رشد اقتصادی ۱.۵ درصدی و شکاف ۸۰۰ هزار شغلی؛ فاصله با اهداف اشتغال‌زایی

رشد اقتصادی ۱.۵ درصدی و شکاف ۸۰۰ هزار شغلی؛ فاصله با اهداف اشتغال‌زایی
استاد دانشگاه تاکید کرد در حالی که ایران در آستانه پایان سند چشم‌انداز ۲۰ ساله خود قرار دارد، گزارش‌های جدید حاکی از رشد اقتصادی تنها ۱.۵ درصدی در سال گذشته و وجود شکاف قابل توجه ۸۰۰ هزار شغلی است. این آمارها زنگ خطری جدی برای تحقق نیافتن اهداف کلان اقتصادی و اشتغال‌زایی کشور محسوب می‌شود و ضرورت بازنگری عمیق در سیاست‌ها و رویکردهای کلان اقتصادی را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا، حسن طائی، استاد دانشگاه و صاحب‌نظر بازار کاردر نشست خبری معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی با موضوع اقتصاد در خط مقدم، تحلیل تاثیرات جنگ تحمیلی اخیر بر کسب و کار‌ها و افق پیش رو، گفت:ارزشمندی انجام پژوهش به‌عنوان یک پژوهشگر دشوار است زیرا نیاز دارم جامعه نمونه را به‌طور دقیق بررسی کنم. منظورم این است که وقوع جنگ در ایران که چندین ماه ادامه داشت دور از انتظار نبود و باید سه ماه پیش چنین پرسشی از جامعه کارفرمایان، کارآفرینان و اتحادیه‌های تجاری می‌شد تا بتوان پاسخ‌ها را با یکدیگر مقایسه کرد و تحلیل دقیق‌تری ارائه داد .

وی افزود: طبق اعلام اتاق بازرگانی که گشایشی در این زمینه دارند اما قبل از آغاز جنگ این اطلاعات ارائه نشده است.خوشبختانه جنگ ۱۲ روزه آثار سوئی که انتظار می‌رفت بر جامعه کسب‌وکارها نداشته است، اما آیا وضعیت کسب‌وکارها و بنگاه‌ها اکنون خوب است؟ اگر وضعیت فعلی را با گذشته مقایسه کنیم مشکلاتی مانند کاهش فروش، اختلال در زنجیره تأمین و حمل‌ونقل وجود دارد که عمدتاً پیش از این ۱۲ روز نیز وجود داشته است. بنابراین باید در تحلیل‌ها دقت کنیم تا به سیاست‌گذاران آدرس نادرست ندهیم.

وی افزود: در سال جاری که سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی است که هدف آن رشد سالانه ۸ درصدی بود اما اکنون در خوشبینانه‌ترین شرایط به رشد ۱.۵ درصد رسیده است و همچنین قرار بود در طول این مدت ۸۰۰ هزار شغل ایجاد شود، اما بر اساس داده‌ها وضعیت کسب‌وکار و اشتغال نسبت به ۱۰ سال گذشته نامطلوب‌تر شده است.

طائی گفت: از سال ۱۴۰۰ به بعد با وجود جنگ مسائل بنیادی‌تر و عمیق‌تری در اقتصاد ما وجود داشته است مشکلات اقتصادی بسیار فراتر از تأثیر جنگ است و باید مشخص کنیم که کدام مشکلات ریشه در جنگ دارند و کدام‌ها ساختاری و داخلی هستند.

این استاد دانشگاه افزود: ما سه بخش اصلی بنگاه‌های اقتصادی را بررسی می‌کنیم خدمات، کشاورزی و صنعت این مشکلات فقط ناشی از جنگ نیست بلکه کمبود تخصص و دانش در عرصه تولید جهانی نیز نقش مهمی دارد. آیا سازمان‌های تولید صنعتی ما متناسب با شرایط جهانی امروز هستند؟ آیا از مزایای مقیاس و تنوع لازم برخورداریم؟ در دنیای امروز شهرها باید از این مزایا بهره‌مند باشند تا بتوانند رقابت کنند اما آیا ما چنین شرایطی داریم؟

وی افزود: در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته توان رقابت بین‌المللی ما افزایش یافته است؟ میزان پیچیدگی کالاها و خدمات تولیدی چقدر تغییر کرده است؟ آیا سیاست‌های اعتباری و پولی ما اجازه سیاست‌های هماهنگ را داده‌اند؟ بازارهای جهانی و سطح ارتباطات خارجی ما با مشکلاتی مواجه بوده است. سوال من این است که آیا بنگاه‌های اقتصادی ما با روش‌های نوین بازاریابی و فرایندهای جدید آشنایی یافته‌اند؟ کالاهایی که استفاده می‌کنیم نسبت به گذشته بیشتر یا کمتر شده‌اند؟

وی افزود: در ابتدای جنگ، انتظارات کارفرمایان بسیار بالا بود اما اکنون این انتظارات تغییر کرده است و اثر واقعی این شرایط باید دقیق‌تر بررسی شود. اگر جنگ دوباره آغاز شود، وضعیت کسب‌وکارها بسیار متفاوت خواهد بود.باید توجه داشته باشیم که ما زمینه‌ها و بسترهای نهادی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را از پیش داشته‌ایم که تغییر آنها باعث تغییر انتظارات و رفتارها خواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا