تکرار تاریخی قصه ایران و اهریمنان

خبرگزاری آنا- شهرام فتاحی؛ سحرگاه 23 خرداد 1404 خرداد، مام میهن بهسان قلعه سنگ باران آماج کمان کین کشیدنهای اهریمنهای صهیونیست قرار گرفت. شیاطین و شغادها دست در دست هم عزم آن کرده بودند تا این بیرق بلند آشیان بر خاک افتاده و آتش در کاشانه این سامان اهورایی اوفتد.
ایران عزیز مجروح و عزادار سمفونی مرگ آفرین موشکها و بمبارانهای مدرنترین هواپیماهای شناخته شده جهان شد و همزمان صدها شغاد شوم از تاریکخانههای نفرین شده خویش به بیرون خزیدند و تیغ زهرآلود از نیام آخته و در جان رستمهای مام میهن فرو بردند.
جنگ آغاز شد و پادشاه تاریکی با خیل حرامیها، عزم تباهی و ویرانی ایران و ایرانی کردند.
با شهادت غافلگیرانه عالیرتبهترین ژنرالهای ایرانی تو گویی در آستانه جنگی صلیبی در همان ساعت صفر تعدادی از برازندهترین سپهسالاران خود را که عمری در سودای این نبرد آخرالزمانی بودند، فرومایگان وطن فروش از ما گرفتند.
پدافند کشور عملاً از کار افتاده و گستره نیلگون سپهر سرزمین ما بی دفاع شده بود. ضربات پی در پی نیروی هوایی دژخیمان صهیونیست بر جان خسته وطن نواخته میشد.
جایی برای سوگواری نبود، زهرخندها و رجزخوانیهای یانکیها، صهیونیستها و حتی اروپاییها آغاز شد، اما تو گویی همه ما میدانستیم که این قصه مالامال از حادثه و حماسه تازه در فراز نخستین خویش است.
با درایت داهیانه رهبری، بلافاصله فرماندهان جدید منصوب شدند، غرش پدافند کشور آسمان ایران را ستاره باران کرد و موشکها به سان طیران ابابیل بر سر سرزمینهای اشغالی باریدن گرفتند تا همه حرامیان عالم بدانند که ایرانی همیشه دوام و قوام خود را بر جریده عالم با خط خون نوشته است و راز مانایی هزاران ساله اش در پرآشوبترین جغرافیای جهان نه خاک زرخیز که پهلوانانی است که از هیچ هفت خوان خوف و خطری نهراسیدهاند و مرعوب هیچ اهریمنی نگشتهاند.
در روز یازدهم از جنگی نابرابر با تمام توحش شیاطین صهیونیست و حمایتهای کدخدای فارغ از خدای دهکده جهانی و مرحمتهای غربیهای خوش ادای بدکردار، شمال تا جنوب سرزمینهای اشغالی آماج حدود ۶۰۰ موشک و ۱۰۰۰ پهپاد از انواع مختلف و البته اهدایی سرزمین اهورایی ایران زمین گشته است تا آسمان سرحدات سپاه تاریکی نورباران شود؟!
تا شاید بعد از هشتاد سال برای نخستین بار ویرانی و خانه خرابی را درک کنند و بدانند که ستمکاری پایان ناپذیرشان آنان را به این فرجام هولناک رسانیده است.
در تحلیل آکادمیک این اتفاق تاریخ ساز به اختصار باید گفت که مجموعهای از دلایل و محاسبات مقدماتی در تهور اهریمنان صهیونیست و حامیان آنان، قابل احصا و اعتنا هستند.
بنیامین نتانیاهو و دولت ائتلافی و شکننده و بحرانزی آن برای ادامه حیات خونبار خود ناگزیر از آن هستند که مانع از قطع شدن زنجیره تنازعی و چرخه خشونت ورزی در خاورمیانه شوند. ئیسراییل کاتس، اسموتریچ، ایتمار بن گویر و ... به سان افسونگرانی موحش همواره در گوش نتانیاهو نجوا کردند که او باید وعده تاریخی مجعول و موهوم سرزمین موعود را به فرجام رساند. به باور کمیک تراژیک افراطیون صهیونیست در حزب لیکوود و هم پیمانان به شدت ایدئولوژیک و خرفت آنها در میان حریدیها، شاس و عظمت یهود و... عصر ما عصر ظهور منجی است و این رجالگان خون ریز بسترسازان ظهور و آخرالزمان هستند؟!
از طرفی نتانیاهو بعد از قساوتهای تاریخی دو سال اخیر در غزه و در حالی که خاورمیانه بوی باروت و خون گرفته است به این باور رسید که باید به مهمترین هراس و مرتفعترین مانع خویش نیز غلبه کند. به همین دلیل هم بود که با ژستی فاتحانه مدعی اسقاط محتمل نظام سیاسی در ایران شد.
ضمن آن که بدون شک ریاست جمهوری مجدد دونالد ترامپ خودشیفته و قدرت یابی مجدد اوانجلیستها (صهیونیستهای مسیحی) و لابیهای صهیونیست و چراغ سبز بازیگران مهم اروپایی در حادث شدن ریسک تاریخی حمله صهیونیستها به ایران نقش آفرین بود.
از طرفی این باور به وجود آمده بود که نظام سیاسی در ایران به تبع برخی لطمات برآمده از تورم و برخی بدکارکردیهای ناپذیرفتنی در حکمرانی و البته تبعات نامیمون نظام ظالمانه تحریمها از مقبولیت افتاده و رمقی برای این ضربات غافلگیرکننده ندارد؛ بنابراین شکافها و واگراییها در نتیجه فشار خارجی فعال شده و منجر به فروپاشی سریع سیستم خواهد شد.
در حالی که مردمان دلیر و پاک نهاد ایران با تمام نارضایتیها و آزردگیها در مقام مواجهه با دشمن خارجی آن هم دژخیمانی بی ترحم، چون صهیونیستها هرگز به سان اجداد آنان فریفته گوساله سامری نشدند و بر سر صیانت از سرزمین مادری رزم جامه پوشیدند و عزم نبرد خیبر کردند.
بیشک هدف غایی صهیونیستها نه تنها برانداختن نظام سیاسی در ایران؛ بلکه جامه عمل پوشانیدن به سودای پایان دادن به موجودیت تاریخی ایران و تجزیه احتمالی آن است.
مهمترین بازیگری که پادشاهی قوم یهود در خاورمیانه و تکوین سرزمین موعود از بحر تا نهر را برنمیتابد. محور مقاومت و باور به مقاومت و زمینگیر کردن پروژههای صلح فریبکارانه و حتی انکار موجودیتی به نام اسرائیل فقط از تریبون امالقری تهران شنیده میشود.
آمریکا در عصر ریاست جمهوری مجدد ترامپ خودشیفته برای نتانیاهو و اهریمنان همراهش فرصتی تاریخی تلقی میگردد که شانس خود را برای تسخیر مهمترین و آخرین دژ مقاومت در خاورمیانه آزمایش کنند.
همراهی شرمآور تروئیکای اروپایی در افزون شدن گستاخی صهیونیستها فراموش ناشدنی است؛ اما باکی نیست، قرنهاست که این تبار دلاور از مانایی این سرو تناور صیانت کردهاند و به نظر میرسد که در آزمونی سخت و تاریخی و در تقابل با تلاقی «مرد دیوانه سست عنصر و سگ هار قلاده شکسته» و به منظور ممانعت از تکرار این گستاخیها و تکوین این تصویر که سرحدات ایران اسلامی با شامات و فلسطین و بین النهرین تفاوت ماهوی دارد، چارهای نیست جز آن که ضرباتی که به دشمن وارد میآید، چنان دردآور و خردکننده باشد که به تلخترین تصویر ذهنی حیات جنایتبار صهیونیستها مبدل شود.
باید کاری کرد که ویرانههای تل آویو، حیفا، عسقلان و ... برایشان تا همیشه یادآور غزه بینوا و مظلوم باشد؛ چراکه این جنایت پیشگان زبانی غیر از زور عریان و مشت آهنین را نمیفهمند.
سازمانهای بینالمللی، کنوانسیونهای بینالمللی در ساحت حقوق بینالمللی غرب ساخته و آمریکا بافته عملاً کنشهای گزینشی، ناکارآمدی و بی عملی خود را به وضوح نشان دادند و در این میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رئیس روسیاه و جاسوس آن رافائل گروسی بر قله این تباهی و ناکارآمدی ایستادهاند.
باز هم ثابت شد که منافع ملی، امنیت ملی، بقا و صیانت از استقلال و حقوق بلافصل دولتها فقط از قبل تحصیل و ارتقای قدرت در سطوح و وجوه مختلف آن میسور میشود و لاغیر...
باز هم هویدا شد که به گاه خوف و خطر در این ژئوپلتیک خشونت بار به سان تقدیری تاریخی هیچ متحد جدی نداریم، اما باکی نیست ما مردمانی صلح طلب و جنگ بلد بوده و هستیم ولی بی تردید در این آوردگاه نیز ملت ایران به سان هزارههای رفته باز هم ققنوس وار از این نایره آتش اهریمنی بر خواهد خواست.
اما شرم ابدی سهم ستمکارانی است که شریک جرم شیاطین شدند و روح بیمارشان را به ثمن بخس فروختند. خائنان به مام میهن بزرگترین بازندگان این نبرد تاریخی هستند.
با نای نای جانمان باور داریم که آفتاب اقبال ایران بزرگ، چون همیشه از مشرق امید دمیده خواهد شد و تا نفخ صور باد بر بیرق نجیبزادگان آریایی خواهد وزید.
استادیار روابط بینالملل و رئیس دانشکده تمدن و مطالعات جهان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
انتهای پیام/