07:39 31 / 03 /1404
چگونه موسیقی می‌تواند حال ما را عوض کند

موسیقی و سلامت روان؛ علم شنیدن خوشبختی

موسیقی و سلامت روان؛ علم شنیدن خوشبختی
در اتاقی تاریک و ساکت، تنها صدای یک ملودی آرام است که فضا را پر می‌کند. ناگهان، حال بد فروکش می‌کند و لبخندی کمرنگ روی صورت می‌نشیند. اما این فقط جادوی هنر نیست؛ این علم موسیقی است که با مغز و روان ما بازی می‌کند.

از هزاران سال پیش تا کنون، انسان‌ها موسیقی را به عنوان ابزاری برای بیان احساسات استفاده کرده‌اند. امروزه، علم نشان می‌دهد که این ابزار قدیمی، نه تنها احساسات را بازتاب می‌دهد، بلکه آن‌ها را شکل می‌دهد و حتی می‌تواند ذهن و بدن ما را درمان کند. پشت هر نُت و ملودی، داستانی علمی از شیمی مغز و اعماق روان نهفته است.

از زمانی که انسان اولیه با ضربه زدن به سنگ‌ها و نواختن سازهای ساده اولیه، نخستین موسیقی‌های خود را خلق کرد، موسیقی بخشی از فرهنگ، هویت و عاطفه‌های انسانی بوده است. اما آیا تنها یک هنر لذت‌بخش است یا پشت این پدیده شنوایی، مکانیسم‌های عمیقی از عملکرد مغز و سیستم عصبی وجود دارد که به موسیقی قدرت بالقوه‌ای در تغییر حال ما می‌دهد؟

علم مدرن ثابت کرده است که گوش دادن به موسیقی، به خصوص نوعی که شخص با آن ارتباط عاطفی دارد، می‌تواند تأثیرات فیزیولوژیکی و روانی قابل توجهی داشته باشد. این تأثیرات از تغییرات در ترشح هورمون‌های مرتبط با خوشبختی گرفته تا کاهش استرس، تسکین درد، بهبود خواب و حتی نقش در درمان اختلالات روانی را شامل می‌شود.

یک ارتباط شنوایی-عاطفی

وقتی گوش می‌دهیم به یک قطعه موسیقی، امواج صوتی ابتدا از گوش خارجی و میانی عبور کرده و به گوش داخلی می‌رسند. در آنجا، سلول‌های مویی در حلزون گوش این امواج را به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل کرده و آن‌ها را به قشر شنوایی اولیه (A1) در یکی از لوب‌های مغز منتقل می‌کنند. اما این فقط آغاز کار است.

در مرحله بعد، این اطلاعات به منطقه‌های مختلف مغز از جمله قشر شنوایی ثانویه، سیستم لیمبیک و قشر پیش‌پیشانی منتقل می‌شوند. سیستم لیمبیک به ویژه است که نقش مهمی در مدیریت احساسات، انگیزه و پاداش دارند. به همین دلیل است که موسیقی می‌تواند باعث شود که افراد احساس هیجان، خوشبختی، غم یا حتی اشک بروند.

بر اساس یک مطالعه انجام‌شده در دانشگاه مک‌مستر کانادا، وقتی افراد به موسیقی مورد علاقه‌شان گوش می‌دهند، با فعال شدن قسمتی از مغز و ترشح دوپامین یا همان هورمون مرتبط با لذت و انگیزه در مغز ترشح می‌شود. دوپامین در پاسخ به تجربه‌های لذت‌بخش مانند خوردن غذای خوب، تعاملات اجتماعی و حتی مصرف مواد مخدر آزاد می‌شود، اما موسیقی به عنوان یک عامل غیرفیزیکی، قادر است همین واکنش را ایجاد کند.  

دانشمندان معتقد هستند: «موسیقی می‌تواند ترشح دوپامین را به همان اندازه‌ای که در واکنش به غذا مشاهده می‌شود، تحریک کند.»  

موسیقی و کاهش استرس

استرس یکی از عوامل اصلی بسیاری از بیماری‌های جسمی و روانی است. هورمون کورتیزول، که به عنوان "هورمون استرس" شناخته می‌شود، در مواقع تنش‌زا ترشح می‌شود و اگر سطح آن به طور مداوم بالا باشد، می‌تواند به سیستم ایمنی، خواب و عملکرد شناختی آسیب بزند.

مطالعات متعددی نشان داده‌اند که گوش دادن به موسیقی آرامش‌بخش می‌تواند سطح کورتیزول را کاهش دهد. برای مثال، یک مطالعه منتشر شده در مجله Psychoneuroendocrinology نشان داد که شرکت‌کنندگانی که قبل از انجام تست استرس‌زا به موسیقی آرامش‌بخش گوش داده بودند، سطح کورتیزول کمتری نسبت به گروه کنترل داشتند.

همچنین، موسیقی به ویژه موسیقی بدون متن (instrumental)، می‌تواند ضربان قلب، فشار خون و تنفس را کاهش دهد. این تأثیر به حدی است که در برخی مراکز درمانی از موسیقی به عنوان بخشی از برنامه‌های درمانی برای بیماران مبتلا به اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) استفاده می‌شود.

در کنفراس موسیقی در روانشناسی برگزار شده ر سال ۲۰۱۱ دانشمندان گفتند: «موسیقی درمانی می‌تواند به عنوان یک مداخله غیردارویی در کاهش استرس و بهبود سلامت روان مؤثر باشد.»

ارتباط احساسی با گذشته

یکی از پدیده‌های جالب درباره موسیقی، قدرت آن در بازآوری خاطرات است. اغلب ما تجربه داشته‌ایم که گوش دادن به یک قطعه قدیمی ناگهان ما را به یک لحظه خاص در زمان باز می‌گرداند یک لحظه خنده‌دار، یک سفر، یا یک شب شاد در کنار دوستان و خانواده.

این پدیده به دلیل ارتباط مستقیم موسیقی با هیپوکامپ، بخشی از مغز که نقش اصلی را در تشکیل و بازیابی خاطرات ایفا می‌کند، اتفاق می‌افتد. مطالعات نشان داده‌اند که موسیقی حتی می‌تواند به بازیابی خاطرات در بیماران مبتلا به آلزایمر کمک کند.

در یک مطالعه معروف، دکتر الیوت روزنتال از دانشگاه ییل، مشاهده کرد که بیماران مبتلا به زوال عقل که دیگر نمی‌توانستند صحبت کنند، به موسیقی‌های قدیمی واکنش نشان می‌دادند، اشعار را به یاد می‌آوردند و حتی حرکت می‌کردند. این موضوع نشان از این دارد که موسیقی می‌تواند به عنوان یک "کلید" برای دسترسی به خاطرات پنهان عمل کند. بنابراین موسیقی می‌تواند به دورترین لحظات ثبت شده در ذهن سفر کند و انسان را خوشحال‌تر، دلتنگ‌تر و یا حتی غمگین‌تر کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب