قاتل الهه: چند روز از ترس مخفی شده بودم

قاتل الهه: چند روز از ترس مخفی شده بودم
قاتل الهه حسین‌نژاد گفت: وقتی تصاویر مقتول را در فضای مجازی دیدم ترسیدم و گوشی‌اش را که به خاطر دزدیدنش دختر را به قتل رساندم دور انداختم و چند روز از ترس در قهوه‌خانه یکی از دوستانم مخفی شده بودم.

به گزارش خبرگزاری آنا، خبر قتل ناجوانمردانه الهه حسین‌نژاد، این روزها به یکی از مهمترین اخبار کشور تبدیل شده و هرروز ابعاد جدیدی از آن در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود. 

استفاده از یک سابقه‌دار در اسنپ

دقیقا از روزی که خبر رسید قاتل این دختر جوان دستگیر شده است، همه نگاه‌ها به سمت این پرونده چرخید و لحظه به لحظه مسائل جدیدی دررابطه با قاتل و مقتول در فضای رسانه‌ای منتشر شد. یکی از این خبرها این بود که بهمن فرزانه، قاتل الهه حسین‌نژاد راننده تاکسی اینترنتی است و بسیاری از کاربران این تاکسی‌ها که سابقه سفر با او را داشتند، عکس‌های مربوط به سفرهای خود را به اشتراک گذاشتند. همین مسئله باعث فشار افکار عمومی به «اسنپ» شد که چرا از یک فرد سابقه‌دار استفاده می‌کند. 

البته این تاکسی اینترنتی هم با انتشار بیانیه‌ای توپ را به زمین پلیس انداخت و اعلام کرد که آنها استعلامشان را از نیروی انتظامی می‌گیرند و پلیس باید می‌گفته این شخص سابقه‌دار است، ولی استعلام منفی از طرف پلیس به دست اسنپ نرسیده است. 

صفحه شخصی قاتل زیر هجوم کامنت‌ها

موضوع دیگر دست به دست شدن آدرس صفحه شخصی قاتل در اینستاگرام بود. خیلی زود صفحه این فرد مورد هجوم کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت و عکس‌ها و پست‌هایی که او در سال‌های اخیر منتشر کرده بود، بازدیدهای فراوانی گرفت. 

بسیاری از کاربران هم در قسمت نظرات همین عکس‌ها از خجالت قاتل درآمدند.  البته برخی افراد سودجو نیز با نام و عکس این قاتل چند صفحه جدید در اینستاگرام باز کردند که هنوز مشخص نیست قصد و نیت آنها چیست! 

همسر سابق قاتل: باید او را اعدام کنند

بعد از این ماجرا نوبت به همسر سابق قاتل رسید که در مصاحبه‌ای تلفنی، اطلاعات زیادی از زندگی قاتل را مطرح کرد. این خانم در بخشی از صحبت‌هایش توضیح می‌دهد: من نزدیک به سه سال است که طلاق گرفتم ولی 12 سال با او زندگی کردم که بی نهایت اذیت شدم و کتک خوردم. بارها من را در حد مرگ می‌زد و حتی اجازه نمی‌داد خانواده‌ام را ببینم. هر بلایی که می‌توانست سر من آورد. 

وی افزود: او سابقه دار است، یک بار یک خانم از او شکایت کرد و من وسایل آن خانم را در داخل ماشینش دیدم که به خاطر این گیر افتاد. یک پرونده دیگر هم داشت، که مربوط به درگیری با پسرعموی خودش بود که پسر عموی او در این ماجرا آسیب دید و به ICU رفت و به همین خاطر هم همیشه فرار می‌کرد تا دستگیر نشود. یک بار هم حکم گرفته بود که به سیستان و بلوچستان تبعید شود اما باز هم فرار کرد. 

همسر سابق قاتل گفت: من از دست او فرار کردم چون ما را تهدید به مرگ می‌کرد تا جایی که مجبور شدیم کل خانواده مان به خرم آباد برویم و در آنجا زندگی کنیم. من برای خانواده دختر خانمی که به قتل رسید و اتفاقی که افتاده بود بسیار ناراحت شدم ولی برای گرفتار شدن قاتلش بسیار خوشحال شدم چون می‌دانم لیاقتش مرگ بود و چنین آدم‌هایی نباید زنده باشند و نفس بکشند.

قاتل الهه: چند روز از ترس مخفی شدم

از دیگر مواردی که در رابطه با پرونده پرسروصدای قتل الهه حسین‌نژاد مورد توجه قرار گرفت، مصاحبه با خود قاتل بود. بهمن در این گفت‌وگو از جنایتی که انجام داد و مکافات آن گفت. 

از شب حادثه بگو؟

در میدان آزادی منتظر مسافر بودم که مقتول سوار خودروام شد. ۲۰ دقیقه‌ای داخل خودرو منتظر ماند و از آنجایی که مسافردیگری نیامد گفت دربست حساب کن و کرایه سایر مسافرها را می‌دهم و من هم به راه افتادم.

چه شد تصمیم به قتل گرفتی؟

نزدیکی اسلامشهر که رسیدیم گفت مادرش حال خوبی ندارد و از من خواست مبلغ بیشتری بگیرم و او را به مقابل خانه شان برسانم. من هم قبول کردم اما وقتی گوشی تلفن آیفونش را از داخل کیفش بیرون آورد تا پول را برایم کارت به کارت کند چشمم که به گوشی افتاد وسوسه شدم و تصمیم گرفتم آن را سرقت کنم. اما او مقاومت کرد، من هم با چاقویی که به همراه داشتم چهار ضربه به او زدم.

با مقتول داخل خودرو درگیر شدی؟

بله. هنگام رانندگی به بهانه اینکه مسیر نزدیک‌تر بروم خودرو را به محلی خلوت بردم.

چرا جسد را در بیابان‌های اطراف فرودگاه رها کردی؟

مسیرم بود و از طرفی در آن بیابان‌ها کسی عبور نمی‌کرد و احتمال پیدا شدن جسد خیلی کم بود.

گوشی مقتول را چه کار کردی؟

وقتی تصاویر مقتول را در فضای مجازی دیدم ترسیدم و گوشی را دور انداختم.

خودرویی که با آن مقتول را سوار کردی متعلق به خودت است؟

سمند نقره‌ای بود که مال برادرم بود و هر چند روز یکبار با آن مسافرکشی می‌کردم.

سابقه داری؟

قبلاً به خاطر شرارت یکبار دستگیر شده‌ام.

پس از قتل کجا رفتی؟

خیلی ترسیده بودم اما سعی کردم عادی رفتار کنم. چند روز در طبقه بالای قهوه خانه‌ای که حوالی بزرگراه نواب متعلق به یکی از دوستانم بود مخفی می‌شدم.

کسی به تو شک نکرد؟

برای اینکه کسی شک نکند، به صاحب قهوه خانه گفتم که صاحب خانه‌ام خواسته آنجا را تخلیه کنم و تا زمانی که بتوانم خانه‌ای اجاره کنم اینجا می مانم.

عذاب وجدان داشتی؟

مگر می‌شود عذاب وجدان نداشت.

تصویر مقتول را در فضای مجازی دیده بودی؟

بله. آن هم نه یکبار چندین بار. عکس پخش شده بود.

متأهلی؟

نه. چند سال قبل از همسرم جدا شده‌ام.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب