ویرانه‌ها شادی کردند و تصاویر بی‌حرمتی‌های خودـ از بالارفتن بر منبر تا سوزاندن قرآن ـ را منتشر ساختند.

نمونه‌ای روشن از این تعرضات، ماجرای مسجد «معاذ بن جبل» در الخلیل است که صهیونیست‌ها پس از هتک حرمت آن، پرچم به‌اصطلاح اسرائیل را بر فراز مناره‌اش برافراشتند؛ نمادی آشکار از تحقیر و بی‌شرمی.

این حملات حساب‌شده، انعکاس باور تحریف‌شده صهیونیسم و خرافات توراتی است که با پروژه «اسرائیل بزرگ» در پی خلق واقعیتی تازه هستند؛ واقعیتی که هویت اسلامی و حقوق ملت فلسطین را به تمامی نادیده می‌گیرد.

با این همه، امید همچنان زنده است: امید به مقاومت ملت فلسطین و امید به محور پایداری که امروز عملاً در یک نبرد تمدنی ـ دینی وارد شده است؛ نبردی که سرنوشت آن آزمونی سرنوشت‌ساز و نقطه عطفی بی‌سابقه در تاریخ این رویارویی خواهد بود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا