عسلویه؛ شهری پر از نعمت، اما نه برای بومیان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در روزهای پایانی فروردینماه، به همت مرکز رسانه قوه قضاییه و در قالب نهمین تور رسانهای این مرکز به یکی از جنوبیترین و البته مهمترین مناطق ایران سر زدیم، یعنی محدوده عسلویه و سیراف که با وجود پتروشیمیهای بزرگ به یکی از پولسازترین مناطق ایران معروف است.
محدوده عسلویه، کنگان و شهرهای آن اطراف به معنای واقعی کلمه منطقهای صنعتی است، جایی که بیشتر از منازل مسکونی پتروشیمیهایش به چشم میخورد و در تک تک بازارها و کوچه و خیابانهایش، بیشتر از هر چیزی بوی گاز است که استشمام میکنید. حتی زمانی که بر فراز این شهر پرواز میکردیم چیزی که توجهمان را بیش از موارد دیگر به خود جلب کرد، فراوانی و البته مهندسی جالب این پتروشیمیهای ریز و درشت بود که نورپردازی آنها جذابیت دیدنشان از فاصله چند هزارپایی را بیشتر هم میکند.
زندگی زیر هجوم ریزگردها
اما زندگی همیشه در جنوب آسان نیست. صبح روز نخست حضورمان در بوشهر به هوای دیدن ساحل خلیج فارس پشت پنجره هتل رفتیم، اما نه تنها خلیج فارس که حتی ساختمانهای اطراف هتل هم مشخص نبود و همه چیز در محاصره ریزگردها پنهان شده بود. برای ما که سالها در آلودگی تهران نفس کشیدیم شاید صحبت از آلودگی و هوای ناسالم چیز جدیدی نباشد، اما پدیده ریزگردها به مراتب ترسناکتر از آلودگیهایی شبیه به پایتخت است. در این شرایط نامساعد جوی خط دید بیشتر از ۵۰ تا ۱۰۰ متر نیست و کافیست خودروی خود را برای دقایق کوتاهی خارج از پارکینگ نگه دارید تا ببینید در لحظه چند میلیمتر گردو غبار روی آن مینشیند.
در این وضعیت عجیب و غریب برای اینکه بهتر درک کنیم شرایط زندگی در این منطقه چگونه است، با مردم عسلویه گفتوگو کردیم، مردمی که عدهای از آنها در پتروشیمیها مشغول به کار هستند و برخی به شغلهای دیگر. عبدالله یکی از جوانان بومی شهر است که در یک پتروشیمی بزرگ به عنوان راننده کار میکند. او در ابتدا درباره وضعیت زندگی خود و خانوادهاش میگوید: ما همیشه شرایط نامناسبی داریم مثل وضعیت آلودگی هوا که امروز میبینید و به جز این بوی گاز که در سراسر شهر استشمام میشود، این داستان از بچگی با ما بوده و، چون خانوادهمان اینجا بوده ما هم ماندیم و نمیتوانیم شهر و خانوادهمان را رها کنیم.
نعیم که او نیز از کارگران روزمزد یکی از همین پتروشیمیهاست هم میگوید: شرکت نفت اینجا آمد و حالا عدهای با استخدام در آنجا کار و درآمد دارند و میتوانند زندگیشان را تامین کنند ولی مردم عادی متاسفانه شرایط خویی ندارند. کارگر روزمزد روزانه ۷۰۰ هزار تومان دستمزد میگیرد و ۷ روز از ماه هم مجبور است کار نکند، یعنی برای ما روزمزدها بیشتر از ۲۳ روز در ماه حقوق در نظر نمیگیرند که در پایان ماه رقم ناچیزی دست نا را میگیرد.
وی افزود: در شهر ما مراکز دولتی برای استفاده عموم مردم وجود دارد، مثلا هنوز مدارس دولتی هست ولی هم تعداد آنها کم است، هم سطح علمی پایینتری از مدارس خصوصی دارد. با این وجود مسئلهای که آزاردهنده است این است که مشاغلی که در شهر و استان ما ایجاد شده در اختیار غیربومیها قرار میگیرد و بومیها نمیتوانند در این پتروشیمیها به آسانی مشغول به کار شوند.
این نکته یکی از دغدغههای اصلی شهروندان جنوب است، آنها معتقدند وقتی از کودکی با مشکلات زیست محیطی این شهر ساختهاند، باید اولویت اصلی پتروشیمیها برای مشاغل مختلف باشند. سعید که در بازار ماهی فروشان عسلویه مشغول است توضیح میدهد: بنا بود ییشتر مشاغل در پتروشیمیها به بومیها برسد، اما در عمل برخی افراد آشناهای خود را سر کارهای اصلی میبرند و نیروهای بومی در نهایت نظافتچی، راننده، خدماتی یا مسئول فضای سبز میشوند. برخی میگویند نیروی بومی که تحصیلات بالا دارد به سراغ کار در پتروشیمی نمیآید ولی آزمونهای استخدامی سختگیرانهای وجود دارد و اگر کسی معرف دلسوزی نداشته باشد نمیتواند از این آزمونها سربلند عبور کند. من خودم کسانی را میشناسم که با مدرک لیسانس راننده هستند یا در فضای سبز کار میکنند.
ورود دستگاه قضا به مسئله اشتغال بومیان
حجتالاسلام اژهای رئیس قوه قضائیه در سال گذشته دو مرتبه به استان بوشهر سفر کرد و در جریان این سفرها به طور خاص به این مشکل بومیان در خصوص اشتغال در پتروشیمیها پرداخت. حالا دادگستری استان نیز به طور ویژه این مسئله را رصد کرده تا پتروشیمیها حداقل طبق قانون ۵۰ درصد کارکنان خود را از میان نیروهای بومی استخدام کنند.
مهدی مهرانگیز رئیس کل دادگستری استان بوشهر کسی است که به طور خاص این معضل استانی را پیگیری میکند. وی با اشاره به دلخوریهای مردم بومی استان از وضعیت اقتصاد به خبرنگاران گفت: دلیل اینکه صدای گلایههای مردم استان بوشهر در پایتخت شنیده نمیشود متانت مردم استان است. ما در بحث جاده، انرژی، فضای آموزشی و بیمارستان مشکل داریم، ولی مردم اعتراض نمیکنند. استانی مثل بوشهر که تا این حد درآمد دارد و بیشترین وصول مالیاتی در کشور را دارد باید حضور صنعت و تاثیر آن را در زندگی خو ببینند. این پذیرفتنی نیست که در زمینه اشتغال ما افرادی را از خارج استانها بیاوریم و در پتروشیمیها مشغول به کار کنیم، به همین دلیل طبق مصوبه دولت حداقل باید ۵۰ درصد استخدامیها از استان خودمان باشد. البته این حداقل است و همه میتوانند این رقم را بالا ببرند.
وی ادامه داد: وقتی بومیها در عسلویه در معرض استنشاق گازهای سمی هستند و ممکن است خودم یا خانوادهشان آسیب ببینند، حتما باید در زمینه استخدام نگاه ویژهای به آنها داشته باشیم و به سمتی برویم که در بوشهر بیکار نداشته باشیم. اشتغال حق مسلم مردم بومی استان است و باید صنعت هم به استخدام بومیان همت ورزد تا معضل بیکاری در این استان نداشته باشیم.
این مسئله را با حسن اسعدی جانشین مدیرعامل مجتمع گازی پارس جنوبی در میان گذاشتیم و او در پاسخ به خبرنگار آنا در رابطه با تعداد کارکنان این مجتمع و درصد حضور بومیان در میان کارکنان توضیح داد: ما در مجموع ۳۵۰۰ نیرو داریم که یا رسمی هستند یا تعیین وضعیت شدند، مابقی هم نیروهای پیمانکاری هستند ولی در مجموع میزان حداقل ۵۰ درصدی کارکنان که باید به بومیان میرسید رعایت شده است.
وی افزود: به هر حال فرآیندی برای استخدام وجود دارد و جذب نیروها با هماهنگی منطقه ویژه انجام میشود، اما تلاش شده حداقل ۵۰% کارکنان بومی باشند، اگرچه لین موضوع در میان نیروهای تخصصی کمتر و در نیروهای پشتیبانی بیشتر است و ما برنامه داریم با استفاده از فرآیندهای جدید جذب و استفاده از آزمونهای ورودی بعد برن که این درصد رو بیشتر هم بکنیم با آموزش به نیروهای جدید درصد بومیان را افزایش دهیم.
اینکه اهالی عسلویه و روستاهای اطراف آن باید سهم ویژهای در میان استخدامیهای پتروشیمیهای مختلف منطقه داشته باشند موضوعی انکارناپذیر و غیرقابل بحث است، جوانان این منطقه که از حداقلهای تفریحی محروم هستند باید حق اشتغال آزاد در محدوده زندگی خود را داشته باشند، این کمترین حقی است که باید به آنها داد و امیدواریم پیگیریهای دولتی و حاکمیتی در میان جواب دهد و در نهایت گلایهها و نارضایتیهای بومیان در این خصوص از بین برود.
انتهای پیام/