روایتگران حقیقت در میانه آتش و دود

مریم ناظمپور فعال رسانهای در یادداشتی اختصاصی برای آنا نوشت: جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴) فصلی تلخ و پرالتهاب در تاریخ معاصر بود که نهتنها توازن منطقهای را به چالش کشید، بلکه زندگی میلیونها انسان را دگرگون ساخت. در این میان، خبرنگاران و عکاسان، بهعنوان شاهدان بیواسطهی این نبرد، نقشی بیبدیل در ثبت و انتقال حقیقت ایفا کردند.
روایتگران بیوقفه: حضور در خط مقدم حقیقت
از همان ساعات اولیهی حملات غافلگیرکنندهی اسرائیل به تأسیسات نظامی و هستهای ایران، خبرنگاران و عکاسان در صحنه حاضر بودند. آنها با تجهیزات ساده، گاه تنها با یک دوربین یا میکروفون، به قلب مناطق درگیر شتافتند. صدای انفجارها، آژیرهای خطر، و فریادهای مردم در پسزمینه، موسیقی تلخ گزارشهایشان بود. این حرفهمندان، نه شب میشناختند و نه روز؛ از پوشش حملات موشکی در تهران و اصفهان تا ثبت لحظات تشییع شهدا در بهشت زهرا، بیوقفه عمل کردند.
گزارشهای میدانی خبرنگاران، از خرابیهای ناشی از بمباران گرفته تا مقاومت مردم عادی در برابر هراس، به جهانیان نشان داد که جنگ تنها یک رویداد نظامی نیست، بلکه زخمی عمیق بر پیکرهی اجتماع است.
خبرنگاران، با قلم و صدای خود، پلی میان واقعیتهای خشن میدان نبرد و افکار عمومی ساختند. آنها نهتنها وقایع را ثبت کردند، بلکه با تحلیلهای خود، زمینههای اجتماعی و سیاسی جنگ را نیز برای مخاطبان روشن ساختند. عکاسان نیز، با ثبت تصاویری تکاندهنده از کودکان آواره، مادران داغدار، و سربازان زخمی، احساسات جهانی را برانگیختند و وجدان بشری را به واکنش واداشتند.
تأثیرات جنگ بر زندگی خبرنگاران و عکاسان
جنگ ۱۲ روزه، زندگی حرفهای و شخصی این افراد را به شدت تحت تأثیر قرار داد. بسیاری از آنها در معرض خطر مستقیم قرار داشتند. گزارشها حاکی از آن است که دستکم ۱۱ خبرنگار و عکاس در این درگیریها جان خود را از دست دادند، این شهادتها، گواهی بر شجاعت و تعهد این افراد به رسالتشان بود
خبرنگاران زن، بهویژه، روایتهای منحصربهفردی از این جنگ ارائه کردند. آنها با وجود محدودیتها و خطرات مضاعف، شبهای بمباران را با شجاعت گزارش کردند و از امید و استقامت مردم نوشتند. یکی از کاربران شبکههای اجتماعی در پستی تکاندهنده نوشت: «۴ زن خبرنگار، شبهای بمباران را نوشتیم، روزها را روایت کردیم. با صدای هر پهپاد پریدیم، اما ایستادیم.» این زنان، نهتنها شهامت داشتند، بلکه با روایتهای خود، به بازسازی روحیهی ملی کمک کردند.
قطعی اینترنت به مدت سه روز در ایران، چالش دیگری بود که کار این حرفهمندان را دشوارتر کرد. آنها مجبور بودند با روشهای ابتکاری، یا ارسال گزارش از طریق واسطهها، اخبار را به جهان مخابره کنند. این محدودیتها، همراه با فشار روانی ناشی از کار در شرایط جنگی، تأثیرات عمیقی بر سلامت روحی وجسمی آنها گذاشت «خبرنگاران هنوز فرصت عزاداری برای عزیزان از دست رفته این مرز و بوم نداشتهاند یا پردازش ترومای شخصی خود را نیافتهاند.
ثبت وقایع: آینهای برای تاریخ
خبرنگاران و عکاسان، با ثبت لحظهبهلحظهی جنگ، تاریخ را برای نسلهای آینده مستند کردند. مستندهای کوتاه تولیدشده توسط مرکز هنری رسانهای «نهضت»، مانند «مرز پرگهر» و «جان وطن»، که بر اساس عکسهای عکاسان ساخته شدند، نمونهای از این تلاشهاست. این آثار، احساسات مردم عادی، از ترس و اندوه تا امید و مقاومت، را به تصویر کشیدند و به منبعی ارزشمند برای درک عمق انسانی این فاجعه تبدیل شدند.
عکاسان، با لنزهای خود، تصاویری خلق کردند که فراتر از کلمات سخن میگفتند. تصویر کودکی که زیر آوار به دنبال عروسکش میگشت، یا پلاکاردهای دستنویس مردم در خیابان جردن با پیام «وقتی برگشتید، حواستان به شیشهها باشد»، نمونههایی از این روایتهای بصری هستند که نهتنها واقعیت جنگ را نشان دادند، بلکه روحیهی همبستگی و بازسازی را نیز تقویت کردند. این تصاویر، در رسانههای بینالمللی مانند الجزیره و پرستیوی بازتاب یافت و به درک جهانی از ابعاد انسانی جنگ کمک کرد.
چالشها و سانسور: نبردی در جبهه رسانه
رسانههای ایران با ثبت جنایتها به تحلیلهای عمیق پرداختنند. این رسانهها، با برجسته کردن خطر گسترش جنگ و بحرانهای انسانی، نقش مهمی در جلب توجه جهانی به ضرورت صلح ایفا کردند.
اما در آنطرف در فضای خفقان رژیم صهیونیستی هیچ شخصی حتی خبرنگاران اجازه نیافتند از خسارتهای متعددی که ایران در پاسخ به جنایات بر آنها وارد کرده بود، گزارش تهیه کند و با تهدید به بازداشت و سانسور مواجه شدند.
تأثیرات بلندمدت: بازسازی و بازتاب
جنگ ۱۲ روزه، با تمام ویرانیهایش، نشان داد که خبرنگاران و عکاسان نهتنها راویان وقایع، بلکه عاملان بازسازی روحیهی ملی و انسجام اجتماعی هستند. آنها با روایت داستانهای مقاومت مردم، مانند آمادهسازی حسینیهها برای محرم در میانهی جنگ، به تقویت روحیهی عمومی کمک کردند.
این روایتها، در کنار تصاویر تکاندهندهی عکاسان، به مردم یادآوری کرد که حتی در تاریکترین لحظات، امید و همبستگی میتواند راهگشا باشد.
با این حال، تأثیرات روانی و حرفهای این جنگ بر خبرنگاران همچنان ادامه دارد
خبرنگاران و عکاسان در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، نهتنها وقایع را ثبت کردند، بلکه با شجاعت و تعهد خود، به جهان نشان دادند که حقیقت، حتی در میانهی آتش و دود، خاموشنشدنی است. آنها با روایتهایشان، پلاکاردهای امید را در دل ویرانیها برافراشتند و با تصاویرشان، وجدان بشری را به تکاپو واداشتند.
اما این نقشآفرینی، هزینههای سنگینی برایشان داشت؛ از شهادت همکاران تا ترومای روانی و محدودیتهای حرفهای. جامعهی جهانی و دولتها باید از این قهرمانان گمنام حمایت کنند تا صدای حقیقت هرگز خاموش نشود. این یادداشت، ادای دینی است به همهی آنهایی که در میانهی جنگ، قلم و دوربین را به سلاح مقاومت بدل کردند.
انتهای پیام/