بازسازی مدارس؛ جراحی اساسی یا فقط مرمت ظاهری؟

به گزارش خبرنگار آنا، در کشوری که مدارس قدیمی و فرسوده، همچون دهکدهای رها شده، سالهاست آموزش دانشآموزان را به چالش کشیدهاند، بازسازی فیزیکی مدارس تنها بخشی از معمای پیچیده نظام آموزشی است. اما آیا نوسازی ساختمانها به تنهایی میتواند عدالت آموزشی را تضمین کند؟ عباس زارع، مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران، در گفتوگو با خبرگزاری آنا، از مدلی نوین سخن میگوید؛ الگویی که بازسازی فیزیکی را با تحول در نظام سنجش، آموزش معلمان و توزیع عادلانه امکانات پیوند میزند. این گزارش شما را به سفری میبرد به پشت پردههای پروژههای بازسازی و مشکلات پنهان در نظام ارزشیابی، جایی که عدالت آموزشی واقعی به دست میآید یا از دست میرود.
بازسازی مدارس؛ فقط یک نمای زیبا؟
تخریب و نوسازی؛ اولویت وزیر یا روی کاغذ؟
زارع با صراحت اعلام میکند که پروژههای مربوط به مدارس فرسوده و تخریبی در صدر اولویتهای وزارت آموزش و پرورش قرار دارد. اگر مدرسهای به مرحله تخریب برسد، حتماً ساختمان جدید جایگزین آن خواهد شد، اما آیا این کافی است؟ این پروژهها علاوه بر زیبایی ظاهری، ایمنی و محیطی سالمتر برای دانشآموزان فراهم میکنند، اما نباید فراموش کرد که این تنها بخش کوچکی از معضل است.
تمرکز ویژه روی مناطق محروم؛ از شعار تا عمل
یکی از نکات برجسته صحبتهای زارع، تأکید ویژه بر مناطق محروم با سرانه فضای آموزشی کمتر از ۳ متر مربع است. مناطقی مثل شهر قدس، شهریار، بهارستان ۲ و قرچک از اصلیترین اولویتها در تخصیص بودجه و اجرای پروژهها به شمار میروند. این امر نشان میدهد که دولت حداقل در توزیع منابع توجهی به عدالت جغرافیایی دارد، اما سؤال اینجاست که آیا صرف داشتن فضای بهتر، کیفیت یادگیری را تضمین میکند؟
نقش پررنگ خیرین مدرسهساز؛ مشارکت اجتماعی در آموزش
زارع نقش خیرین را بیبدیل میداند و میگوید مشارکت آنان در تأمین منابع مالی، فشار مالی روی دولت را کاهش داده و به توسعه پروژهها سرعت بخشیده است. این همکاری نه تنها مالی بلکه نمادی از پیوند میان جامعه و آموزش است که میتواند در تغییر نگاه به آموزش موثر باشد.
نظام سنجش؛ بحرانی که کمتر دیده میشود
چرا دانشآموزان ایرانی در آزمونهای جهانی شکست میخورند؟
اگر بازسازی مدارس سختافزاری باشد، نظام سنجش نرمافزاری است که دانشآموزان را به چالش میکشد. زارع هشدار میدهد: ضعف رتبه ایران در آزمونهای بینالمللی مانند تیمز و پرلز صرفاً به توانایی دانشآموزان مربوط نیست بلکه به ناآمادگی آنان برای مواجهه با شیوههای نوین سنجش باز میشود.
نظام سنجش حافظهمحور؛ زنجیری بر دست خلاقیت
یکی از مشکلات ریشهای نظام آموزشی ما، تکیه بیش از حد به حفظیات است. دانشآموزان تنها یاد میگیرند که کلیدواژهها را حفظ کنند و کمتر با پرسشهای تحلیلی یا مسئلهمحور مواجه میشوند. نتیجه؟ دانشآموزان هنگام مواجهه با آزمونهای پیچیده بینالمللی دچار سردرگمی و ناکامی میشوند.
تحلیل دادهها؛ حلقه گمشده عدالت آموزشی
زارع به این نکته کلیدی اشاره میکند که دادههای آزمونهای بینالمللی بسیار جامع هستند، اما صرفاً در سطح کلان تحلیل میشوند و به مدارس و کلاسهای آموزشی منتقل نمیشوند. «تا زمانی که دادهها تجزیه و تحلیل دقیق نشوند و برای هر مدرسه نسخهای عملی نوشته نشود، عدالت آموزشی تحقق نمییابد.» این گفته، دعوتی روشن به ورود به دنیای «رفتار آموزشی دانشآموزان» و تحلیل هدفمند دادههاست.
آموزش معلمان؛ کلید تحول در آموزش و سنجش
معلمانی که از سنجش چیزی نمیدانند!
زارع مهمترین مشکل را آموزش ناکافی معلمان در حوزه سنجش میداند: اگر معلم نداند سنجش عملکردی چیست، چگونه میتواند دانشآموز را برای این نوع سنجش آماده کند؟ این جمله ساده، گویای واقعیتی عمیق است که باید در کانون توجه آموزش و پرورش قرار گیرد.
دورههای توانمندسازی؛ پلی به سوی آینده بهتر
در استان تهران دورههایی ویژه راهبری سنجش، سرگروههای آموزشی و معلمان در حال برگزاری است. این دورهها نه فقط آموزشهای تئوریک بلکه تغییرات بنیادین در رویکرد به تدریس و ارزشیابی را دنبال میکنند.
معلمان؛ همیار و نه فقط اجراکننده
زارع تأکید میکند که بدون مشارکت فعال معلمان، تغییر نظام سنجش غیرممکن است. اصلاحات باید بهگونهای طراحی شود که معلم را شریک و همیار بداند، نه فقط مجری دستورات بالادستی.
عدالت آموزشی؛ آرزویی دستنیافتنی یا هدفی قابل تحقق؟
بازسازی مدارس به تنهایی کافی نیست
همانطور که این گزارش نشان داد، داشتن مدرسهای نو و استاندارد بخش مهمی از عدالت آموزشی است، اما نباید آن را با عدالت آموزشی واقعی اشتباه گرفت. عدالت آموزشی یعنی هر دانشآموز فارغ از محل زندگی و شرایط اقتصادیاش، به فرصتهای یادگیری برابر و متناسب با نیازهایش دسترسی داشته باشد.
عدالت آموزشی از سنجش شروع میشود
تحول در نظام سنجش، آموزش معلمان و تحلیل دادهها ابزارهایی هستند که میتوانند عدالت آموزشی را تضمین کنند. اگر دادهها دقیق تحلیل شوند و روشهای سنجش عملکرد محور جایگزین حفظیات شود، دانشآموزان برای زندگی واقعی و رقابتهای بینالمللی آمادهتر خواهند شد.
مشارکت دولت، جامعه و معلمان؛ کلید گشایش راه
دولت، خیرین و معلمان باید دست در دست هم دهند تا نظام آموزشی از بحرانها عبور کند. هر کدام بدون دیگری ناقصاند. بازسازی فیزیکی مدارس و اصلاح نظام ارزشیابی باید همزمان پیش رود تا عدالت آموزشی در عمل تحقق یابد.
اگرچه بازسازی مدارس فرسوده گامی مهم و ضروری است، اما به گفته عباس زارع، مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران، تنها بخشی از راهحل است. عدالت آموزشی نیازمند بازنگری اساسی در نظام سنجش، آموزش معلمان و تحلیل دادههاست. چالشهای پیش رو فراواناند، اما با مشارکت همگانی و نگاه علمی میتوان نظام آموزشی را به سوی آیندهای روشنتر و عادلانهتر سوق داد.
انتهای پیام/