ناگفتههای «امین سالمی» از کنسرتهای بدون کلام در ایران

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، ارکستر «نوای آفتاب» طی سالهای گذشته با اجرای قطعات بیکلام، به عنوان یکی از جریانهای متفاوت موسیقی ارکسترال در ایران شناخته شده است. اما امسال، این گروه با تغییری مهم به صحنه بازمیگردد؛ تغییری که شامل همکاری با خواننده و ورود به عرصه اجرای آوازی است. این انتخاب، صرفاً یک تصمیم اجرایی نیست؛ بلکه بهنظر میرسد برآمده از دغدغههای تازهای است در دل گروه و رهبر آن، امین سالمی. در این گفتوگو، تلاش کردهایم فراتر از ظاهر این تغییر، به ریشهها، چالشها و نگاه شخصی او به این مسیر تازه بپردازیم.
چه شد که تصمیم گرفتید به سراغ اجرای با خواننده با ارکستر نوای آفتاب بروید؟ این تغییر چه طور شکل گرفت؟
کار ما با ارکستر نوای آفتاب در ۱۴۰۲ با حضور مهیار شادُروان به عنوان خواننده شروع شد و در اجرای دوم هم با حضور امیر رفعتی به عنوان خواننده اجرا داشتیم. در سال ۱۴۰۳ هم با آقای محمدرضا منصوری برنامه داشتیم البته ارکستر منحصر به قطعات بی کلام نبود و نیست.
اما سال گذشته با پیشنهاد و مشارکت محمدرضا آقایی ۳ کنسرت مستقل (۶ سانس) و یک اجرا در جشنواره فجر را به موسیقی فیلم اختصاص دادیم. این اجراها هیچ تضادی با اجراهای خواننده دار نداشت و ندارد. چنانچه سال گذشته در میان اجراهای موسیقی فیلم با خوانندگی محمدرضا منصوری اجرا کردیم.تغییر رویکرد نیست برحسب شرایط و پیشنهاد اجراهایی که داریم تصمیم گرفته میشود.
ورود یک خواننده به ترکیب ارکستر، چه چالشهایی برای شما به عنوان رهبر ارکستر ایجاد کرده؟ آیا این به معنای تغییر در شیوه آهنگسازی یا تنظیم هم هست؟
در اجراهای موسیقی فیلم محدودیتی از نظر گام اجرا یا حجم و تعداد نوازندههای کل ارکستر نداریم. برحسب نیاز قطعات نوازنده دعوت میشود و تنظیم قطعات هم بر مبنای اصل قطعات و عادت شنیداری مخاطبان است.
اما وقتی خواننده داریم گام قطعات باید برحسب توانایی و جای صدای خواننده باشد که گاهی این جای صدا روی گامهایی قرار میگیرد که برای بعضی سازها مشکلات یا محدودیتهایی به همراه دارد یا در اجراهای این چنینی باید وضوح صدای خواننده در اجراها با دینامیک درست سازها دچار خدشه نشود، چون مخاطب باید کلمات و صدای خواننده را بشنود.
مساله بعد تنظیم قطعات است، خوانندهها قطعاتشان را در استودیو با هر نوع تنظیمی ضبط میکنند و شرایط استودیو امکان ادیت یا اصلاح یا چند بار ضبط را میدهد. اما در اجرا چنین شرایطی نداریم باید قابل اجرا بودن تتظیمات و قطعات در نظر گرفته شود.
برخی معتقدند که همکاری با خواننده گاهی میتواند باعث شود صدای خود ارکستر در حاشیه قرار بگیرد. شما چطور این تعادل را برقرار میکنید؟
وقتی خواننده در ارکستر حضور دارد تمرکز مخاطبان روی خواننده هست و بیشتر مخاطبان سالن هم به دلیل علاقه به خواننده در کنسرت حضور دارند، مساله تعادل نیست، ارکستر وظیفه اجرای درست و دقیق قطعات را دارد و خواننده عامل ارتباط بین ارکستر و موسیقی با مخاطبان است، در کنسرت رقابت و خودنمایی وجود ندارد تمام ارکان اجرا در کنار هم یک اجرا را شکل میدهند.
عدهای فکر میکنند استفاده از خواننده فقط راهی برای افزایش مخاطب و بلیتفروشی است، نه یک انتخاب هنری. شما با این نگاه چطور برخورد میکنید؟
از اواسط سال گذشته چند پیشنهاد همکاری از طرف تهیه کنندهها برای خوانندگان مختلف داشتیم. اما در مورد خوانندگانی که برای سال ۴۰۴ من تصمیم بر اجرا گرفتم خوانندگان فقط دارای فروش و مارکت نیستند. محبوبیت و فروش بلیط این افراد هم در نظر گرفته شده، اما فقط فروش بلیط نیست، علاقه خودم به اجرا با این خوانندهها و زیبایی قطعات این عزیزان و کیفیت قطعات بسیار بیشتر مد نظر من بود.
اما در پایان سال 1404 و پس از اجراهایی که انجام دادیم میتوانید قضاوت کنید که در معیار انتخاب هایم درصد هنری اجراها بالاتر بوده یا مارکت و فروش بلیط.
این تغییر برای شما بیشتر جنبه هنری داشته یا پاسخی بوده به نیاز یا ذائقه جدید مخاطب؟
سال گذشته ما موسیقی فیلم اجرا کردیم بسیار هم تجربه خوبی بود، با افزایش نوازندهها که برحسب نیاز اتفاق افتاد ، توان اجرایی ارکستر بیشتر شد. من شناخت بیشتری از اعضا ارکستر و قابلیتهای این هنرمندان پیدا کردم، تجربه اتکا به ارکستر و به اصطلاح کاور نشدن ایرادات با خواننده را پیدا کردم. اما یک واقعیتی را باید بپذیریم، ارکستر با اجرای کنسرت بدون مخاطب کافی محکوم به شکست است و راهی به سمت ماندگاری ندارد.
متاسفانه مسیر کنسرت بی کلام در ایران راه آسان و ارزانی نیست
یک سال من و آقای آقایی با هزینه شخصی مسیری را طی کردیم جنبه هنری خوبی داشت، اما با شرایط اقتصادی فعلی جامعه؛ (من از طرف خودم عرض میکنم) ادامه این مسیر برایم مقدور نبود و نیاز به شرایط جایگزین یا اجراهایی با امکان تامین مالی برای آینده داشتم، در اجرای موسیقی بی کلام سالنهای کوچک و متوسط با تعداد مخاطب زیر ۱۰۰۰ نفر جوابگوی هزینهها نیست. اجاره سالنهای بزرگ بسیار بالاست و فروش ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ بلیط کنسرت بی کلام هم در شرایط جامعه ما حداقل در سال ۱۴۰۴ سخت و تقریبا غیر ممکن است.
از نظر شما اجرای با خواننده، تجربهای گذراست یا ممکن است تبدیل به بخشی از هویت آینده ارکستر شود؟
همانطور که عرض کردم شروع ارکستر ما با خواننده بوده، هویت ارکستر با خواننده یا بی خواننده تغییر نمیکند، ما هم با خواننده اجرا میکنیم و هم اگر شرایط فراهم باشد بدون خواننده اجرا میکنیم، این دو اجرا تضادی با هم ندارند و تصمیم برای اینکه چه نوع کنسرتی اجرا کنیم بر اساس شرایط است.
خود شما شخصاً چه دغدغه یا انگیزهای برای این نوع همکاری داشتید؟ آیا این مسیر چیزی به شما اضافه کرده که در قالب بیکلام نمیشد تجربهاش کرد؟
این جواب کاملا شخصی و نظر خودم است و الزامی بر تایید یا رد یا درست و غلط بودنش ندارم. من موسیقی پاپ ارکسترال را دوست دارم معمولا هم وقتی دنبال موسیقی برای شنیدن در تنهایی خودم هستم سراغ این نوع موسیقی میروم، اجرای این گونه از موسیقی هم برایم لذت بخش است. در لیست خوانندگانی که از طرف تهیه کنندهها پیشنهاد شد ملاک انتخابم خوانندگانی بودند که کار ارکسترال انجام دادهاند، راه ادامه مسیر موسیقی بی کلام را برای ارکستر و خودم مسدود نکردم، اما فعلا در شرایطی نیستم که قالب بی کلام را الان ادامه دهم.
کنسرت موسیقی بی کلام تهیه کنندهای لازم دارد که دغدغه برگشت مالی اجرا را نداشته باشد ، من این امکان را ندارم مساله ۵۰ میلیون و صد میلیون نیست! یک کنسرت ارکسترال در قالب بی کلام و با کیفیت فنی و هنری و اجرایی استاندارد در سالنهای بزرگ تهران بیش از یک و نیم میلیارد تومان هزینه دارد. اگر قطعه موسیقی اجرا شده کیفیت و ارزش هنری داشته باشد، جنبه هنری اجرای بی کلام یا با کلام تفاوتی ندارد.
براساس این گزارش، به زودی ارکستر نوای آفتاب در قالبهای متفاوتتر و جدیدتری با حضور خوانندگان به صحنه خواهد رفت.
انتهای پیام/