آمریکا کم آورد یا انصارالله تسلیم شد؟

آمریکا کم آورد یا انصارالله تسلیم شد؟
نبرد یمن، ثابت کرد قدرت نظامی و اقتصادی دیگر ضامن پیروزی نیست. مقاومت انصارالله، نقطه عطفی در نظم جهانی است که پایان سلطه ابرقدرت‌ها را نشان می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری آنا، از دل تاریخ، همیشه ملت‌ها در برابر قدرت‌های سلطه‌جو قد علم کرده‌اند؛ گاهی با ابزار جنگ، گاهی با اراده‌ای فراتر از تمامی محاسبات نظامی. در عصر مدرن نیز، قدرت‌هایی که خود را ابرقدرت جهان خوانده‌اند، بار‌ها گمان کرده‌اند می‌توانند با زور، تهدید و تحریم، ملت‌ها را به زانو درآورند. اما هر بار، مقاومت‌هایی شکل گرفته که افسانه شکست‌ناپذیری آنها را به چالش کشیده است. یمن، نمونه بارزی از این مقاومت است. کشوری که با وجود محاصره و جنگی نابرابر، در برابر یکی از پیچیده‌ترین ائتلاف‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی جهان ایستادگی کرده و تعریف جدیدی از قدرت در جهان امروز به نمایش گذاشته است.

جنگ یمن، جنگ اراده در برابر سلاح بود

آمریکا در یمن کم آورد. این را از لابه‌لای خطوط رسانه‌های خودشان می‌شود خواند. از آن گزارش‌هایی که بوی «هزینه‌های هنگفت» می‌دهند؛ هزینه‌هایی که نه در زمین نبرد، که در جیب مالیات‌دهندگان آمریکایی نشسته‌اند و هیچ دستاوردی جز تلنبار شدن تجهیزات منهدم شده و سربازان خسته بر جای نگذاشته‌اند.

این کم آوردن، یک عقب‌نشینی ساده نیست؛ شکستی است در برابر اراده‌ای که از دل محاصره جوشیده است. اراده‌ای که با سلاح ایمان و پایداری در برابر ناو‌های غول‌پیکر ایستاده و معادله را بر هم زده است. انصارالله تسلیم نشد؛ این همان حقیقتی است که تیغ تیزش بر پیکر هیمنه واشنگتن نشسته است.

 اگر بنا بر تسلیم شدن بود و انصارالله تسلیم شده بود، صدای موشک‌ها و پهپادهایش، خواب را از چشمان صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی نمی‌ربود. اما هر روز، تیتر‌های خبری گواهند که آتش مقاومت در یمن نه تنها خاموش نشده، که شعله‌ورتر نیز گشته است.

آمریکا در این نبرد، نه با یک ارتش کلاسیک، که با نیرویی نامتقارن روبه‌رو شد. نیرویی که با رنج و سختی عجین شده بود و هیچ چیز برای از دست دادن نداشت جز عزت و شرف و در مقابل، قدرتی قرار گرفته بود که همه چیز داشت، جز اراده و پایداری لازم برای تحمل هزینه‌های یک جنگ فرسایشی. واشنگتن گمان می‌کرد با چند حمله هوایی و چند موج تحریم، این مقاومت در هم می‌شکند. اما اشتباه می‌کرد.

آمریکا در این خاک، درس‌هایی آموخت که هیچ‌گاه در آکادمی‌های نظامی‌اش به آنها اشاره نشده بود؛ درس‌هایی درباره نیروی ایمان، درباره توانایی تحریم‌شدگان در خلق ابزار‌های نبرد، درباره اینکه چگونه یک ملت رنج دیده می‌تواند بینی ثروتمندترین کشور جهان را به خاک بمالد.

عقب نشینی آمریکا در یمن از سر استیصال بود

بله به اقع باید گفت و با صدای بلند هم گفت که این روزها، از لابه‌لای اخبار و تحلیل‌ها، بوی تغییر می‌آید. بوی عقب‌نشینی. اما نه عقب‌نشینی از موضع قدرت، که عقب‌نشینی از سر استیصال. آمریکا، حالا دیگر می‌داند که نمی‌تواند با زور و تهدید، انصارالله را وادار به تسلیم کند. مذاکرات پشت پرده، واسطه‌گری‌های منطقه‌ای، همه و همه نشان از این حقیقت دارند که واشنگتن به بن‌بست رسیده است. آنها در یمن، نه تنها به اهداف نظامی خود نرسیدند، که جایگاه خود را در منطقه نیز تضعیف کردند. حمایت بی‌قید و شرط از رژیم صهیونیستی که در غزه دست به جنایت می‌زند، چهره آمریکا را در جهان اسلام مخدوش کرده است؛ و حالا، این چهره مخدوش، باید در برابر انصاراللهی سر خم کند کهدر مقابل توان نظامی آمریکا چیزی ندارد.

داستان یمن نمادی است از تغییر نظم جهانی. نمادی از این حقیقت که دوران ابرقدرتی بی‌چون و چرا به پایان رسیده است. دیگر نمی‌توان با اتکا به قدرت نظامی و اقتصادی، ملت‌ها را به زانو درآورد. دیگر نمی‌توان اراده ملت‌ها را با تحریم و تهدید شکست داد

داستان یمن، فقط یک داستان منطقه‌ای نیست. نمادی است از تغییر نظم جهانی. نمادی از این حقیقت که دوران ابرقدرتی بی‌چون و چرا به پایان رسیده است. دیگر نمی‌توان با اتکا به قدرت نظامی و اقتصادی، ملت‌ها را به زانو درآورد. دیگر نمی‌توان اراده ملت‌ها را با تحریم و تهدید شکست داد. یمن نشان داد که مقاومت، حتی در فقیرترین کشورها، می‌تواند قدرتمندترین امپراتوری‌ها را به چالش بکشد. این همان درسی است که آمریکا باید از یمن بیاموزد. درسی که هزینه‌اش را با خون سربازانش و میلیارد‌ها دلار از پول مالیات‌دهندگانش پرداخته است.

انصارالله تسلیم نشد و آمریکا کم آورد. این جمله، چکیده نبرد دریای سرخ است. نبردی که نه در خاک، که در امواج متلاطم دریا و در آسمان پر از موشک یمن شکب گرفت. نبردی که نشان داد، حتی با دست‌های خالی هم می‌توان در برابر قدرتمندترین دشمن ایستاد و او را به زانو درآورد. این پیروزی، نه فقط برای انصارالله، که برای تمام ملت‌هایی است که رویای استقلال و رهایی از سلطه را در سر می‌پرورانند. این پیروزی، سند بطلان ادعا‌های پوشالی آمریکاست؛ سند بطلان ادعای ابرقدرتی، سند بطلان ادعای توانایی کنترل جهان.

به عبارتی باید گرفت یمن، گورستان آرزو‌های آمریکاست. جایی که هیمنه پوشالی واشنگتن، زیر ضربات موشک‌ها و پهپاد‌های یمنی، در هم شکست؛ و این تازه آغاز ماجراست. داستان یمن، هنوز به پایان نرسیده است. اما هر چه هست، این پایان، پایان تسلیم انصارالله نخواهد بود. این پایان، پایان کم آوردن آمریکاست؛ و این حقیقت، تلخ‌ترین حقیقتی است که واشنگتن در سال‌های اخیر با آن روبه‌رو شده است.

این کم آوردن، فقط در یمن خلاصه نمی‌شود. رد پای این ناتوانی را می‌شود در جای‌جای جهان دید. از افغانستان و عراق گرفته تا سوریه و حالا یمن. آمریکا در تمام این جبهه‌ها، با مقاومتی روبه‌رو شده که فراتر از تصوراتش بوده است. مقاومتی که ریشه در تاریخ، فرهنگ و اعتقادات ملت‌ها دارد. مقاومتی که با پول و سلاح قابل خرید و فروش نیست. مقاومتی که از دل ظلم و ستم جوشیده و تنها با رهایی و آزادی آرام می‌گیرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا