آزمون دیپلماسی ایران در میدان مکر آمریکا

به گزارش خبرگزاری آنا، هر دو به مسقط رسیدهاند برای مذاکراتی که برای بعدازظهر امروز شنبه ۲۳ فروردین تدارک دیده شده و تا همین دیروز درباره اینکه مستقیم باشد یا غیرمستقیم، میانشان بحث بود.
اما حالا تارنمای «آکسیوس» دستکم پذیرفته که آغاز مذاکره غیرمستقیم است و اینکه ادامه مسیر در چه قالبی باشد، به نتیجه گفتوگوهای امروز بستگی دارد.
اقرار آکسیوس به غیرمستقیم بودن مذاکره اولیه آن هم در حد یک توضیح یک خطی در میانه یک گزارش بلند، بهرغم فضاسازی این روزهای دونالد ترامپ جمهوریخواه است که در جایگاه انسان-رسانه یک تنه سکان به حاشیه راندن جریان خبری را به دست گرفته و دیگ شایعه را هم میزند.
بعدازظهر امروز، در دو سوی میز مذاکرات غیرمستقیمی که سلطاننشین عمان چیده، یک سو کهنه سیاستمداران ایرانی شامل عراقچی و معاونان سیاسی و حقوقیاش نشستهاند و آن سوی دیگر مردی جا خوش کرده که نامآشنای دنیای دیپلماسی نیست و این روزها رسانهها برای غلبه بر سردرگمی حاصل از مواجهه با او گزارشهایی با این عنوان «استیو ویتکاف کیست؟» منتشر میکنند.
همه هم متفقالقول مینویسند که او یک تاجر موفق در حوزه املاک و مستغلات است که ازقضا خوشاخلاق هم هست و البته مورد اعتماد دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا که با او دوستی دیرینه دارد و گلف بازی میکند.
اما سادهلوحانه است که برآوردمان از مرد آن سوی میز را به این توصیف شستهورفته از زندگینامهاش خلاصه کنیم.
برای ما ویتکاف مردی است که وزارت خارجه آمریکا را دور زده و سه پرونده مهم برنامه هستهای ایران، جنگ اوکراین و بحران غزه را به دست گرفته است. پس پشت آن چهره ریلکس، خوشمشرب و خوشبین بیش از هر چیز، مرد تاجری نشسته که میداند جنس خود را چطور قالب کند.
اصلاً او آمده تا کار را خارج از عرف دیپلماتیک پیش ببرد و برای همین است که دیدار غیرمستقیم امروز به همان اندازه که میتواند «آزمون اراده و اعتمادسازی» آمریکا باشد؛ «آزمون دیپلماسی» ایران هم تلقی میشود.
تا اینجا همهچیز بازی با کلمات و گمانهزنی بوده است:
*بازی با کلمه آنجا که ویتکاف در مصاحبه با وال استریت ژورنال، «برچیده شدن برنامه هستهای ایران» را خواسته آمریکا معرفی میکند و بلافاصله از «لزوم امتیازدهی و امکان رسیدن به راهحل میانه» سخن میگوید.
ایران باید این پیشنهاد را چگونه ارزیابی کند؟ نشانهای مثبت مبنی بر اینکه مرد آنسوی میز اهلمعامله است یا هشداری مبنی بر اینکه او یک مطالبه حداکثری را روی میز میگذارد تا در مسیر چانهزنی به گزینه موردنظر خود برسد.
*گمانهزنی آنجا که رسانهها این اظهارات را بهمنزله کوتاه آمدن آمریکا درباره حق غنیسازی ایران تعبیر کردهاند.
*و البته چاشنی تهدید آنجا که ویتکاف کل ماجرا را به ترامپ حواله میکند و میگوید «اگر ایران برچیده شدن برنامه هستهای آن را نپذیرد، اتخاذ تصمیم بعدی با ترامپ خواهد بود.»
همزمان، ترامپ همان قصه قدیمی را بازگو میکند: «میخواهم ایران کشوری شگفتانگیز و شاد باشد، اما نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد.»
اما برای ما هم در این سوی میز مذاکره هیچچیز تغییر نکرده چراکه میدانیم:
۱. ترامپ و ویتکاف دو روی یک سکه هستند.
۲. سیاست آمریکا مصداق «به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن است»؛ پس از هیاهوی آنها نمیترسیم و کوتاه نمیآییم.
۳. از همه مهمتر در پاسخ به ترامپ: مسئله ایران درباره سلاح هستهای «نتوانستن» نیست بلکه «نخواستن» است. (بهتر است واشنگتن این تهدید را جدی بگیرد.)
۴. این بار اشتباه نمیکنیم و معیشت مردم را به مذاکره گره نمیزنیم پس بهتر است آمریکا اصلاً با این کارت بازی نکند.
۵. توصیه میکنیم با کارت بمباران مراکز هستهای هم بازی نکنید، چون آن موقع پای همه منطقه و حتی جهان به معرکه باز و میدان بازی خیلی شلوغ میشود. بهتر است قضیه را خودمانی و جمعوجور نگه داریم.
۶. میز مذاکرات غیرمستقیم خیلی طولانی است، تنها راه کوتاه کردنش اعتمادسازی است، پس با تهدید فاصله را از این بیشتر نکنید.
انتهای پیام/