لغو شش درس نهایی آینده یازدهمیها را به خطر انداخت

به گزارش خبرگزاری آنا، تصمیمگیریهای متزلزل و بدون برنامهریزی دقیق در حوزه آموزش و پرورش، بار دیگر نشان داد که آینده دانشآموزان چقدر به سادگی در معرض تهدید قرار میگیرد. این بار، موضوع امتحانات نهایی پایۀ یازدهم و تأثیر آن بر کنکور سراسری، مرکز یکی از بحثبرانگیزترین بحرانهای آموزشی کشور قرار گرفته است.
شروع ماجرا: از شش درس به همه دروس!
در اسفندماه سال گذشته، شورای عالی آموزش و پرورش با تصویب طرحی، تعداد دروس نهایی پایه یازدهم را به شش درس کاهش داد و اسامی این دروس را نیز اعلام کرد. این تصمیم پس از طی فرآیندهای قانونی و امضای رئیسجمهور به مدارس ابلاغ شد. دانشآموزان و خانوادهها با اتکا به این تصمیم، برنامهریزیهای خود را تنظیم کردند و تعطیلات نوروز را صرف مطالعه این شش درس کردند.
اما در اواخر فروردین، شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای بالادستی در حوزه آموزش با اعلامیهای ناگهانی، تصمیم قبلی را لغو کرد و اعلام کرد که از سال آینده تمام دروس پایه یازدهم بهصورت نهایی خواهند بود. این تغییر ناگهانی، تنها ۴۰ روز قبل از شروع امتحانات نهایی، باعث شد دانشآموزان و خانوادهها درگیر استرس و سردرگمی شوند.
چرخش تصمیمگیری بین سه شورا نشان میدهد که هیچیک از این نهادها نقش مشخصی در تصمیمگیری ندارند و هر یک به نوعی مسئولیت را به دیگری واگذار میکنند. شورای عالی آموزش و پرورش تصمیم اولیه را اتخاذ کرد، اما پس از اعتراضات و حواشی، اختلاف نظر بین وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری این مصوبه به شورای عالی انقلاب فرهنگی منتقل شد. این چرخش نشاندهنده نبود یک ساختار واحد و مستقل برای تصمیمگیری است.
دانشآموزان پایه یازدهم که در حال حاضر در حساسترین مرحله تحصیلی خود قرار دارند، بیشترین ضربه را از این بحران میبینند. آنان که قبلاً بر اساس شش درس نهایی برنامهریزی کرده بودند، اکنون با تغییرات ناگهانی مواجه شدهاند. این وضعیت باعث میشود که دانشآموزان نتوانند برنامهریزی دقیقی برای مطالعه داشته باشند و تحت فشار روانی قرار بگیرند.
تایید نهایی امتحانات تمام دروس پایه یازدهم: دانشآموزان باید برنامهریزی دقیقتری داشته باشند
اداره سنجش و ارزشیابی تحصیلی ادارهکل آموزش و پرورش کشور، برگزاری امتحانات نهایی تمام دروس پایه یازدهم را بهصورت رسمی تأیید کرد. این تصمیم موجب شد تا دانشآموزان و خانوادهها برای تنظیم مجدد برنامههای تحصیلی خود اقدام کنند.
براساس اعلام این اداره، دانشآموزانی که قبلاً شش درس اعلامشده را بهطور کامل مطالعه کردهاند، میتوانند با خیال راحت به سراغ دروس جدید بروند. اما دانشآموزانی که نیاز به مطالعه کامل همه دروس دارند، باید با توجه به ضرایب هر درس و میزان تسلط خود، اولویتبندی دقیقی انجام دهند.
مدیران آموزشی توصیه کردهاند که دانشآموزان از اردیبهشت ماه با رعایت زمانبندی منظم و برنامهریزی دقیق، زمان خود را برای پوشش تمام مواد درسی مدیریت کنند. این رویکرد به آنها کمک خواهد کرد تا با استرس کمتری وارد امتحانات نهایی شوند و عملکرد بهتری داشته باشند.
تبعات تصمیمات متزلزل
دانشآموزان پایه یازدهم که در حال حاضر در حساسترین مقطع تحصیلی خود قرار دارند، بیشترین ضربه را از این تغییرات ناگهانی خوردهاند. آنان که قبلاً با تمرکز بر شش درس برنامهریزی کرده بودند، اکنون با این سوال مواجه شدهاند که آیا زمان کافی برای مطالعه تمام دروس وجود دارد؟ این وضعیت نهتنها باعث اختلال در برنامهریزی تحصیلی آنان شده، بلکه آسیبهای روانی جدی نیز به همراه داشته است.
سارا، ۱۷ ساله درباره این تصمیم ناگهانی به خبرنگار آنا، میگوید: ما قبلاً برای شش درس برنامهریزی کرده بودیم و وقت زیادی رو صرف مطالعه آنها کردیم. ولی الان که میگویند باید همه دروس رو بخوانیم، واقعاً استرس داریم. نمیدانیم که آیا وقت کافی داریم یا نه.
محمد، ۱۶ ساله اظهار میکند: من اصلاً از این تغییرات خوشم نمیآید. احساس میکنم که ما مثل یه توپ بین نهادها در حال پرت شدن هستیم. این تغییرات ناگهانی فقط باعث میشود که ما بیشتر استرس بگیریم و کمتر به درس برسیم.
خانوادهها نیز که نقش حمایتی مهمی در مسیر تحصیلی فرزندانشان ایفا میکنند، از عدم ثبات در تصمیمگیریها ناراضی هستند. آنان معتقدند که اینگونه تغییرات ناگهانی نهتنها آینده دانشآموزان را به خطر میاندازد، بلکه به نوعی تحقیر نهاد آموزش و پرورش و کاهش اعتبار آن در نزد عموم مردم است.
نقاط ضعف سیاستگذاری آموزشی
این بحران نشان میدهد که سیاستگذاری در حوزۀ آموزش و پرورش هنوز با مشکلات ساختاری و نبود هماهنگی بین نهادها مواجه است. واگذاری مسئولیت تصمیمگیری به نهادهای مختلف و عدم تعهد به تصمیمات اخذشده، باعث شده است تا هر اقدامی بهسرعت با تصمیم جدیدی لغو شود. این موضوع نهتنها به ثبات در سیاستهای آموزشی آسیب میزند، بلکه اعتماد عمومی به نظام آموزشی را نیز کاهش میدهد.
درخواست شفافیت و مسئولیتپذیری
مدیران و معلمان مدارس که در خط مقدم این بحران قرار دارند، خواستار شفافسازی فوری و مسئولیتپذیری از سوی مسئولان ذیربط هستند. آنان معتقدند که تصمیمات آموزشی نباید تحت تأثیر مداخلات غیرکارشناسی و سیاسی قرار گیرد و باید با توجه به نیازهای واقعی دانشآموزان و شرایط موجود اتخاذ شود.
حسن رضاپور، معلم ریاضی میگوید: تصمیمگیریهای متزلزل برای ما معلمان هم مشکلزاست. ما قبلاً بر اساس شش درس برنامهریزی کرده بودیم و الان باید دوباره تغییر کنیم. این موضوع نیز باعث اختلال در تدریس میشود و همواره باعث میشود که دانشآموزان سردرگم شوند.
خانم احمدی، معلم زبان اظهار میکند: به نظر من این تغییرات نشان میدهد که در سیاستگذاری آموزشی هیچ برنامهریزی دقیقی وجود ندارد. ما باید به دانشآموزان کمک کنیم که با این شرایط کنار بیایند، اما این کار خیلی سخت است وقتی خودمان نیز نمیدانیم که تصمیم نهایی چیست.
عباس محسنی، مدیر مدرسه بیان میکند: ما به عنوان مدیران مدرسه، باید علاوهبر تزریق آرامش به دانشآموزان، معلمان را نیز با یکدیگر هماهنگ کنیم. اما وقتی تصمیمات ناگهانی از بالا آمده باشد، این کار خیلی سخت میشود. این تغییرات باعث شده است که همه تحت فشار باشند.
بحران بلاتکلیفی دانشآموزان پایه یازدهم، نمونهای از آسیبهای ناشی از بیثباتی در سیاستگذاری آموزشی است. برای جلوگیری از تکرار اینگونه بحرانها، نیاز به ایجاد مکانیزمهای شفاف و مستقل برای تصمیمگیری در حوزۀ آموزش و پرورش احساس میشود. دانشآموزان، بهعنوان آیندهسازان کشور، شایسته این هستند که در محیطی پایدار و بدون استرس تحصیل کنند. آیا مسئولان میتوانند به این نیاز پاسخ دهند؟
انتهای پیام/