این فرمانده در دمای بالای ۵۰ درجه جلوی بعثیها ایستاد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، سهمیه حاج سعید از عملیات الی بیتالمقدس، دست راستی بود که از پیکرش افتاد. در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید، آستین خالیش بود و در عملیاتهـا همه حیران بودند که این رزمنده تکدست چگونه با تیربار و آرپی جی به دشمن حمله میکند و چطور میتواند با یک دست و آن هم دست چپ قلب دشمن را نشانه بگیرد؟!
همین حاج سعید تراب که فرماندهی گردان امام حسن (ع) لشکر سیدالشهدا را بر عهده داشت، روزهایی که فکرش را نمیکردیم دشمن بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به خاک کشورمان تجاوز کند، روز ۳۱ تیرماه سال ۱۳۶۷ وقتی دید دشمن بعثی به جهت اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات زرهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برده، مأمور شد تا جلوی بعثیها بایستد.
جعفر طهماسبی از نیروهای لشکر ۱۰سیدالشهدا روزهای پایانی دفاع مقدس و شهادت حاجسعید تراب را اینگونه روایت میکند: «در حمله بعثیها بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، لشکر سیدالشهدا (ع) مأموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت ۵ صبح روز اول مرداد ۱۳۶۷ خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن بپردازد. طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد. گردان امام حسن (ع) به فرماندهی حاج سعید تراب مأمور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند.»
آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از۵۰ درجه، درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله نیروهایمان با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچههای گردان امام حسن (ع) میخواستند که تسلیم شوند. آن قدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آرپیجی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داده و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با تعدادی از بچههای گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغییر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از سه راه جفیر معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عدهای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز به اسارت گرفتند.
جعفر طهماسبی درباره شهادت حاجسعید تراب میگوید: «سعید جزو شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت ۳ بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان (عج) در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشکر۱۰ و سایر یگانها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت.
کسی از سرنوشت بچههای گردان امام حسن (ع) و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند. پیکر بیجان علمدار بیدست گردان امام حسن (ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود و دشمن کینه توز به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود و اینگونه حماسه عاشورایی رزمندگان گردان امام حسن (ع) در روز عرفه و شب عید قربان در تاریخ به ثبت رسید و پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه ۲۹ گلزارشهدای بهشت زهرا (س) مهمان خاک شد؛ در حالی دو فرزند خردسال به نامهای سلمان و سجاد داشت.»
انتهای پیام/