08:33 27 / 05 /1404
یادداشت|

فضای مجازی، دنیای پرهیاهوی کودک و لزوم تربیت رسانه‌ای

فضای مجازی، دنیای پرهیاهوی کودک و لزوم تربیت رسانه‌ای
کودکانی که در معرض هیاهوی دائم هستند، در رشد عاطفی دچار اختلال شده و ناتوانی در خودتنظیمی، اضطراب و بی‌قراری را بیشتر تجربه می‌کنند. برخی مطالعات حتی ارتباط میان نویز مزمن و یادگیری ناتوانی، بی‌حوصلگی و احساس ناتوانی آموخته‌شده را تأیید کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا ـ محمدمهدی سیدناصری حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان در یادداشتی با عنوان «فضای مجازی و دنیای پرهیاهوی کودک و لزوم تربیت رسانه‌ای» که به طور اختصاصی در اختیار این خبرگزاری قرار داد، نوشت: 

در جهانی که صدای اعلان‌ها، موزیک‌های دیجیتال، تبلیغات تصویری بی‌وقفه و محتوای رسانه‌ای پرتحرک، کودکان را احاطه کرده، سکوت به کم‌تری می‌رسد. در حالی که اغلب تصور می‌شود سکوت فقدان صداست، اما در واقع فضایی برای تأمل، مشاهده، آرامش درونی و رشد شناختی است. مطالعات نشان داده‌اند سکوت برای بهبود تمرکز، کاهش استرس و رشد خلاقیت حیاتی است و در صورت فقدان مداوم، بر توانایی تفکر عمیق و خودتنظیمی تأثیر منفی دارد.

با این حال، سیاست فرهنگی در حوزه کودک توجه کمی به حق بر سکوت به عنوان یکی از مصادیق حقوق کودک دارد؛ حقی که بدون آن، امنیت ذهنی، تصمیم‌گیری آزادانه و رشد هویتی کودک در معرض تهدید خواهد بود. تحقیقات علمی نشان داده‌اند محیط‌های آرام، موجب افزایش تولید نورون در مناطق حافظه‌ساز مغز، کاهش هورمون‌های استرس و بهبود تمرکز کودک می‌شوند. سکوت همچنین به ذهن کودک زمان می‌دهد تا اطلاعات را پردازش کرده، تجربه‌ها را بازتاب دهد و ظرفیت خودآگاهی و گفت‌وگوی درونی‌اش را تقویت نماید.

مطالعات متعدد در زمینه نویز محیطی نشان داده‌اند که نویز مداوم چه در خانه، مدرسه یا محیط شهری باعث کاهش عملکرد در مهارت‌های خواندن، حافظه کاری و تمرکز کودکان می‌شود. این آسیب‌ها حتی در کودکانی با مشکلات زبانی یا توجه بیشتر مشهود است. در کنوانسیون حقوق کودک، تلاش برای تضمین سلامت روان و رشد فردی کودک مورد تأکید است (مواد ۲۴ و ۲۹)؛ اما حق بر سکوت صراحتاً ذکر نشده است. سکوت مشارکتی نه سکوت تحمیلی یک ابزار تربیتی است که به کودک امکان ساخت هویت درونی و انتخاب عاقلانه می‌دهد.

رسانه‌های کودکانه، تولیدات دیجیتال و اپلیکیشن‌های آموزشی در ایران غالباً با پرتحرک‌بودن و ایجاد هیجان طراحی می‌شوند و کمتر فضایی برای سکوت، تأمل و گفت‌وگوی درونی در نظر گرفته‌اند. نهاد‌های متولی (رسانه ملی، وزارت ارشاد، آموزش‌وپرورش) نیز تاکنون بی‌توجه به این بعد تربیتی عمل کرده‌اند.

کودکانی که در معرض هیاهوی دائم هستند، در رشد عاطفی دچار اختلال شده و ناتوانی در خودتنظیمی، اضطراب و بی‌قراری را بیشتر تجربه می‌کنند. برخی مطالعات حتی ارتباط میان نویز مزمن و یادگیری ناتوانی، بی‌حوصلگی و احساس ناتوانی آموخته‌شده را تأیید کرده‌اند.

حق بر سکوت برای کودک، یک نیاز زیستی و حقوقی است، نه یک امتیاز لوکس. سکوت فضایی فراهم می‌کند تا کودک:

۱. ذهنش را آرام و بازسازی کند؛

۲. احساسات و تجربه‌های درونی‌اش را پالایش کند؛

۳. درونی‌ترین نیاز‌ها و پرسش‌هایش را بشناسد؛

۴. توان «تفکر مستقل» و «تصمیم‌گیری خودآگاهانه» را در خود پرورش دهد.

برای تحقق این حق، ضروری است:

۱. سیاست‌گذاران فرهنگی سکوت را به‌مثابه یک رکن تربیت رسانه‌ای کودک لحاظ کنند؛

۲. فضای رسانه‌ای کودکانه شامل بخش‌هایی برای سکوت، تأمل و روایت درونی باشد ـ در قالب برنامه‌های آرام، داستان‌گویی خاموش، موسیقی ملایم و تنفس تصویری؛

۳. والدین و معلمان زمان بدون فناوری، حضور چشمی و گفت‌وگوی آرام را به بخش روزمره کودک تبدیل کنند؛

۴. نهاد‌های آموزشی و فرهنگی در برنامه‌ریزی شهری، طراحی مدارس و تولید محتوا سکوت و آرامش را یک حق کودکان تلقی نمایند.

اگر امروز سکوت را از کودکی بگیریم، فردا از او شهروندی بی‌تحلیل، بی‌درنگ و بی‌پرس‌وجو خواهیم ساخت. آینده در گرو آن است که سکوت را نه بی‌صدایی، بلکه فضایی برای ساختن جهان با خود بدانیم؛ به‌همان اهمیت که سر و صدای رسانه را جدی می‌گیریم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا