07:59 28 / 05 /1404
یک روان‌شناس تربیتی در گفت‌وگو با آناتک بررسی کرد

آغوش؛ داروی بی‌نسخه استرس و اضطراب

آغوش؛ داروی بی‌نسخه استرس و اضطراب
قدرت لمس فراتر از یک حس ساده است؛ تجربه‌ای است که می‌تواند استرس را فرو بنشاند، اضطراب را آرام کند و حس امنیت را در وجود ما زنده کند. وقتی پوست با دست دیگری تماس پیدا می‌کند، پیام‌هایی شیمیایی و عصبی در بدن جریان می‌یابد که تأثیرات عمیقی روی ذهن و روان می‌گذارد. واکنش به این تماس‌ها در هر فرد متفاوت است و تحت تأثیر ژنتیک، تجربه‌های زندگی و فرهنگ شکل می‌گیرد.

لمس، این زبان خاموش و در عین حال پرقدرت، از همان لحظه‌ای که نوزاد کوچک دست مادرش را می‌گیرد، آغاز می‌شود. لحظه‌ای که فراتر از تماس فیزیکی، پلی نامرئی بین ذهن و بدن، بین احساسات و خاطرات، برقرار می‌شود. لمس تنها یک حس نیست؛ این تجربه‌ای است که در تار و پود مغز ما ریشه دارد و می‌تواند دنیایی از آرامش، امنیت و حتی شادی را به ارمغان بیاورد. هر بار که دست کسی را می‌گیریم، یا در آغوشش می‌گیریم، هزاران پیام عصبی و شیمیایی در بدن ما جاری می‌شود که ما حتی به شکل آگاهانه از آنها خبر نداریم.

این پیام‌ها و واکنش‌ها باعث می‌شوند که لمس به یک تجربه فراتر از جسمانی بدل شود؛ تجربه‌ای که می‌تواند استرس را کاهش دهد، اضطراب را تسکین دهد و در بسیاری از اختلالات روانی و جسمی نقش درمانی داشته باشد. اما چرا این تجربه برای همه یکسان نیست؟ چرا برخی افراد لمس را دوست دارند و برخی دیگر از آن دوری می‌کنند؟ نقش ژنتیک، تجربه‌های زندگی، نوع دلبستگی و فرهنگ در شکل‌گیری این واکنش‌ها چیست؟

دکتر شبنم طلوعی، روانشناس و مشاور تربیتی در گفت‌وگو با آناتک، با نگاهی علمی و تجربی به ما کمک کردند تا پرده از راز‌های پنهان لمس برداریم، و بفهمیم چگونه این حس ساده می‌تواند در سلامت ذهن و بدن ما چنین اثرات شگرفی داشته باشد.

لمس فیزیکی چطور در مغز پردازش می‌شود و کدام بخش‌ها دخیل‌اند؟

زمانی که جسمی لمس می‌شود، پوست به‌عنوان یک حسگر، پیام مربوطه را دریافت کرده و از طریق اعصاب آن را به نخاع ارسال می‌کند. نخاع این پیام را به تالاموس منتقل می‌نماید؛ تالاموس نقش مرکزی جهت پردازش پیام‌ها در مغز را ایفا می‌کند. سپس تالاموس پیام را به بخش حسی مغز می‌فرستد تا نوع لمس از جمله ویژگی‌هایی مانند نرمی، سختی، گرمی یا سردی، شناسایی و درک شود. در ادامه، دیگر نواحی مغز مانند بخش‌های مرتبط با تفکر برای تحلیل و تصمیم‌گیری در خصوص واکنش مناسب و بخش‌های احساسی برای ارزیابی لذت یا ناخوشایندی لمس، فعال می‌شوند تا پاسخ نهایی تعیین گردد.

هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های عصبی چطور حس امنیت با لمس را ایجاد می‌کنند؟

وقتی لمس آرام و محبت‌آمیز مثل در آغوش گرفتن یا گرفتن دست اتفاق می‌افتد، بدن شروع به ترشح هورمون‌ها و مواد شیمیایی خاصی می‌کند که احساس امنیت و آرامش می‌دهند. «اکسی‌توسین» (Oxytocin) که به آن «هورمون عشق» هم می‌گویند، با همین لمس بالا می‌رود و باعث می‌شود حس اعتماد، نزدیکی و پیوند عاطفی بیشتری پیدا کنیم. «سروتونین» (Serotonin) هم که یک انتقال‌دهنده عصبی مهم برای حال خوب است، با لمس فعال می‌شود و باعث احساس شادی و ثبات روحی می‌شود. در کنار اینها، سطح «کورتیزول» (Cortisol) یا همان هورمون استرس پایین می‌آید و همین ترکیب باعث می‌شود مغز لمس را به عنوان امن و آرامش‌بخش ثبت کند. به زبان ساده، لمس مهربانانه مثل یک دکمه شیمیایی در بدن است که آرامش را روشن و استرس را خاموش می‌کند.

چرا لمس فیزیکی استرس و اضطراب را کاهش می‌دهد؟

زمانی که یک لمس آرام و مطمئن دریافت می‌کنیم، حسگر‌های پوست پیامی به مغز ارسال می‌کنند مبنی بر اینکه «همه‌چیز امن است». این پیام به بخشی از مغز به نام «آمیگدالا» (Amygdala) که مسئول شناسایی خطر می‌باشد، می‌رسد و موجب کاهش فعالیت آن می‌گردد. در ادامه، سیستم آرام‌بخش بدن یعنی سیستم «پاراسمپاتیک» (Parasympathetic) فعال می‌شود که منجر به کاهش ضربان قلب و فشار خون می‌گردد. همزمان، بدن هورمون‌هایی مانند اکسی‌توسین را ترشح می‌کند که حس اعتماد و صمیمیت را تقویت می‌نماید، و در مقابل، سطح هورمون استرس کاهش می‌یابد. لمس مهربانانه به مغز پیام می‌دهد «آرام باش، اوضاع خوب است» و بدن نیز به همان حالت آرامش‌بخش وارد می‌شود.

آیا تفاوت‌های ژنتیکی می‌توانند میزان نیاز یا لذت افراد از تماس فیزیکی را تغییر دهند؟

بله، ژنتیک می‌تواند بر این موضوع تأثیرگذار باشد. برخی از ژن‌ها در بدن نقش مهمی در تنظیم گیرنده‌ها و میزان ترشح هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند اکسی‌توسین، سروتونین و دوپامین ایفا می‌کنند. برای مثال، تفاوت در «ژن گیرنده اکسی‌توسین» (OXTR) می‌تواند باعث شود برخی افراد در پاسخ به لمس مهربانانه احساس نزدیکی و آرامش بیشتری داشته باشند، در حالی که دیگران واکنش ضعیف‌تری نشان دهند. همچنین، ژن‌های مرتبط با حساسیت عصبی یا آستانه تحریک لمسی می‌توانند تعیین‌کننده میزان لذت‌بخشی یا حتی آزاردهنده بودن لمس برای هر فرد باشند. 

شبنم طلوعی: به بیان ساده، برخی افراد از نظر ژنتیکی «لمسی‌تر» بوده و تماس فیزیکی را راحت‌تر می‌پذیرند، در حالی که برخی دیگر به‌طور طبیعی کمتر به آن نیاز دارند یا واکنش نشان می‌دهند.

چرا بعضی‌ها لمس را دوست دارند و بعضی‌ها اجتناب می‌کنند؟

اینکه بعضی‌ها از لمس خوششان می‌آید و بعضی‌ها نه، به چند عامل بستگی دارد. از نظر بدنی، بدن بعضی افراد طوری ساخته شده که گیرنده‌ها و هورمون‌هایشان مثل اکسی‌توسین بیشتر به لمس واکنش نشان می‌دهد و حس خوبی می‌سازد، ولی برای بعضی دیگر این واکنش کمتر است.
از نظر تجربه زندگی، کسانی که در کودکی تماس فیزیکی امن و محبت‌آمیز زیادی داشته‌اند، معمولاً لمس را راحت‌تر می‌پذیرند. برعکس، اگر کسی لمس ناخواسته یا کمبود محبت دیده باشد، ممکن است با لمس راحت نباشد. نوع دلبستگی هم مهم است. اگر دلبستگی‌تان ایمن باشد، لمس را نشانه نزدیکی و امنیت می‌بینید. اگر اجتنابی باشید، ممکن است لمس را مزاحم یا محدودکننده حس کنید. اگر دوسوگرا باشید، هم به لمس نیاز دارید و هم نگران از دست دادنش هستید و اگر آشفته باشید، واکنش‌تان ممکن است متغیر باشد؛ گاهی می‌خواهید، گاهی پس می‌زنید.

