خلیج فارس، نه فقط آبراهی راهبردی، بلکه آینده اقتصاد ایران/ از جبل علی تا بندرعباس؛ فاصلهای به وسعت مدیریت

به گزارش خبرگزاری آنا؛ مسعود دانشمند، متخصص در حوزه اقتصاد دریامحور- در دورهای، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد نفت جهان از طریق تنگه هرمز عبور میکرد. این موضوع نشاندهنده اهمیت بالای خلیج فارس در انتقال انرژی جهانی است. اما با شکلگیری تنشهای سیاسی و نظامی در منطقه، بخشی از این انتقال کاهش یافت، چون کشورها ترجیح دادند مسیرهای جایگزین و امنتری برای صادرات انرژی خود پیدا کنند. ایران، بهعنوان بزرگترین کشور در شمال خلیج فارس، سهم گستردهای در این پهنه آبی دارد.
در سوی جنوبی این منطقه نیز کشورهای امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین و عربستان سعودی قرار گرفتهاند. با توجه به موقعیت جغرافیایی و نقش تأثیرگذار ایران در خلیج فارس، لازم است که تهران برای حفظ آرامش و ثبات منطقهای، اقدامات مؤثری انجام دهد و از هرگونه تنش نظامی و سیاسی جلوگیری کند. شش کشور جنوبی خلیج فارس، با تشکیل شورای همکاری خلیج فارس جی سی سی تلاش کردهاند با هم هماهنگ باشند و منافع مشترکشان را پیگیری کنند.
ایران نیز میتواند با ایجاد یک تعامل دوجانبه و محترمانه با این مجموعه، به سمت ایجاد همکاری منطقهای حرکت کند؛ تعاملی که در نهایت به نفع همه خواهد بود. نباید فراموش کرد که هرگونه درگیری در خلیج فارس میتواند باعث افزایش قیمت نفت شود؛ اتفاقی که نهفقط منطقه، بلکه اقتصاد جهانی را هم دچار بحران میکند. همچنین اگر امنیت مسیرهای تجاری در این آبراه مهم تهدید شود، همه کشورهایی که به این مسیر وابسته هستند، با مشکلات جدی مواجه خواهند شد؛ بنابراین ایران باید نقش خود را بهعنوان یک بازیگر اصلی در منطقه جدی بگیرد و برای برقراری صلح و آرامش تلاش کند.
در عین حال، نباید اجازه داد کشورهای خارجی، مانند چین، بدون نظارت و مسئولیتپذیری، منابع دریایی خلیج فارس مانند آبزیان را بهصورت گسترده صید کنند و از پاسخگویی طفره بروند. حدود ۸۵ درصد از تجارت ایران از مسیرهای دریایی انجام میشود و عمده این تجارت از طریق دریاهای جنوبی کشور صورت میگیرد. هرچند بخش کمی از صادرات و واردات از بندر چابهار انجام میشود، اما بنادر اصلی ایران برای تجارت دریایی شامل امام خمینی، شهید رجایی، گناوه، شهید باهنر، بوشهر، عسلویه و خرمشهر هستند. اگرچه مسیرهای جادهای و بنادر شمالی کشور نیز در تجارت خارجی نقش دارند، اما میتوان بهطور قاطع گفت که حدود ۸۰ درصد از کل تجارت خارجی ایران چه واردات و چه صادرات از بنادر جنوبی انجام میشود.
با این حال، ایران از ظرفیتهای عظیم خلیج فارس بهطور کامل استفاده نمیکند. این منطقه آنقدر گسترده و باارزش است که بهرهبرداری فعلی ایران از آن، در مقایسه با ظرفیت واقعی، شاید تنها یک در هزار باشد. در حالی که کشورهای جنوبی خلیج فارس، نهایت استفاده را از این موقعیت استراتژیک میبرند. برای مثال، اگر بندر جبل علی در امارات را با بندرعباس ایران مقایسه کنیم، بهوضوح میبینیم که ایران چقدر از این نعمت خدادادی عقب مانده است. همچنین قطر در حوزه تولید و صادرات گاز از خلیج فارس، در حال تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ جهانی است این در حالی است که ما نیز در منطقه عسلویه، ظرفیتهای مشابهی داریم، اما سؤال اینجاست که آیا بهرهبرداری ما از عسلویه، با آنچه قطر انجام میدهد، قابل مقایسه است؟
اگر بهرهبرداری از خلیج فارس بهدرستی و با برنامهریزی دقیق انجام شود، میتوانیم ظرفیتهای زیادی را فعال کنیم. برای مثال، تولید ماهی و آبزیان در این منطقه میتواند بهصورت گسترده افزایش پیدا کند؛ بهگونهای که نهتنها نیاز داخلی را تأمین کند، بلکه صادرات منظم و سودآور به کشورهای دیگر نیز داشته باشیم. علاوه بر آن، شرایط اقلیمی جنوب ایران این امکان را میدهد که با سرمایهگذاری در حوزه برق خورشیدی، گام بزرگی در تولید پاک و پایدار انرژی برداریم. خلیج فارس تنها مسیر تجاری یا منبع گاز و نفت نیست؛ این منطقه یک ثروت عظیم طبیعی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی است که اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند آیندهای روشنتر برای اقتصاد ایران رقم بزند.
انتهای پیام/