هجوم شومتان ما را برادرخواندگی بخشید

به گزارش خبرنگار آنا، عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان برای حال و هوای این روزهای کشور که با تجاوز رژیم صهیونیستی مواجه بوده قطعه شعری سروده است.
برای ایران ۵
وطن شد تا کتاب هستی ما را بهین عنوان
نمیگیرد کسی سرمشق غیرت را به غیر از آن
نباشد در کف ما بهترین سرمایه جز ایمان
ندارد درد میهن غیر جانبازی دگر درمان
بهای سرفرازی را به خون پرداختن باید
که شانی این چنین هرگز نمیآید به کف ارزان
کسی که گوهر پاک وطن را زیر پا انداخت
چو خاشاکی میان موج و توفان است سرگردان
غرور ملی مردم ندارد تازگی وقتی
سند خورده حماسه در جهان با رستم دستان
سراپاییم و در میدان و دشمن میبرد در گور
امید و آروزی واهی ویرانی ایران
شکایت بردن ما نزد شورای ملل باشد
شکایت پیش گرگ آوردن از ناچارگی چوپان
فریب کهنهای شد شاخ زیتون و کبوتر، چون
نبود این کرکسان را ذرهای در ذات خود وجدان
گرفتم شیر بیشه زخمی تیر جفا باشد
نمیکاهد ز شان و شوکتش غوغای کفتاران
اگر تاربخ این جغرافیا بی پهلوان میماند
خراسان مطهر بود اکنون بخشی از یونان
گرفت آوازه اسلام از تمدنخانه ایران
که وصف همت سلمان بیامد بر لب قرآن*
هجوم شومتان ما را برادرخواندگی بخشید
عزیزیم و ز نامردان کنعانیم روگردان
به رزم دشمن ناپاک این خاک اهورایی
قلم باشد سلاح ما چنان فردوسی دهقان
*اشاره به آیه ۵۴ سوره مائده در وصف سلمان فارسی و ایرانیان
مجتبی رافعی شاعر جوان نیز برای دختر شهیده دانشمند هستهای شعری سروده است.
سلام فاطمه ساداتِ مردمِ کاشان
سلام شوق رسیدن به قلهی عرفان
بخند نورِ شبِ خانههای دلواپس
که میکنی دلِ ما را به خندهات مهمان
که خانه خانهی این شهر و کوچه کوچه عشق
گرفته از تپشِ قلب تو سر و سامان
که بیشتر شده تعداد عاشقان به وطن
که بیشتر شده از کفر، قدرتِ ایمان
دو دست کوچک خود را بگیر سوی قنوت
که از دعای تو لبریزِ نورم و باران
به چشم خلق نشان دادهای شهادت را
به گوش خلق بخوان آیه آیه از قرآن
شهادتت جریانساز هست و پیروزیست
که روی قله فتح است پرچم ایران
انتهای پیام/

سفیر شاه شهادت

درس عشق و بندگی در گرمابه معرفت
