ایلام این‌بار فقط یک استان نیست، یک آزمون است

ایلام این‌بار فقط یک استان نیست، یک آزمون است
رسانه آمده است تا در ایلام بماند، هرچند برای یک هفته، اما وعده داده شده که پیگیری‌ها تا پایان سال ادامه یابد. رویداد از جنس انعکاس نیست؛ از جنس مشارکت است.

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا- ایلام، با آن وسعت آرام و کم‌صدا، حالا در قلب رسانه‌ای ایستاده که می‌خواهد نه‌فقط تصویر بسازد، بلکه «دیده شدن» را بازتعریف کند. رویداد «ایران جان» که حالا در هفته «ایلام ایران» به میانه خود رسیده، چیزی فراتر از یک عملیات رسانه‌ای است؛ این‌بار رسانه آمده تا شنیده شود، اما پیش از آن، شنیدن را تمرین کند.

ایلام، همیشه گوشه‌ای آرام از نقشه ایران بود؛ نه پرصدا، نه پرتوقع، اما هر وقت که پای غیرت و ایمان به میان آمده، ایلامی‌ها جلوتر از همه ایستاده‌اند. حالا «ایران‌جان» آمده تا دل این مردم را نه فقط نشان دهد، که بشنود. آمده تا مهران را فقط یک مرز نبیند؛ خانه‌ای بداند برای میلیون‌ها زائر که با دل‌شکستگی می‌آیند و با دل‌گرمی می‌روند.

در این روز‌ها که همه‌چیز سریع و گذراست، همین که رسانه ملی تصمیم گرفته کمی بایستد، نفس بکشد و قصه‌های یک استان را بی‌عجله روایت کند، یعنی هنوز چیزی از عمق باقی مانده. ایلام قصه کم ندارد؛ از جنگ و زخم و ایستادگی، تا نان و نیت و مهمان‌نوازی.

در شلوغی اخبار جنگ و التهاب سیاسی منطقه، شاید به‌ظاهر پرداختن به استانی، چون ایلام، کمی حاشیه‌ای به‌نظر برسد، اما همین نگاه مرکزگرایانه است که سال‌هاست بخشی از جغرافیای انسانی ایران را به انزوا کشانده. حالا «ایران جان» آمده تا بخشی از این تصویر ناقص را ترمیم کند و ایلام، نخستین نقطه‌ای‌ست که نه به‌خاطر حادثه، که به‌خاطر هویت، در قاب روایت رسانه ملی جا گرفته.

ایلام این‌بار فقط یک استان نیست، یک آزمون است

ایلام فقط یک استان مرزی نیست. اینجا، مرز مهران با همه شلوغی‌های روز‌های اربعین، یک آیین است. خانه‌هایی که تبدیل به موکب می‌شوند، لبخند‌هایی که بی‌دلیل نثار زائر غریب می‌شوند و آغوش‌هایی که گاهی تنها چیزی هستند که آدمی را به خانه‌اش برمی‌گردانند. «ایلام ایران»، تلاشی‌ست برای به رسمیت شناختن همین آیین؛ فرهنگی که باید ثبت شود، نه صرفاً ستایش.

این‌بار رسانه آمده است تا در ایلام بماند، هرچند برای یک هفته، اما وعده داده شده که پیگیری‌ها تا پایان سال ادامه یابد. رویداد از جنس انعکاس نیست؛ از جنس مشارکت است. وقتی معاونت استان‌ها وعده می‌دهد که مشکلات مثل ریلی آبادان–بصره یا چالش‌های زیست‌محیطی زاگرس را تا حل نهایی دنبال خواهند کرد، این یعنی فراتر رفتن از پوشش خبری و وارد شدن به حوزه مسئولیت اجتماعی.

به‌عنوان کسی که رسانه را از درون می‌شناسد، می‌دانم امید دادن بی‌پشتوانه، بی‌اثرترین نوع تبلیغ است، اما «ایران جان» دارد مسیر تازه‌ای را باز می‌کند؛ با آزمون و خطا، اما با نیت درست. نگاه انسانی‌تر به استان‌ها، شنیدن روایت‌های محلی، بها دادن به زبان‌های غیرتهرانی و همه اینها، گام‌هایی‌ست به‌سمت نوعی عدالت رسانه‌ای که سال‌ها از آن غفلت شده.

سؤال مهم این است که آیا این حرکت ماندگار می‌شود؟ آیا بعد از دوربین‌ها، باز هم ایلام دیده خواهد شد؟ آیا قول‌ها در هیاهوی تقویم‌های فشرده و بودجه‌های ناکافی، فراموش نمی‌شوند؟ اینجاست که پای صداقت رسانه و مسئولیت حاکمیتی به میان می‌آید. اگر «ایران جان» تنها برای رضایت لحظه‌ای مخاطب طراحی نشده باشد، اگر واقعا مسئله‌ی مردم را به مسئله‌ی رسانه بدل کند، آنگاه می‌توان گفت صداوسیما بعد از سال‌ها، نه فقط شنیده، که درک کرده است.

برای من، ایلام این‌بار فقط یک استان نیست؛ یک آزمون است. آزمونی برای دیدنِ ایران، همان‌طور که هست، نه آن‌طور که همیشه تصویرش کرده‌ایم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب