یادداشت؛

نگاهی به تجارب جهانی در ایمنی بنادر با درسی که بندر شهید رجایی داد

نگاهی به تجارب جهانی در ایمنی بنادر با درسی که بندر شهید رجایی داد
حادثه اخیر بندر شهید رجایی، در دل خود تهدیدها و فرصت‌های پنهان دارد، فرصتی برای عبور از مدیریت سنتی به سوی بنادر هوشمند و تاب‌آور در برابر بحران‌هاست.

گروه اقتصادی خبرگزاری آنا؛ بهبود بشیری - غبار هنوز فرو ننشسته بود. نه غبار فیزیکی حاصل از انفجاری که تیتر اول خبر‌ها شد، بلکه غبار سنگین‌ترِ پرسش‌ها، نگرانی‌ها و تردید‌هایی که بر فراز آب‌های نیلگون خلیج فارس و به‌ویژه بر قلب تپنده اقتصاد دریایی ایران، بندر استراتژیک شهید رجایی، سایه افکنده بود. صدای آن انفجار، هرچند در نقطه‌ای خاص رخ داد، اما پژواک آن در تمام شریان‌های اقتصادی کشور، در اتاق‌های فکر مدیران، در نگرانی‌های کارشناسان و حتی در زمزمه‌های مردمی که زندگی‌شان به نحوی با دریا گره خورده است، طنین‌انداز شد. این حادثه، یک رویداد منفرد و ایزوله نبود؛ بلکه همچون تبِ شدیدی بود که از وجود یک بیماری زمینه‌ای عمیق‌تر در کالبد مدیریت یکی از حیاتی‌ترین زیرساخت‌های کشور خبر می‌داد. بیماری‌ای که شاید نامش «غفلت از ضرورت گذار به آینده» باشد.

بندرعباس، و نگین آن، بندر شهید رجایی، فقط یک نقطه جغرافیایی در نقشه ایران نیست. اینجا دروازه ورود و خروج بخش عظیمی از تجارت خارجی کشور است؛ محلی که نبض اقتصاد ایران با بالا و پایین رفتن کانتینر‌ها در آن می‌زند. اینجا گلوگاهی است که سلامت و کارایی آن، مستقیماً بر معیشت میلیون‌ها ایرانی، بر قیمت کالا‌ها در بازار، بر توان رقابت تولیدکنندگان داخلی و بر جایگاه ایران در زنجیره تجارت جهانی تأثیر می‌گذارد. از این منظر، انفجار اخیر، فراتر از خسارات مادی و جانی احتمالی (که هر میزان آن فاجعه‌بار است)، یک زنگ خطر استراتژیک بود؛ هشداری جدی مبنی بر اینکه روش‌های سنتی مدیریت، انباشت کالا بدون توجه به ریسک‌ها، و عدم بهره‌گیری از دانش و فناوری روز دنیا، می‌تواند این شریان حیاتی را با مخاطراتی جبران‌ناپذیر مواجه سازد.

این متن، سفری است که از دلِ همین غبار و نگرانی آغاز می‌شود. سفری برای کالبدشکافی چالش‌های پیش روی بنادر ایران، نه فقط در حوزه ایمنی، بلکه در تمامی ابعاد مدیریتی، لجستیکی و فناورانه سفری برای نگریستن به آن سوی آب‌ها، به تجارب بنادر پیشرو جهان که سال‌هاست مسیر هوشمندسازی و مدیریت ریسک را در پیش گرفته‌اند. سفری برای درک مفاهیم نوینی، چون "مدیریت بنادر نسل چهارم" و "دریا ۴.۰" که آینده اقتصاد دریایی را شکل می‌دهند؛ و در نهایت، سفری برای ترسیم یک نقشه راه، پیشنهادی برای حرکت از وضعیت کنونی به سمت یک "حکمرانی نوین داده‌محور"؛ حکمرانی‌ای که بتواند پیش از وقوع بحران بعدی، خطرات را شناسایی و مدیریت کند و بنادر ایران را به جایگاهی درخور ظرفیت‌های بی‌نظیرشان برساند. این داستان، یک تهدید و یک فرصت است؛ تهدیدی که در صدای انفجار اخیر خود را نمایان ساخت و فرصتی که در دل این بحران، برای یک تحول بنیادین نهفته است. بیایید این سفر را با هم آغاز کنیم.

اهمیت استراتژیک و اقتصادی بنادر ایران

برای درک عمق چالشی که حادثه اخیر برجسته ساخت، ابتدا باید به جایگاه بی‌بدیل بنادر، به‌ویژه مجتمع بندری شهید رجایی، در تار و پود اقتصاد و ژئوپلیتیک ایران پی ببریم. این بنادر صرفاً محل تخلیه و بارگیری کالا نیستند؛ آنها شاه‌رگ‌های حیاتی کشوری هستند که با داشتن سواحل طولانی در شمال و جنوب و دسترسی به آب‌های آزاد، از پتانسیل عظیمی برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی منطقه‌ای و حتی جهانی برخوردار است.

بندر شهید رجایی دروازه طلایی تجارت ایران

بندر شهید رجایی، واقع در نزدیکی تنگه استراتژیک هرمز، به تنهایی بیش از نیمی از تجارت کانتینری ایران را به دوش می‌کشد. سالانه میلیون‌ها تن کالا از طریق اسکله‌های این بندر جابجا می‌شود. این حجم عظیم عملیات، به معنای وابستگی مستقیم بخش بزرگی از زنجیره تأمین کشور به عملکرد روان و کارآمد این بندر است. هرگونه اختلال در عملیات شهید رجایی، چه ناشی از حوادث طبیعی، چه خطا‌های انسانی یا مدیریتی و چه تهدیدات خارجی، می‌تواند به سرعت به کمبود کالا در بازار داخلی، افزایش قیمت‌ها، توقف خطوط تولید کارخانه جات وابسته به مواد اولیه وارداتی و آسیب به صادرات غیرنفتی منجر شود. این بندر، نقطه اتصال ایران به بازار‌های جهانی است و هرگونه لرزش در این نقطه، امواجش کل اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تصور کنید اگر این قلب تپنده برای مدتی از کار بیفتد یا حتی با ظرفیت کمتری بتپد؛ اقتصاد ملی دچار سکته‌ای خطرناک خواهد شد.

اقتصاد دریامحور فراتر از تخلیه و بارگیری

مفهوم "اقتصاد دریامحور" (Blue Economy) که امروزه در ادبیات توسعه جهانی جایگاه ویژه‌ای یافته، بسیار فراتر از فعالیت‌های سنتی بندری است. این مفهوم، به استفاده پایدار از منابع اقیانوسی برای رشد اقتصادی، بهبود معیشت و اشتغال و سلامت اکوسیستم اقیانوس اشاره دارد. بنادر، در این چشم‌انداز، نقش محوری و توانمندساز را ایفا می‌کنند. آنها نه تنها دروازه تجارت کالا هستند، بلکه می‌توانند به مراکز لجستیک پیشرفته، قطب‌های صنعتی مرتبط با دریا (مانند تعمیرات کشتی، صنایع فراساحل)، مراکز تحقیقات دریایی، و حتی قطب‌های گردشگری دریایی تبدیل شوند. توسعه پایدار بنادر، کلید فعال‌سازی پتانسیل‌های خفته اقتصاد دریایی ایران در حوزه‌هایی، چون شیلات و آبزی‌پروری مدرن، انرژی‌های تجدیدپذیر دریایی (مانند انرژی باد و موج)، استخراج منابع معدنی از بستر دریا، و بیوتکنولوژی دریایی است. اما تحقق این چشم‌انداز، مستلزم داشتن بنادری امن، کارآمد، هوشمند و سازگار با محیط زیست است؛ بنادری که بتوانند به عنوان سکوی پرتاب این اقتصاد نوین عمل کنند، نه مانعی بر سر راه آن.

ژئوپلیتیک و کریدور‌های ترانزیتی

موقعیت جغرافیایی منحصر‌به‌فرد ایران، به‌ویژه دسترسی به خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر، پتانسیل عظیمی برای تبدیل شدن به یک هاب ترانزیتی در منطقه و جهان را فراهم می‌کند. کریدور‌های بین‌المللی مانند کریدور شمال-جنوب (INSTC) که هند و روسیه را از طریق ایران به هم متصل می‌کند، یا مسیر‌های بالقوه در چارچوب ابتکار کمربند و راه چین، همگی به بنادر کارآمد و مدرن در جنوب و شمال ایران وابسته‌اند. بندر شهید رجایی و بندر چابهار در جنوب، و بنادر شمالی در دریای خزر، می‌توانند نقش کلیدی در تسهیل تجارت بین آسیا، اروپا و کشور‌های مشترک‌المنافع (CIS) ایفا کنند. فعال شدن این نقش ترانزیتی، نه تنها درآمد‌های ارزی قابل توجهی را نصیب کشور می‌کند، بلکه جایگاه ژئوپلیتیک ایران را نیز تقویت کرده و امنیت ملی را از طریق درهم‌تنیدگی منافع اقتصادی با سایر کشورها، افزایش می‌دهد. اما لازمه تحقق این پتانسیل، بنادری است که بتوانند با استاندارد‌های جهانی رقابت کنند؛ از نظر سرعت عملیات، هزینه تمام‌شده، ایمنی و قابلیت اطمینان. هرگونه حادثه یا ناکارآمدی در این بنادر، اعتبار ایران را به عنوان یک مسیر ترانزیتی امن و مطمئن خدشه‌دار می‌کند.

آسیب‌پذیری استراتژیک

تمرکز بالای عملیات تجاری در یک یا دو بندر اصلی مانند شهید رجایی، در کنار تمام مزایایش، یک آسیب‌پذیری استراتژیک نیز ایجاد می‌کند. هرگونه تهدید، از بلایای طبیعی (زلزله، سونامی) گرفته تا حوادث صنعتی (مانند انفجار اخیر) و تهدیدات امنیتی، می‌تواند بخش بزرگی از ظرفیت تجاری کشور را فلج کند. اینجاست که مفاهیمی، چون "پدافند غیرعامل" و "تاب‌آوری" (Resilience) اهمیت پیدا می‌کنند. مدیریت ریسک در بنادر استراتژیک، فقط یک مسئله فنی یا مدیریتی نیست، بلکه یک ضرورت امنیت ملی است. تنوع‌بخشی به دروازه‌های تجاری، توسعه بنادر کوچک‌تر، ایجاد زیرساخت‌های پشتیبان و جایگزین، و مهم‌تر از همه، پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریت بحران و ایمنی پیشرفته، اقداماتی حیاتی برای کاهش این آسیب‌پذیری هستند.

درک این اهمیت چندلایه – اقتصادی، ژئوپلیتیک، و امنیتی – پیش‌نیاز ورود به بحث اصلی است. حادثه اخیر، هرچند تلخ، فرصتی است برای بازنگری در میزان توجه و سرمایه‌گذاری ما بر روی این دارایی‌های استراتژیک. آیا ما به اندازه کافی برای حفظ سلامت و ارتقای کارایی این قلب تپنده تلاش کرده‌ایم؟ آیا آماده‌ایم تا از شیوه‌های سنتی فاصله گرفته و به استقبال آینده‌ای برویم که در آن، بنادر نه تنها بزرگ‌تر، بلکه هوشمندتر، ایمن‌تر و تاب‌آورتر باشند؟ پاسخ به این پرسش‌ها، مسیر آینده اقتصاد دریایی ایران را مشخص خواهد کرد.

نگاهی به تجارب جهانی در مدیریت هوشمند و ایمن بنادر

در حالی که ما در ایران با چالش‌های ناشی از حوادثی مانند انفجار اخیر دست و پنجه نرم می‌کنیم و به فکر راهکار‌های آینده هستیم، بسیاری از بنادر پیشرو در جهان دهه‌هاست که مسیر تحول دیجیتال و هوشمندسازی را آغاز کرده‌اند. مطالعه تجارب آنها، نه به قصد تقلید کورکورانه، بلکه برای الهام‌گیری و یافتن الگو‌های موفق، می‌تواند چراغ راه ما در این مسیر باشد. بنادری مانند روتردام، سنگاپور، هامبورگ، آنتورپ و لس‌آنجلس، هر کدام داستان‌ها و درس‌های ارزشمندی برای آموختن دارند.

پایتخت اتوماسیون و دیجیتال اروپا

بندر روتردام، بزرگترین بندر اروپا، نمونه‌ای کلاسیک از حرکت به سمت اتوماسیون و دیجیتالی شدن است. این بندر از سال‌ها پیش سرمایه‌گذاری عظیمی بر روی ترمینال‌های تمام‌خودکار انجام داده است. در ترمینال‌هایی مانند Maasvlakte II، کانتینر‌ها توسط جرثقیل‌های غول‌پیکر بدون سرنشین (Automated Quay Cranes - AQCs) از کشتی‌ها تخلیه شده و بر روی وسایل نقلیه هدایت‌شونده خودکار (Automated Guided Vehicles - AGVs) قرار می‌گیرند. این AGV‌ها کانتینر‌ها را به محوطه انبار منتقل می‌کنند، جایی که جرثقیل‌های دروازه‌ای خودکار (Automated Stacking Cranes - ASCs) آنها را با دقتی میلی‌متری در محل‌های تعیین‌شده قرار می‌دهند. تمام این فرآیند توسط سیستم‌های نرم‌افزاری پیچیده‌ای مدیریت می‌شود که با استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی، بهینه‌ترین مسیر‌ها و زمان‌بندی‌ها را محاسبه می‌کنند.

اما روتردام فراتر از اتوماسیون رفته است. آنها مفهوم "بندر هوشمند" (Smart Port) را با ایجاد یک "دوقلوی دیجیتال" (Digital Twin) از کل بندر، به سطح جدیدی برده‌اند. این دوقلوی دیجیتال، یک مدل مجازی زنده از بندر است که داده‌های لحظه‌ای را از هزاران سنسور نصب‌شده بر روی تجهیزات، زیرساخت‌ها و حتی کشتی‌ها دریافت می‌کند. با استفاده از این مدل، مدیران بندر می‌توانند عملیات را به صورت مجازی شبیه‌سازی کنند، گلوگاه‌ها را شناسایی کنند، تأثیر تغییرات مختلف (مانند تغییر الگوی باد یا ورود یک کشتی بسیار بزرگ) را پیش‌بینی کنند و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرنند.

در زمینه ایمنی، به‌ویژه مدیریت کالا‌های خطرناک (HazMat)، روتردام پروتکل‌های بسیار سخت‌گیرانه‌ای دارد. مناطق ویژه‌ای با بالاترین استاندارد‌های ایمنی برای نگهداری این کالا‌ها در نظر گرفته شده است. سامانه‌های اطلاعاتی پیشرفته‌ای مانند Port Community System (PCS) به نام PortBase، اطلاعات مربوط به تمام کالاها، از جمله کالا‌های خطرناک، را قبل از ورود به بندر دریافت و پردازش می‌کنند و به تمامی ذی‌نفعان (اداره بندر، گمرک، شرکت‌های حمل‌ونقل، پایانه‌ها) امکان دسترسی یکپارچه و برنامه‌ریزی دقیق را می‌دهند. این سامانه، امکان ردیابی لحظه‌ای کانتینر‌های حاوی مواد خطرناک و اطمینان از رعایت تمامی مقررات ایمنی را فراهم می‌کند.

سنگاپور غول کارایی و اتصال‌پذیری جهانی

بندر سنگاپور، یکی از شلوغ‌ترین و کارآمدترین بنادر جهان، نمونه‌ای درخشان از ترکیب فناوری پیشرفته با برنامه‌ریزی استراتژیک بلندمدت است. اپراتور اصلی این بندر، PSA International، یکی از بزرگترین اپراتور‌های ترمینال در جهان است که نوآوری را در قلب استراتژی خود قرار داده است. سنگاپور در حال ساخت ابرپروژه Tuas Mega Port است که پس از تکمیل، بزرگترین ترمینال کاملاً خودکار جهان خواهد بود و ظرفیت جابجایی سالانه ۶۵ میلیون TEU (واحد معادل بیست فوت کانتینر) را خواهد داشت. این پروژه، تجسمی از آینده بنادر است: استفاده گسترده از AGV‌های الکتریکی، جرثقیل‌های خودکار، و سیستم‌های مدیریت یارد مبتنی بر هوش مصنوعی.

اما کارایی سنگاپور فقط به سخت‌افزار و اتوماسیون محدود نمی‌شود. آنها پلتفرم‌های دیجیتال جامعی مانند digitalPORT@SG™ را توسعه داده‌اند که یک پنجره واحد برای تمام خدمات دریایی و بندری فراهم می‌کند. این پلتفرم، فرآیند‌هایی مانند اعلام ورود و خروج کشتی، درخواست خدمات (مانند یدک‌کش یا راهنما)، و تشریفات گمرکی و قرنطینه را به صورت کاملاً دیجیتال و یکپارچه انجام می‌دهد و باعث صرفه‌جویی قابل توجهی در زمان و هزینه برای خطوط کشتیرانی و صاحبان کالا می‌شود.

سنگاپور همچنین در زمینه بهینه‌سازی زمان‌بندی و پیش‌بینی دقیق زمان ورود کشتی‌ها (Estimated Time of Arrival - ETA) با استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل داده‌های کلان (Big Data) پیشگام بوده است. این امر به بندر امکان می‌دهد تا منابع خود (اسکله، جرثقیل، نیروی انسانی) را به بهترین شکل ممکن تخصیص دهد و از ازدحام و تأخیر جلوگیری کند.

در زمینه ایمنی، سنگاپور با توجه به حجم عظیم ترافیک دریایی در تنگه مالاکا، سرمایه‌گذاری زیادی بر روی سیستم‌های نظارت و مدیریت ترافیک دریایی (Vessel Traffic Management Systems - VTMS) و همچنین پروتکل‌های سخت‌گیرانه برای حمل و نقل و نگهداری کالا‌های خطرناک انجام داده است.

هامبورگ، آلمان پیشگام در "بندر هوشمند" و پایداری

بندر هامبورگ با ابتکار "smartPORT" خود، بر روی بهینه‌سازی جریان ترافیک، نه تنها در دریا بلکه در اتصال به شبکه حمل‌ونقل داخلی (ریلی و جاده‌ای) تمرکز کرده است. آنها از سیستم‌های هوشمند مدیریت ترافیک برای هدایت کامیون‌ها به سمت ترمینال‌های کمتر شلوغ، و بهینه‌سازی زمان‌بندی قطار‌ها استفاده می‌کنند. همچنین، هامبورگ توجه ویژه‌ای به مسائل زیست‌محیطی و پایداری دارد. ابتکاراتی مانند استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در عملیات بندری، فراهم کردن امکان اتصال کشتی‌ها به برق ساحلی (Shore Power) برای کاهش آلودگی هوا در زمان پهلوگیری، و توسعه زیرساخت برای سوخت‌های جایگزین مانند LNG (گاز طبیعی مایع) و هیدروژن، از جمله اقدامات این بندر در راستای تبدیل شدن به یک "بندر سبز" است.

آنتورپ، بلژیک تخصص در مدیریت کالا‌های شیمیایی و پتروشیمی

بندر آنتورپ، به عنوان دومین بندر بزرگ اروپا، میزبان یکی از بزرگترین خوشه‌های صنایع شیمیایی و پتروشیمی در جهان است. این امر، چالش‌های ایمنی منحصربه‌فردی را برای این بندر ایجاد کرده است. آنتورپ در زمینه مدیریت ایمن کالا‌های خطرناک، به‌ویژه مواد شیمیایی، تجارب ارزشمندی دارد. آنها از سیستم‌های پیشرفته شناسایی و ردیابی مواد، پروتکل‌های سخت‌گیرانه نگهداری و جابجایی، و برنامه‌های آمادگی و واکنش اضطراری بسیار دقیقی استفاده می‌کنند. همکاری نزدیک بین اداره بندر، شرکت‌های شیمیایی، سازمان‌های امدادی و نهاد‌های نظارتی، اساس این مدیریت ایمنی موفق را تشکیل می‌دهد.

لس‌آنجلس و لانگ بیچ، آمریکا تمرکز بر محیط زیست و کاهش آلایندگی

این دو بندر همجوار که بزرگترین مجتمع بندری ایالات متحده را تشکیل می‌دهند، در سال‌های اخیر تلاش‌های گسترده‌ای را برای کاهش اثرات زیست‌محیطی عملیات بندری آغاز کرده‌اند. "برنامه اقدام هوای پاک" (Clean Air Action Plan - CAAP) آنها، شامل مجموعه‌ای از استراتژی‌ها برای کاهش آلایندگی کشتی‌ها، قطارها، کامیون‌ها و تجهیزات جابجایی بار است. برنامه‌هایی مانند Clean Truck Program که تردد کامیون‌های قدیمی و آلاینده را ممنوع کرده و مشوق‌هایی برای استفاده از کامیون‌های پاک‌تر ارائه می‌دهد، نمونه‌ای از این اقدامات است. این بنادر همچنین در زمینه استفاده از برق ساحلی و توسعه تجهیزات الکتریکی و کم‌آلاینده پیشگام بوده‌اند.

جمع‌بندی تجارب جهانی

نگاهی گذرا به این نمونه‌ها نشان می‌دهد که بنادر پیشرو جهان، مسیر آینده را در چند محور کلیدی دنبال می‌کنند:

۱. دیجیتالی‌سازی فراگیر: استفاده از فناوری اطلاعات برای یکپارچه‌سازی فرآیندها، اشتراک‌گذاری داده‌ها و ایجاد شفافیت.

۲. اتوماسیون هوشمند: به‌کارگیری ربات‌ها و سیستم‌های خودکار برای افزایش سرعت، دقت و ایمنی عملیات، به‌ویژه در کار‌های تکراری یا خطرناک.

۳. مدیریت ریسک مبتنی بر داده: استفاده از تحلیل داده‌ها و هوش مصنوعی برای شناسایی، پیش‌بینی و کاهش انواع ریسک‌ها (عملیاتی، ایمنی، امنیتی، زیست‌محیطی).

۴. تمرکز بر پایداری: کاهش اثرات زیست‌محیطی و حرکت به سمت عملیات سبز.

۵. همکاری و یکپارچگی: ایجاد پلتفرم‌هایی برای همکاری مؤثر بین تمامی ذی‌نفعان در زنجیره تأمین بندری.

۶. آینده‌نگری و سرمایه‌گذاری بلندمدت: برنامه‌ریزی استراتژیک برای تطبیق با روند‌های آینده و سرمایه‌گذاری جسورانه در فناوری‌های نوین.

این تجارب، در تضاد با وضعیتی قرار می‌گیرد که در آن، انباشت کالا در اسکله‌ها به یک رویه تبدیل شده و مدیریت ریسک، به‌ویژه برای کالا‌های خطرناک، ممکن است از استاندارد‌های لازم برخوردار نباشد. انفجار اخیر، هشداری بود که نشان داد ادامه این مسیر سنتی، می‌تواند هزینه‌های جبران‌ناپذیری داشته باشد. اکنون زمان آن است که ایران نیز با جدیت بیشتری، گام در مسیر تحول دیجیتال و هوشمندسازی بنادر خود بگذارد و از تجارب موفق جهانی، درس‌های لازم را بیاموزد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب