فلسطین و رأفت دیرهنگام اروپا؛ نجات تجارت بهجای نجات انسان

به گزارش خبرگزاری آنا- محمدمهدی دارا: در شرایطی که شمار شهدای فلسطینی در جنگ غزه از مرز ۵۰ هزار نفر گذشته و تصاویر فاجعهبار کشتار غیرنظامیان، تخریب بیمارستانها و محاصره ساکنان این منطقه وجدان جهانی را جریحهدار کرده، کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه، اسپانیا، نروژ و ایرلند مواضع تازهای در قبال این بحران اتخاذ کردهاند.
در نگاه نخست، حمایت این کشورها از توقف جنگ و ایده تشکیل دولت فلسطینی ممکن است نشانهای از بیداری وجدان باشد، اما بررسی تحولات دیپلماتیک، اقتصادی و داخلی اروپا – بهویژه در فرانسه – نشان میدهد این چرخش ناگهانی، بیش از آنکه ریشه در مسئولیتپذیری انسانی داشته باشد، حاصل فشار افکار عمومی، بحرانهای اقتصادی ناشی از جنگ و تلاش برای مدیریت بحرانهای داخلی است.
فرانسه، که در ماههای گذشته با اعتراضات خیابانی گسترده، کاهش محبوبیت دولت، بحرانهای اقتصادی و چالشهای جدی در سیاست خارجی روبهرو بوده، اکنون با تغییر لحن در قبال اسرائیل، بهدنبال کسب امتیاز از تلآویو و همزمان ترمیم چهره بینالمللی خود است.
«امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه، در جریان سفر به سنگاپور بهصراحت اعلام کرد: «اگر در ساعات آینده تغییری در وضعیت امدادرسانی به غزه رخ ندهد، اتحادیه اروپا مواضعی سختگیرانهتر علیه اسرائیل اتخاذ خواهد کرد.» او حتی تشکیل کشور فلسطینی را «وظیفهای اخلاقی و ضرورتی سیاسی» توصیف کرد.
اما ناظران معتقدند که این سخنان بیشتر برای تلطیف افکار عمومی داخلی و بهرهبرداری سیاسی در عرصه بینالمللی بیان شدهاند. دولت مکرون که با انتقادهای شدید از تعلل در برابر نسلکشی در غزه روبروست، اکنون درصدد استفاده از کارت فلسطین برای فشار بر بنیامین نتانیاهو، کاهش تبعات اقتصادی جنگ و جلوگیری از تعمیق بحران مشروعیت خود در داخل فرانسه است.
در همین حال، جنگ غزه به بحران اقتصادی ملموسی برای اروپا تبدیل شده است. اختلال در مسیرهای دریایی از جمله کانال سوئز، حملات مقاومت به کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی، افزایش نرخ بیمه و محدود شدن تجارت دریایی، فشارهای سنگینی را به اقتصاد منطقهای وارد کردهاند. شرکتهای اروپایی درگیر با زنجیره تأمین جهانی اکنون با تأخیرها، افزایش هزینه واردات و حتی تهدید امنیت انرژی روبهرو هستند؛ واقعیتهایی که دولتها را ناگزیر به تجدیدنظر در سیاستهای خارجی کرده است.
اما سؤال اساسی این است که آیا اروپا واقعاً آماده پرداخت هزینه برای فشار بر اسرائیل است؟ تجربه نشان داده، حتی طرحهایی، چون به رسمیت شناختن کشور فلسطین – که بهتازگی در پاریس و مادرید مطرح شده – نیز عمدتاً در حد ابزارهای دیپلماتیک باقی ماندهاند. تاکنون هیچ اقدام الزامآور یا تحریم جدی علیه رژیم اشغالگر صورت نگرفته و اتحادیه اروپا همواره از بهکارگیری اهرمهای فشار واقعی خودداری کرده است.
از سوی دیگر، وضعیت میدانی نیز با چنین ابتکاراتی همخوانی ندارد. توسعه شهرکهای صهیونیستنشین، تجزیه کرانه باختری و ادامه محاصره غزه نشان میدهد که اسرائیل هیچگونه ارادهای برای تحقق طرح دو دولت ندارد. به گفته «نهاد ابوغوش» تحلیلگر مسائل رژیم صهیونیستی، «رژیم اشغالگر با اعمال محدودیت بر تشکیلات خودگردان، تقسیم کرانه باختری به مناطق محصور و ساخت مسیرهای استراتژیک برای اتصال شهرکهای صهیونیستی به اراضی اشغالی ۱۹۴۸، عملاً چشمانداز تشکیل دولت مستقل فلسطینی را نابود کرده است.»
او با انتقاد از انفعال نهادهای بینالمللی گفت: «سکوت جامعه جهانی در برابر این اقدامات، نه تنها رژیم صهیونیستی را جسورتر کرده، بلکه پروژه کشور فلسطین را در آستانه فروپاشی کامل قرار داده است.»
در این میان، طرح دو دولت که سالها از سوی اروپا و سازمان ملل مطرح بوده، بیش از هر زمان دیگری از واقعیت فاصله گرفته است. اختلافات درونی اسرائیل، نفوذ جریانهای تندرو در ساختار قدرت و تداوم جنگ، همگی نشان میدهد که این طرح اکنون بیشتر به یک ابزار تبلیغاتی برای سرپوش گذاشتن بر شکستهای سیاسی بدل شده تا راهکاری واقعی برای حل بحران.
در نهایت، باید دید اروپا – و بهویژه فرانسه مکرون – تا چه اندازه در مسیر جدید خود جدی است: آیا مواضع اخیر مقدمهای برای اقدامات عملی است، یا صرفاً ابزاری برای فشار سیاسی و اقتصادی و فرار از انتقادات فزاینده؟ آنچه مسلم است، مردم فلسطین نه به رأفت دیرهنگام اروپا دل بستهاند، نه به وعدههای بدون ضمانت اجرا؛ بلکه چشم امیدشان به مقاومت و بیداری افکار عمومی جهانی است.
انتهای پیام/
