فعالیت در شبکههای اجتماعی یا بازیگری اجباری در نمایش زندگی مدرن؟

ممکن است برای همه ما پیش آمده باشد که چند ساعت یا چند روز را بدون اینترنت و دسترسی به شبکههای اجتماعی سپری کنیم. نبود این دسترسی برای بسیاری اضطرابآور است، زیرا ناگهان خود را در دنیایی بدون فضای آنلاین مییابند و تصویری را که از خود در آن فضا ساختهاند، نمیبینند. در این زمینه، ژان بودریار، نظریهپرداز، توضیح میدهد که در عصر رسانه ما نه با واقعیت، بلکه با بازنماییهای واقعیت، یعنی وانمودهها سر و کار داریم؛ چیزی که نه واقعی است و نه کاملا خیالی، بلکه نسخهای از نسخهای دیگر است. همین موضوع باعث میشود تا فضای دیجیتال به صحنهای برای بازتولید روزانه هویت تبدیل شود. در مقابل، گروهی هم هستند که خود را آزاد و رها از بند این نمایش دائمی میدانند. در واقع، انسان مدرن به بازیگری تبدیل شده است که حتی در شبکههای مجازی، مرخصی ندارد. این سوال مطرح میشود که تا چه اندازه باید به این نمایش تمامنشدنی تن داد؟
پاسخ به این پرسش، به سادگی حذف برنامههای شبکههای اجتماعی از دستگاههای دیجیتال نیست. در واقع، گاهی اوقات تجربههای روزمره ما نشان میدهد که حضور در این فضاها الزامی شده است. برای مثال، در مصاحبههای کاری روزنامهنگاری، اغلب درباره صفحه اینستاگرام یا توییتر از من سوال میشود تا شناخت بیشتری به دست آورند. نداشتن یک صفحه فعال و به اشتراک نگذاشتن تجربیات ممکن است نقطهضعفی در رزومه کاری محسوب شود. به همین ترتیب، ماهها پیش فردی در فضای مجازی گفته بود که میزان حرفهای بودن افراد در بسیاری از شغلها به تسلط و فعالیتشان در شبکه لینکدین بستگی دارد.
فعالیت در فضای مجازی صرفا یک سرگرمی نیست و محدود به گروه خاصی هم نمیشود. بلکه بسیاری از ما برای به دست آوردن شغل مناسب باید در فضای آنلاین فعال باشیم و شبکهای ارتباطی با همکاران داشته باشیم. بهطور دقیقتر، نوع فعالیت ما در فضای مجازی میتواند تعیینکننده افرادی باشد که با آنها همکاری میکنیم یا پشت چه میزی مینشینیم.
اروینگ گافمن، جامعهشناس، در کتاب «نمود خود در زندگی روزمره» زندگی اجتماعی را مانند صحنهای تئاتر میداند که افراد برای نقشهای مختلف خود روی آن ظاهر میشوند. این مفهوم با نظریه زایم بارمن نیز همسو است که هویت را پروژهای پیوسته و در حال ساخت میداند و شبکههای اجتماعی را صحنهای میشمرد که افراد باید دائما خود را عرضه، تبلیغ و بازتعریف کنند.
این تاثیرات تنها محدود به حوزه کاری نیست. فعالیت در فضای مجازی میتواند حتی آینده تحصیلی و دانشگاهی ما را تحت تاثیر قرار دهد. تعدادی از کاربران توییتر تجربه کردهاند که اگر درباره موضوعاتی مانند مسئله فلسطین در صفحات اجتماعی خود متن یا تصویر به اشتراک گذاشته باشند، از فرآیند پذیرش در دانشگاههای دیگر کشورها حذف شدهاند و نام آنها در لیست سیاه قرار گرفته است. حتی اگر صفحهای نداشته باشند یا خصوصی باشد، نتایج جستوجو دربارهشان مشکوک ارزیابی میشود. این نمونهها نشان میدهند که نداشتن صفحات اجتماعی یا کمرنگ بودن حضور دیجیتال میتواند تاثیر گستردهای بر آینده فرد داشته باشد.
امروز مسئله شغل تنها انجام وظایف نیست؛ بلکه داشتن شخصیت یا کاراکتر نیز اهمیت زیادی یافته است که این کاراکتر در فضای مجازی ساخته و سنجیده میشود. شخصیت آنلاین ما بر اساس تصاویر، متون و لحظاتی که به اشتراک گذاشتهایم ارزیابی میشود. اروینگ گافمن، جامعهشناس، در کتاب «نمود خود در زندگی روزمره» زندگی اجتماعی را مانند صحنهای تئاتر میداند که افراد برای نقشهای مختلف خود روی آن ظاهر میشوند. این مفهوم با نظریه زایم بارمن نیز همسو است که هویت را پروژهای پیوسته و در حال ساخت میداند و شبکههای اجتماعی را صحنهای میشمرد که افراد باید دائما خود را عرضه، تبلیغ و بازتعریف کنند.
فضای دیجیتال ما را با پرسشهایی جدید درباره هویت و «خود» مواجه کرده است؛ جایی که مرز میان واقعیت و بازنمایی آن کمرنگ میشود. اما سوال اینجاست که آیا بازیگری در نمایش دائمی شبکههای اجتماعی انتخاب خود ماست یا سرنوشتی اجتنابناپذیر؟ و اگر حضور دیجیتال تنها راه دیده شدن باشد، کسانی که میخواهند از این نمایش فاصله بگیرند چه جایگاهی خواهند داشت؟.
انتهای پیام/