۲۷/ خرداد /۱۴۰۴
صادق چراغی در گفت‌وگو با آنا:

موسیقی نواحی در معرض خطر جدی است

موسیقی نواحی در معرض خطر جدی است
صادق چراغی آهنگساز و پژوهشگر گفت: یک بار برای همیشه رسانه ملی ما باید تکلیفش را در زمینه موسیقی مشخص کند که آیا ساز را می خواهد نمایش بدهد یا خیر! همه این چیزها آسیب‌هایی است که این سال‌ها به موسیقی نواحی وارد شده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، صادق چراغی آهنگساز و پژوهشگر،  موسیقی سریال «تفنگ سر پر» و نمایش‌های «شیخ صنعان»، «بانوی خیال» و «بیژن و منیژه» را ساخته است. ساخت موسیقی برای «مستند ایران» به کارگردانی زنده‌یاد «حمید مجتهدی» که بیش از بیست سال طول کشیده از دیگر کار‌های اوست.   از آلبوم‌های او نیز می‌توان از این آلبوم‌ها نام برد: «از خشت و خاک» بر پایۀ اشعار شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، «روی در آفتاب» با گفتار شمس و اشعار مولانا، «سال نو سلام»، «نسیم نوروز» و «دور‌ها آوایی‌ست» و «از لهجۀ مفرغ». آلبوم «بخارا»‌ی او نیز با همکاری هنرمندان ایران و تاجیکستان بر پایۀ اشعار رودکی سمرقندی تولید شد و آلبوم «ایرانویج» با اشعار فردوسی را در روز بزرگداشت فردوسی در اردیبهشت امسال رونمایی خواهد کرد.

«صادق چراغی» از نیمه دهۀ هفتاد با تشکیل گروه ساز‌های ایرانی به نام گروه موسیقی «ایل» اجرا‌های بسیاری را در داخل و خارج به صحنه برد. راه‌اندازی و تولید برنامۀ پژوهشی «ایل‌بانگ» در رادیو فرهنگ از دیگر پرکاری‌های چراغی است. برنامه‌ای که در سه بستۀ موسیقی نواحی، مجلۀ موسیقی و آواز ایرانی تا اکنون در شمارگان نزدیک به ۷۰۰ برنامه به تولید و پخش رسیده و تولید و پخش این برنامه‌ها ادامه دارد. پیرامون این برنامه‌ها، کتاب «منظومه خوانی» نیز به انتشار رسیده است و کتاب «جستار‌هایی در پیوند با آواز ایرانی» را نیز آمادۀ انتشار دارد. در ارتباط با تهدیدات و خطرات مرتبط با موسیقی نواحی در کشورمان با صادق چراغی به گفت‌وگو نشستیم که مشروحش را می‌خوانید: 

در ارتباط با شرایط موسیقی نواحی در کشورمان و همینطور هنرمندان موسیقی نواحی سالهاست که زنگ خطراتی زده شده و خیلی‌ها اعتقاد دارند که این نوع موسیقی در حال محو شدن و از بین رفتن است. نظر شما دراین رابطه چیست  و آیا نسبت به تهدیداتی که در این راستا احساس می‌شود، کاری هم انجام شده است؟

پرسش شما خیلی کلان است،‌ نمی‌توان گفت که هیچ کاری صورت نگرفته و نمی‌توان هم گفت که به اندازه کافی بوده است پس باید منصفانه صحبت کنیم اینکه کارهایی صورت گرفته اما با توجه به شتاب‌ناکی جهان دیجیتال که بیشترین اثرگذاری‌اش در دنیای رسانه است، رخدادها هم شتابناک شده و پشت سر هم فعالیت‌هایی دراین سال‌ها شده اما ناچیر است! مثلا به شخصه در جشنواره آموزش و پرورش که جزو هیئت داوران هستم و بچه‌های کم سن و سال در آن حضور دارند ، یا در همین جشنواره جوان خیلی افرادی را می‌بینم که دراین عرصه مشتاق و علاقه مند هستند و فعالیت می‌کنند.

اما مسئله این است که ما تعداد زیادی نهاد داریم اما هیچ کدام با هم هماهنگ نیستند هر کدام جزیره‌ای عمل می‌کنند در حالیکه اگر اینها با هم هماهنگ شوند، خیلی کارهای بزرگ می‌توان انجام داد . 

ما می‌توانیم ناله کنیم که اوضاع خراب است اما در عین حال کارهایی هم صورت گرفته که به دلیل ناهماهنگ بودن سازمان‌ها و نهادها و اینکه هنوز درکی از این نگرانی ها نیست ، دچار مشکل و نگرانی گذر زمان هستیم . تا یک سری مسائل را از کف نداده ایم و فرصت باقیست باید کاری کرد.

مثلا چه کاری می‌توان انجام داد؟

ببینید کارهایی که باید  انجام داد نیاز به هوشمندی دارد ما الان در زمینه هوش مصنوعی و اتفاقات مرتبط با آن با هم هماهنگ نیستیم در صورتی که به نظرم د رهمین زمینه موسیقی ما باید بخش هوش مصنوعی را راه بیاندازد، نه اینکه البته یک کارمند به کارمندهایش اضافه شود اما باید فکر کنیم که با این قضیه هماهنگ شویم . چون تغییرات بیخ گوشمان در حال رخ دادن است.

دراین راستا نقش اساتید بومی و محلی و نوازندگان مهمتر هستند یا آموزش‌های رسمی کدام اولویت دارند؟

هر دو مهم هستند اما ما امروز در زمینه رسانه کمبود داریم، چرا که انحصاری کار می‌کنیم و شرایط موسیقی در کشورمان نیاز به مردم سالاری بیشتری دارد، در بحث تلویزیون زمانی مطرح شد که ما نیازمند تلویزیون خصوصی هستیم اما تندروها سنگ انداز کردن که چنین چیزی نیاز نیست اما انحصارگرایی واقعا یکی از آسیب‌های بزرگش را به عرصه فرهنگ و هنر می‌زند. تصور کنید در قرن بیستم با این همه شتابناکی فرایندهای دیجیتالی و اخبار هنر و فرهنگ ما هنوز درگیر این هستیم که در تلویزیون ساز نشان بدهیم یا خیر.

همین نشان می‌دهد که مدیران فرهنگی ما چقدر از ماجرا عقب هستند که نمی‌توان مدیران بالادستی را توجیه کنند که ما در چه خطری قرار دادیم و با نشان ندادن ساز اگر به دشمن اعتقاد داریم، آب به آسیابش می‌ریزیم چرا که در یک میدان جنگ هم باید سلاح به دست گرفت و این سلاح در عرصه فرهنگ و هنر همین ابزارهای هنری مثل موسیقی و ساز است که اگر بدان بی توجه باشیم خودمان را نابود کرده‌ایم، این بزرگترین آسیب است.

پس ما باید تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم و متوجه شویم که اوضاع مرتب نیست یک جایی به کسانی که دلسوز هستند باید دل و جرات داده شود تا بگویند که آسیب به موسیقی نواحی زده شده است.  اگر افرادی مثل مااعتراض کنند یا آدم بد داستان می‌شوند یا محکوم به سیاه نمایی! ولی ما باید تکلیفمان را مشخص کنیم ما نیازمند یک شبکه در زمینه موسیقی‌های هنری در کشور هستیم چطور در خارج از کشور یک شبکه برای موسیقی‌های پاپ تشکیل شده که البته گوش موسیقایی مردم را هم خراب کرده ما الان برای موسیقی دستگاهی و نواحی و حتی موسیقی غربی با سازهای کلاسیک نیازمند شبکه هستیم اینها همه مظلومند، به خصوص موسیقی ایرانی حالا هر طور که باشد انگار مدیران بالادستی یک مشکلی با فرهنگ ایرانی ارند که به نظرم اول از همه باید این حل شود اگر این مشکل حل شود یک گام مثبت برای رفع سایر مشکلات هم برداشته شده است.

وی همچنین توضیح داد:‌ما در طول تاریخ خودمان حمله مغول‌ها، اعراب و دشمنان داخلی زیادی را داشتیم  با این حال فکر می‌کنم همین هنرمندان بودند که از دل تاریخ این موسیقی را بیرو کشیدند هنرمندانی که نسل به نسل ساز را حفظ کردند و به الان رساندند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب