سرمایههای خُرد راهحلهای خارج از بورس هم دارد؛ دولت دوازدهم مردم را از بورس ترساند!

خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ در راستای تحقق شعار سال و با هدف بررسی نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در پیشبرد اهداف اقتصادی کشور تمرکز اصلی بر نقشآفرینی دانشگاهها در زمینههای نوآوری، پژوهش، کارآفرینی و همچنین بررسی چالشها و فرصتهای پیش روی جذب و هدایت سرمایههای خرد به سمت تولید مولد است.
در شرایط کنونی که اقتصاد ایران با چالشهای متعددی نظیر تورم، رکود و نوسانات ارزی مواجه شده، هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد و ایجاد ارزش افزوده از اولویتهای اصلی سیاستگذاری اقتصادی به شمار میرود.
در این راستا، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بهعنوان کانونهای تولید علم، فناوری و نیروی انسانی متخصص، نقش بیبدیلی در تحقق این هدف ایفا میکنند و این مراکز با تکیه بر ظرفیتهای علمی و پژوهشی خود، میتوانند در شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری، ارائه راهکارهای نوآورانه و مشاوره به دولت و بخش خصوصی، نقشآفرینی کنند.
دانشگاهها باید با تمرکز بر این حوزهها به توسعه فناوریهای نوین و ایجاد محصولات و خدمات دانشبنیان کمک کنند و این رویکرد نهتنها منجر به افزایش بهرهوری و رقابتپذیری اقتصاد میشود، بلکه با ایجاد اشتغال و افزایش درآمد به بهبود رفاه اجتماعی نیز کمک خواهد کرد.
موضوع مهمتر و حیاتیتر جذب سرمایههای خُرد و نقش آن در توسعه اقتصادی است و در این زمینه بورس بهعنوان بهترین راهکار برای افزایش مشارکت اقتصادی است که ذیل حاکمیت شرکتی تعریف میشود، البته مردم کشورمان خاطره خوبی از سرمایهگذاری در بورس در دولت روحانی ندارند و ضروری است اعتماد از دست رفته مردم بازگردد.
راههای جایگزین جذب سرمایههای خُرد هم ایجاد پروژههای محلی در قالب تعاونیهاست و این رویکرد با فراهم آوردن امکان مشارکت مستقیم مردم در پروژههای اقتصادی، میتواند به توزیع عادلانه ثروت و کاهش نابرابریهای اقتصادی کمک کند.
خبرنگار آنا با توجه به نامگذاری سال ۱۴۰۴ به «سرمایهگذاری برای تولید» گفتوگویی را با خسرو عزیزی اقتصاددان و معاون دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری ترتیب داده تا موضوعاتی ازجمله تأثیر ارز و دلار در نابسامانیهای اخیر اقتصادی، ورود بیضابطه به بازار مسکن در رهایی این بازار از دایره نظاممندی، راهکارهای سرمایهگذاری مولد با هدایت سرمایههای خُرد به سمت تولید، خروج از حاکمیت شرکتی فردی، ارتباط میان مسائل اقتصادی فعلی ازجمله نابسامانی بازار ارز با احتکار طلا و دلار و ... را با این کارشناس اقتصادی مورد بررسی علمی تخصصی قرار دهد.
بخش سوم و پایانی گپ و گفت آنا با عزیزی در پی میآید:
رسالت دانشگاهها نوآوری در اقتصاد است
آنا: نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بهخصوص دانشگاه آزاد را در تحقق شعار سال چه میدانید؟
عزیزی: دانشگاه یک رسالتی دارد که همراستا با رسالت دولت درراستای کمک به رفع چالشهای کشور است و کار دانشگاه از نگاه آموزشی و تئوری، تحقیقاتی و پژوهشی در این حوزههاست، همین صحبتی که بهعنوان یک فرد دانشگاهی با شما داریم درباره نظریهها و گفتوگوها صحبت میکنم.
منِ استاد دانشگاه سرمایه زیادی ندارم که دنبال کارخانهسازی، سدسازی و فعالیتهای کلان بروم، بنابراین باید ایده آن را در دانشگاه داشته باشیم، در دانشگاه، کلاس درس و مجامع زیادی که تشکیل میشود، باید شفافسازی کنیم، چراکه دانشگاه محل و مکتب تغییر است.
البته نوآوری هم وظیفه دانشگاه است و کم و بیش نوآوریهایی هم دارد و خوشبختانه دانشگاه آزاد در این زمینه بهخصوص حوزه دانشبنیان خوب عمل کرده، درحقیقت نقش دانشگاه به این بخش برمیگردد که در فعالیتهای دانشبنیان ورود کند یا در مکانهایی که اگر احیاناً سرمایهگذاری داشته، روی کالاهای مولد و تولید برخی از کالاها متمرکز باشد.
برخی از واحدهای دانشگاهی امکانات کارگاهی و آزمایشگاهی خوبی دارند و میتوانند به سهم خود در تولید نقش داشته باشند، دانشگاه در نامگذاری شعار سال با دولت همراه است تا مشکلات اقتصادی کشور رفع شود.
آنا: راهکارتان برای هدایت سرمایههای خُرد چیست و چگونه میتوان این سرمایهها را زودبازده کرد و تضمین سوددهی داد؟ آیا این سرمایه خُرد را میتوان سودده کرد تا بعد از مدتی تبدیل به سرمایه کلان شود؟
عزیزی: قطعاً میشود؛ راه جذب سرمایههای خُرد که عملا در سطح کشور و سطح ملی قابل توجه میشود در پروژههای سنگین است که میتوان به کار برد و بهترین راه در هر کشوری بورس است.
بورس درراستای این هدف ایجاد شده که افراد در هر قد و قواره مالی بتوانند در فعالیتهای اقتصادی سهیم شوند، یعنی سهام شرکتهای مختلف را بخرند، بنابراین قالب استاندارد تجربه شده در دنیا و کشورهای پیشرفته خرید سهام شرکتها در قالب بورس و مقررات بورس است، اما این بحث جدید بوده و در زمان محدود نمیتوان ورود کرد.
راه جذب سرمایههای خُرد که عملاً در سطح کشور و سطح ملی قابل توجه میشود میتوان در پروژههای سنگین به کار برد و بهترین راه در هر کشوری بورس است
بهترین راهکار بورس بوده که دنیایی از بحث است، بورس باید کارآمد و فعال باشد و سرمایههای خُرد مردم را جذب کند، باید حتیالامکان به مردم اعتمادی شود که متأسفانه سال ۹۹ بخشی از سرمایه اجتماعی دولت در این زمینه از بین رفت.
بهطور مشخص سال ۹۹ در زمان دولت آقای روحانی مردم و خلقالله را از بورس ترساندیم و اکنون نام بورس که میآید بسیاری از مردم آسیبدیده از این بازار دل خوشی نداشته و نگاه خوبی به آن ندارند، در حالی که ساز و کار بورس عملاً برای سرمایههای خُرد است.
وظیفه حاکمیت شرکتی تولید ثروت از سرمایههای خُرد است
آنا: آیا میتوان سرمایههای خُرد را برای خارج از بورس هم تعریف کرد؟
عزیزی: بله. سرمایههای خُرد راهحلهای خارج از بورس هم دارد بهشرط آنکه پروژههای محلی در قالب تعاونی ایجاد شود یا مردم اعتماد کنند و چند مقام مسئول پولها را روی هم جمع کنند تا بتوان با آن پول کاری کرد، چون با پول خُرد کاری نمیتوان کرد، اما وقتی جمع و تجمیع شود این پول میتواند کارخانه و فعالیت تولیدی را فراهم کند.
اما این امر قالب میخواهد که آن شرکت است و این شرکت هم باید تحت حاکمیت شرکت دیگر باشد، اما بهترین چارچوب برای اعمال حاکمیت شرکتی، بورس است.
منظور از حاکمیت شرکتی این است که منافع سهامداران را افزایش دهد و ثروت سهامداران را در آن فعالیت زیاد کند و اگرغیر از این باشد سرمایهگذاری مردم در آن شرکت معنا نخواهد داشت و این سؤال بهوجود میآید که اصولاً چرا مردم پول گذاشتهاند؟ بنابراین تحت چارچوب حاکمیت شرکتی چنین چیزی امکان دارد.
آنا: البته سرمایههای خُرد تحت حاکمیت غیرشرکتی ممکن است تبعات جبرانناپذیر اقتصادی داشته باشد، کما اینکه این تجربه از گذشته وجود دارد.
عزیزی: بله. اگر حاکمیت شرکتی نباشد، ممکن است مسائل دیگری بیفتد و یک کلاهبردار تمام پولها را ببرد و این اتفاق هم رخ داده است، بهطوری که فرد ثبتنام کند و وعده بدهد و با وعده و وعیدهای تولید پول مردم را ببرد و اینگونه مردم سرمایهشان را از دست بدهند، به همین منظور بورس قالبی است که در آن حاکمیت شرکتی اعمال میشود و بهترین ابزار و روش برای مشارکت سرمایهها و پساندازهای مردم در راستای جذب در بخش تولید است.
احتکار دلار و ارز به بازار آسیب زده است
آنا: با توجه به امکانی که بازار دلار، طلا، سکه و مسکن نسبت به سرمایهگذاری و کسب سود دارند چگونه میتوان این انگیزه را از این بازارها خارج کرد که سرمایهها از طریق مالیات و ... کسر شود، اصولاً بازار طلا، مسکن و دلار میتواند تضمین سوددهی در آینده باشد؟
عزیزی: بازار مسکن با بازار طلا، سکه و ارز متفاوت است، چراکه مسکن بازار مصرفی است و نباید به بازار مسکن ورود کنیم، کاری که الان شده و مسکن را به این روز کشانده و باید به منطق اقتصادی توجه کنیم.
منطق اقتصادی میگوید هرکس دنبال سود خودش است و کسی به غیر از این عمل کند در علم اقتصاد منتفع نمیشود، اگر فردی میبیند امروز سکه بخرد دو ماه بعد ۲۰ درصد سود دارد چرا نکند؟ منطق اقتصادی میگوید بخر. اگر دلار بخرد بعد از مدتی کلی سود میکند منطق اقتصادی میگوید بخر. منطق اقتصادی قویتر از نقش دولت است.
دولت باید بسترها را به گونهای فراهم کند که سودهای بادآورده وجود نداشته باشد و منطق اقتصادی هرکس در جهت انتفاع شخصی خود در سطح کلان و در سطح جامعه باشد، چیزی که اکنون میبینیم.
بسیاری از مردم و افراد در خانههای خود دلار نگهداری میکنند و به صورت انفرادی خوب عمل کردند، اما همین ضربه زده است یا طلا، فرد کلی طلا بخرد. طلا یک کالای ارزشمند خوبی است، اما یک زن خانهدار را در نظر بگیرید که مدام طلا بخرد و احساس میکند که سرمایهگذاری میکند، در حالی که این سرمایهگذاری مولد نیست، بلکه سرمایهگذاری مولد این است که خانم پول را در راه تولید هزینه کند؛ حال از بورس یا غیر بورس که فرزندش بیکار نباشد، این سرمایهگذاری همان مولد و رشد اقتصادی است.
از این منظر دولت باید سازوکارهایی را مهیا کند که پول و منابع مالی به سمت سرمایهگذاری مولد برود و اصولاً خرید و فروش ماشین و مسکن را سرمایهگذاری نمیدانم، چراکه اینها دلالی و واسطهگری است و باید سرمایهگذاری مولد باشد، یعنی خروجی یک کالا و خدمت شود و در این فرآیند افرادی شاغل شوند، نیروی انسانی یا ماشینآلات، زمین و سرمایههای فیزیکی.
اگر یک کارخانه تعطیل میشود فقط نیروی انسانی را میبینیم که بیکار شدهاند، درحالی که سرمایه کشور شامل دستگاهها و ماشینآلات هم تعطیل شدهاند و وقتی آنها محاسبه شود آسیب مشخص میشود، از این جهت دولت باید اقتصاد را اداره کند و مسئول اقتصاد کلان است.
گاهی اوقات صحبت از دلار و ارز توسط مسئول یا مقامی وضعیت را نامساعدتر میکند و این نشاندهنده این است که حساسیت بالاست و دولت نقش کلیدی در این باره دارد، بنابراین باید اتاق فکر درست شود و از اقتصاددانانی که شاید در سیستم دولتی مسئولیتی ندارند، اما در گوشه و کنار دانشگاهها هستند استفاده شود.
همچنین اتاقهای مشورت و تصنیفهای مختلف در حوزههای اقتصادی وجود داشته باشد و در این زمینه دولت مجری است، اما لزوماً صاحب نظر نیست و نظریهها را بیشتر از دانشگاهها، مراکز علمی، پژوهشی و تحقیقات میگیرد و اجرایی میکند.
باید به این موارد از ابعاد مختلف نگریست و این امکان وجود دارد که منابع مالی به سمت سرمایهگذاری مولد برود و این امکان واقعاً وجود دارد، اما عملاً فعال نمیشود.
هدایت منابع مالی به سمت سرمایهگذاری مولد در کشورمان وجود دارد و به صورت بالقوه ظرفیت آن را داریم و در این زمینه دولت مسئول فعالسازی است و قانون هم به اندازه کافی در این زمینه وجود دارد، بهخصوص در حوزه مالیات و میتوان منابع را به سمت فعالیتهایی مرتبط با سرمایهگذاری مولد هدایت کرد که مسئولیت اصلی با دولت است.
انتهای پیام/