در نهایت، فرهنگ نیز تأثیرگذار است؛ در بعضی فرهنگ‌ها بغل و دست دادن عادی است، در برخی دیگر کمتر انجام می‌شود. ماجرا ترکیبی از بدن، گذشته، نوع دلبستگی و فرهنگی و عقایدی است که در آن رشد کرده‌ایم.

لمس درمانی در چه اختلالاتی موثر است؟

در مورد «پی‌تی‌اس‌دی» (PTSD) یا استرس شدید بعد از اتفاق‌های ترسناک؛ لمس ایمن کمک می‌کند حس امنیت بدن‌محور ایجاد شود و اضطراب و یادآوری دردناک کاهش پیدا کند.
همین‌طور درباره اوتیسم، بعضی افراد طیف اوتیسم با لمس سبک راحت نیستند، اما فشار عمیق باعث آرامش و تعادل حسی می‌شود.
در مورد اضطراب و حملات پانیک نیز فشار عمیق ضربان قلب و تنفس را پایین می‌آورد و حس کنترل می‌دهد.
در «بیش فعالی» (ADHD) کمک می‌کند تمرکز بهتر شود و بی‌قراری کم شود.
در افسردگی با آزاد شدن هورمون‌های حال خوب و کاهش تنش عضلانی، خلق را کمی بهتر می‌کند؛ و در اختلال پردازش حسی؛ برای کسانی که بدنشان بیش‌فعال یا کم‌فعال است، فشار عمیق حس بدن را متعادل می‌کند. 
این نوع لمس به مغز می‌گوید «آروم باش، همه‌چیز تحت کنترله» و بدن هم واقعاً آرام می‌شود.

شواهد علمی درباره تأثیر پتو‌های سنگین و ماساژ در کاهش استرس چیست؟

استفاده از پتو‌های سنگین یا ماساژ درمانی می‌تواند به‌طور مؤثری استرس را کاهش دهد. به‌عنوان مثال: پتو‌های سنگین: وقتی فشار ملایم و یکنواختی روی بدن وارد می‌شود، سیستم عصبی آرام می‌گردد، ضربان قلب و فشار خون کاهش می‌یابد و هورمون اکسی‌توسین که موجب احساس امنیت و آرامش می‌شود، آزاد می‌گردد. برخی تحقیقات همچنین نشان داده‌اند که این نوع پتو‌ها کیفیت خواب را نیز بهبود می‌بخشند.
ماساژ درمانی: ماساژ موجب کاهش ترشح هورمون استرس یعنی کورتیزول و افزایش آزادسازی هورمون‌های مرتبط با حال خوب مانند سروتونین و دوپامین می‌شود. نتیجه این فرآیند کاهش اضطراب، آرامش عضلات و احساس رضایت پس از ماساژ است. همچنین ضربان قلب و فشار خون نیز کاهش می‌یابد.
به زبان ساده، هم پتو‌های سنگین و هم ماساژ مانند یک دکمه «آرامش» عمل کرده و بدن و ذهن را در وضعیت آرامش قرار می‌دهند.

آیا حیوانات خانگی می‌توانند اثر آرام‌بخش لمس را تقلید کنند؟

بله، حیوانات خانگی می‌توانند اثر آرام‌بخش تماس فیزیکی را تا حد زیادی شبیه‌سازی کنند، اما نقش فرهنگ هم مهم است. وقتی با حیوانات خانگی مثل سگ یا گربه بازی می‌کنیم یا آنها را نوازش می‌کنیم. سیستم عصبی آرام می‌شود. چرا که فشار لمسی و نوازش باعث فعال شدن سیستم پاراسمپاتیک می‌شود، ضربان قلب و فشار خون پایین می‌آید. همین‌طور هورمون‌های آرامش آزاد می‌شوند. سطح اکسی‌توسین و سروتونین بالا می‌رود و هورمون استرس (کورتیزول) کاهش می‌یابد و احساس امنیت و راحتی ایجاد می‌شود؛ حضور حیوان خانگی و لمس آن به مغز پیام می‌دهد «آروم باش، همه‌چیز خوبه».

اما فرهنگ تعیین می‌کند که این ارتباط چقدر رایج یا پذیرفته باشد. در فرهنگ‌هایی که حیوانات خانگی بخشی از زندگی روزمره‌اند، نوازش و بازی با آنها کاملاً طبیعی و آرام‌بخش است. در برخی فرهنگ‌ها که حیوانات کمتر در خانه نگهداری می‌شوند، این تجربه کمتر رخ می‌دهد و شاید اثر آرام‌بخش کمتری داشته باشد.

نوازش حیوان خانگی همان حس گرم و آرام‌بخشی را می‌دهد که لمس انسانی می‌تواند بدهد، ولی اینکه چقدر از آن استفاده می‌کنیم و راحتیم، تا حد زیادی به فرهنگمان بستگی دارد.

توصیه اصلی این است که تماس فیزیکی ایمن و دل‌خواه را جدی بگیرید، هم برای خودتان و هم برای دیگران، اما در چارچوب فرهنگی کشورمان. لمس مثبت، ماساژ، پتو‌های سنگین، یا حتی نوازش حیوانات خانگی می‌تواند استرس را کم کند، حس امنیت ایجاد کند و روحیه را بهتر کند. همیشه به مرز‌های شخصی و اجتماعی احترام بگذارید؛ در فرهنگ ما تماس با غریبه‌ها محدود است، پس لمس باید بین افراد آشنا یا خانواده باشد و رضایت همه طرفین جلب شود.

از ابزار‌های آرام‌بخش مثل پتو‌های سنگین یا ماساژ درمانی در خانه یا مراکز معتبر استفاده کنید، مخصوصاً در مواقع استرس یا اضطراب. حیوانات خانگی می‌توانند همراه آرامش‌بخش خوبی باشند، ولی در برخی خانواده‌ها نگهداری حیوان ممکن است محدود باشد؛ می‌توان از حیوانات دوستانه و مناسب محیط استفاده کرد یا حتی ارتباط کوتاه با حیوانات آشنا، مثل گربه یا سگ همسایه، آرامش‌بخش باشد. اگر اضطراب یا مشکلات حسی شدید دارید، ترکیب تماس فیزیکی با حمایت حرفه‌ای می‌تواند بسیار مفید باشد.

حرف آخرمن این است که حتی لمس کوتاه و امن در چارچوب فرهنگ ایرانی می‌تواند ابزار طبیعی و قدرتمندی برای آرامش ذهن و بدن باشد. رعایت مرز‌ها و استفاده از راه‌های مناسب باعث می‌شود هم جسم و هم روان شما از آن بهره‌مند شوند.

لمس؛ زبان خاموشی که جهان را آرام می‌کند

لمس، تنها یک تماس ساده‌ی پوستی نیست؛ پلی است میان بدن، مغز و احساسات ما. از پوست شروع می‌شود، به تالاموس و قشر حسی می‌رسد و در نهایت در قلب و روانمان جا خوش می‌کند. لمس می‌تواند سطح هورمون‌ها را تغییر دهد، استرس را خاموش کند، امنیت را فعال کند و حتی کیفیت روابط انسانی را بسازد یا ترمیم کند.

در دنیای پرسرعت امروز که اضطراب و فشار روانی همه‌جا حاضر است، همین ابزار طبیعی و بی‌هزینه می‌تواند نقشی شبیه دارویی آرام‌بخش ایفا کند. از آغوشی صمیمی گرفته تا فشار عمیق پتو‌های سنگین، از ماساژ درمانی تا نوازش حیوانات خانگی، همه و همه به زبان بی‌کلام لمس پیام یکسانی دارند: «تو تنها نیستی، همه‌چیز امن است».

با این حال، لمس باید در چارچوب احترام به مرز‌های شخصی، فرهنگی و رضایت متقابل باشد. در چنین صورتی، می‌تواند نه‌تنها فردی، بلکه اجتماعی عمل کند و کیفیت ارتباطات انسانی را بالا ببرد.

پس لمس را جدی بگیریم؛ این زبان خاموش، یکی از بنیادی‌ترین نیاز‌های بشر است که اگر به درستی و با احترام استفاده شود، هم جسم و هم روان را آرام می‌کند و جهان کوچک ما را جای بهتری برای زیستن می‌سازد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا