اولین مسافر خرمشهر که بود؟

به گزارش خبرنگار فرهنگ خبرگزاری آنا، عملیات فتح خرمشهر به عنوان بزرگترین پیروزی سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران در سال دوم جنگ از اهمیت بسیاری برخوردار بود در این عملیات حدود ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغالی آزاد شد و دشمن متجاوز برای اجتناب از تلفات بیشتر و حفظ ارتش خود و همچنین حفظ بصره با سرافکندگی بسیار از خاک ایران عقب نشست در واقع مقاومت دشمن در خرمشهر که موجب زمین گیر شدن نیروهای عراقی و در نتیجه فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام شد شکست و هزیمت را برای رژیم بعثی عراق به ارمغان آورد.
«نصرتالله محمودزاده» از نقش حماسی شهید احمد کاظمی و یاران بسیجیاش در مرحله پایانی نبرد الی بیتالمقدس اینگونه روایت میکند: «احمد کاظمی بیتاب بود. مرحله پایانی عملیات الی بیت المقدس که در شامگاه دوم خرداد ۱۳۶۱ شروع شد، اولین تیپی که در محدوده قرارگاه عملیاتی فتح، عمل کرد تیپ ۸ نجف اشرف بود. باید از شلمچه به سمت پل نو میرفتند تا ارتباط یگانهای بعثی مستقر در خرمشهر را قطع کنند. احمد کاظمی خودش جلودار تیپ شده بود. در مجاورت او احمد متوسلیان تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) از قرارگاه عملیاتی نصر را فرماندهی میکرد و سمت دیگرش تیپ ۱۴ امام حسین(ع) به فرماندهی حسین خرازی وارد عمل شده بود.
بعثیها هنوز پشت دژ خرمشهر با ۱۷ گردان نیرو مقاومت میکردند. چند گردان پیاده ـ مکانیزه و نیرو مخصوص دشمن به سمت جاده حرکت کردند. آتشی که روی جاده هدایت میشد شدید بود. نبرد در فاصله کمی بین ایران و عراق درگرفت.
احمد کاظمی به خاکریزی رسید که از روی آن، بعثیها با تیربار بسیجیها را زیر رگبار گرفته بودند. هلیکوپترهای سپاه سوم ارتش بعث در حال نجات فرماندهان عالی رتبه بعثی مستقر در خرمشهر بودند. احمد کاظمی خود را در چند قدمی فتح خرمشهر دید. اگر آن خاکریز را از چنگ دشمن بیرون میآوردند میتوانستند وارد اولین خیابان شهر شوند. احمدآقا متوجه شد یک نفر پشت تیربار گرینوف قرار گرفته و مدام به سمت بعثیها شلیک میکند. احمد به سمتش رفت تیربارچی ریز نقش حسین خرازی بود.
در همین لحظات از طریق بیسیم خبر شگفتآوری دریافت شد: احمد متوسلیان و بچههای او آخرین پاتک تیپ ۱۰ زره دشمن را که با هدف شکستن حلقه محاصره شهر از طریق مواصلاتی شلمچه خرمشهر آزاد شده بود، با اقتدار در هم شکستند. راه تقویت حضور دشمن در شهر یا دست کم فرار بدون دردسر از آن بسته شد.
آخرین ارکان مقاومت عناصر خصم، در حال فرو ریختن بود. خرازی نگاهی به او انداخت و با لبخند دلنشین خودش گفت: «دیگر تمام شد احمد آقا» احمد از دوردست گلدسته مسجد جامع را نظاره میکرد. اشک در چشمهایش حلقه زده بود. حسین در چهرهاش خوانده بود که او چه حال و هوایی دارد.
لبخندی زد و گفت: شهر در انتظار ماست، بهتر است اولین نفر خودمان باشیم. احمد کاظمی به همراه حسین خرازی وارد شهر شدند. گامهای بلند اولین بسیجی که وارد شهر میشد، خیابانهای خرمشهر را به آرامش دعوت میکرد. فریاد آزادی در فضای شهر سوخته طنین میانداخت. آثار جنگ خیابانی روزهای اول جنگ بر در و دیوار به چشم میخورد. شهر یکپارچه سند غارتگری بود و به ندرت ساختمانی به چشم میخورد که سالم مانده باشد. بعثیها در مرکز شهر در ساختمانهای مقاوم پناه گرفته بودند و هنوز مقاومت میکردند.
احمد کاظمی بچههای تیپ ۸ نجف را روانه جنگ شهری کرد و خود همچنان با گرای گلدسته مسجد جامع در حرکت بود. حالا دیگر شهر پر شده بود از بسیجیهایی که برای رسیدن به شهر ۲۴ شبانهروز جنگی سخت را پشت سر گذاشته بودند. احمد کاظمی در میان بسیجیها گم شده بود و کمتر کسی متوجه شد که شهید احمد کاظمی اولین مسافر خرمشهر بود.»
انتهای پیام/
38 سال بعد از آزادسازی خرمشهر؛ عملیاتی که جهان را متعجب کرد
