۲۷/ خرداد /۱۴۰۴
مجتبی کبیری در گفت‌و‌گو مشروح با آنا/۲

برگزاری کنسرت‌ بیش از ۲ میلیارد هزینه دارد/ «ساز مخالف» ممنوع از کارم کرد!+فیلم

برگزاری کنسرت‌ بیش از ۲ میلیارد هزینه دارد  «ساز مخالف» ممنوع از کارم کرد!+فیلم
مجتبی کبیری خواننده شناخته شده دهه هشتاد کشورمان می‌گوید: کنسرت گذاشتن بیش از دو میلیارد پول می‌خواهد، یک هنرمند این هزینه را از کجا تامین کند؟ از پول نوازنده و سالن گرفته تا تبلیغات و مسائل دیگر! ای کاش وزارت فرهنگ یک برنامه ریزی درستی داشته باشد تا افرادی مثل ما که یک دوره‌ای فعال بودند را جمع کرده و دو مرتبه به کار بازگرداند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مجتبی کبیری، زاده ۱۳۴۰ خواننده ایرانی در سبک پاپ است. کبیری در دهه ۱۳۷۰ وارد موسیقی پاپ شد و در دهه ۱۳۸۰ همه‌گیر شد. اولین آلبوم او «معرکه» و سپس «ساز مخالف» و سوم «نیم نگاه» و چهارم «شب و روز» نام داشت. کبیری در سال‌های بعد از آن پرکار بود، اما تدریجاً فعالیتش کم شد. در سال ۱۳۹۴ او با آلبوم «اتاق ساکت» دوباره به عرصه موسیقی ایران بازگشت.

درباره سال‌های پرکاری تا کم کاری مجتبی کبیری بی پرده و بدون کم و کاست در شماره یک گفت وگوی عیدانه با او به صحبت نشستیم که مشروح بخش نخست آن از اینجا قابل مطالعه و چکیده ویدئوی آن قابل مشاهده است اما بخش دوم صحبت‌هایش درباره مافیای شرکت‌های موسیقایی و دیگر مباحث مربوط به علایق و فعالیت‌هایش را در ادامه می‌خوانید:

برگزاری کنسرت‌ بیش از ۲ میلیارد هزینه دارد/ «ساز مخالف» علت ممنوع الکاری‌ام شد!+فیلم/بماند

شما در صحبت‌هایتان درباره قرارداد‌های یک طرفه به نفع کمپانی‌ها و به ضرر خواننده‌ها صحبت‌هایی کردید، آیا این به معنای همان مافیای موسیقی است که در این زمینه شما را هم دچار مشکل کرد؟

بله دقیقا شرکت‌ها، چون منابع مالی دستشان است و مافیا ایجاد می‌کنند؛ من مدارک زیادی دارم که ارائه بدهم، چه دست‌هایی پشت پرده شرکت‌های موسیقایی است، خاطرم است که با من توافق به فروش ۱۵۰ هزار آلبوم کردند، اما بعد اعلام کردند که بیست هزار آلبوم بیشتر فروش نرفته، در حالی که من مدارکش را از خود شرکت پیدا کردم که چنین چیزی کذب بوده است.

حتی بعد به اتحادیه هم اعلام کردم. آنها به من گفتند که می‌توانم شکایت کنم، اگر اینکار را نکردم به خاطر ترس نبود، الان هم تکذیب کنند اسنادش را رو می‌کنم. صدایم در این سال‌ها درنیامده به شرط اینکه برخی سطح فهم و شعورشان برسد که خودشان اعتراف کنند، نصف بیشتر آلبومم را به شرکت دیگری فروختند. بدون اینکه چیزی به من بگویند! شاهد این مدعا هم اینکه من خودم نزدیک به ۱۵ هزار نسخه از آلبوم خودم را خریده بودم که آن را پخش کنم، اما بعد آنها گفتند که تنها ۲۰ هزار نسخه از آلبوم فروش رفته درحالی که من خودم فقط ۱۵ هزار آلبوم خریده بودم؟! چنین چیزی چطور ممکن است؟

همین شرکت با یک عذرخواهی می‌توانست کار را درست کند، من از آنها پول نخواستم بهرحال مبلغی در بحث فروش گرفته بودم، اما واقعا این دروغ‌پردازی‌ها کار خوبی نیست.

پس از سال‌های ممنوع الکاری شرایط چطور شد؟

ببینید به هرحال پس از آن هم مردم ما را فراموش نکردند، مردم هنرمندان خودشان را دوست دارند حال می‌خواهد برای بیست سال پیش باشد یا همین الان، هنرمند اگر نامش هنرمند باشد، هر چه دارد از مردم دارد. من حرف برای گفتن زیاد دارم، اما بعد از آن آلبوم‌ها و ممنوع الکاری بیش از سی تا چهل قطعه نزدیک به سه تا چهار آلبوم مجوز گرفتم و منتشر کردم و هیچ کاری هم بدون مجوز به بازار نفرستادم.

اکنون شرایط ۱۸۰ درجه تغییر کرده، من به عنوان هنرمند تا یک جایی می‌توانم روی کارهایم سرمایه گذاری کنم. الان کنسرت گذاشتن بیش از دو میلیارد پول می‌خواهد یک هنرمند این پول را از کجا بیاورد؟ از پول نوازنده و سالن گرفته تا تبلیغات و مسائل دیگر.‌ ای کاش وزارت فرهنگ یک برنامه ریزی درستی داشته باشد تا افرادی مثل ما که یک دوره‌ای فعال بودند را جمع کرده و دو مرتبه به کار بازگرداند، چرا یک شرکت باید بیاید سود آنچنانی از یک خواننده ببرد؟

در این دو سال اخیر برخی هنرمندان هم دوره شما شروع به کار‌هایی پراکنده کردند و اتفاقا اجرایی مشترک در جا‌هایی مثل تالار وحدت هم داشتند، شما برای چنین فعالیت‌هایی دعوت شدید؟

سراغ من که نیامدند، قرار بود یک عزیزی برنامه ریزی اجرایی کند، اما هنوز چیزی مشخص نیست، الان خواننده‌هایی خارج از ایران هستند که تا هفتاد سالگی هم مردم به استقبال کنسرت‌هایشان می‌روند، منتها الان متآسفانه میبینیم حتی از خواننده‌های جوانمان هم این کمپانی‌ها سواستفاده می‌کنند، اینها را کناری نگه می‌دارند و قول کار می‌دهند و ارزش اینها را پایین می‌آورند.

خواننده‌های هم نسل من هم باید به روز باشند، من همیشه گفتم البته یک عده هم می‌گویند که فلان خواننده در این سبک خاص گیر کرده! کار با افرادی مثل واروژان و بابک بیات و امثالشان ندارم -که بی نظیر هستند-. مسئله این است که یک خواننده سبک خاصی دارد من سبک خودم را دارم، ترانه‌هایم باید متفاوت باشد، اما در کلیت عموم تصمیم می‌گیرند که چه سبکی دوست دارند، من در خیلی سبک‌ها نمی‌توانم بخوانم اصلا علاقه‌مند هم نیستم.

برگزاری کنسرت‌ بیش از ۲ میلیارد هزینه دارد/ «ساز مخالف» علت ممنوع الکاری‌ام شد!+فیلم/بماند

شما در انتخابات سال ۸۴ در کمپین انتخاباتی آقای هاشمی حضور داشتید و علت ممنوع از کاری‌تان هم همین بود درسته است؟

بله ما به یک سری دفاتر می‌رفتیم و برای طرفداران آن کاندیدا اجرای برنامه می‌کردیم. کارمان هم کاملا هنری بود و هیچ کاری با شعار و مسائل سیاسی نداشتیم، منتها من همان «ساز مخالف» خودم را که خواندم بعد‌ها شد علت ممنوع از کاری‌ام. متآسفانه همان کمپانی که با آنها کار می‌کردم هم پشت کارمان در نیامد و پشتم را خالی کرد، درحالی که نباید اینطور باشد شرکتی که این همه برایش اثرگذار بودیم نباید فقط پول بگیرد و خواننده را به راحتی زیرپا بگذارد و زیربار هیچ چیز نرود! متأسفانه اینها غرور یک هنرمند را لگدمال و احساساتش را نابود می‌کند.

در همین دوره آقای احمدی نژاد، (زمانی که دکتر حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد بودند) من و محسن رجبپور، بنیامین بهادری، خشایار اعتمادی و خاطرم می‌آید احسان خواجه امیری به دفتر آقای حسینی دعوت شدیم، زمانی بود که حتی اجازه نصب یک بیلبورد تبلیغاتی موسیقی هم داده نمی‌شد، من از محصولات خانگی که با شعار‌های موسیقایی تبلیغ می‌شد، دفاع کردم و صحبتی با دکتر حسینی داشتم که او هم به من گفت ما الان خودمان بخواهیم یک نامه را از این اتاق به اتاق دیگر بفرستیم یک هفته طول می‌کشد چه رسد به چیز‌های دیگر!‌ ای کاش رسانه‌های ما امروز از هنرمندانی که واقعا خوب کار کردند حمایت می‌کردند، کار با امروز ندارم که همه صدا‌های خواننده از لپ تاپ پخش می‌شود. اخیرا در فضای مجازی دیدم که خیلی هم برجسته شده که خواننده و نوازنده همه کار‌ها را انجام و در لپ تاپ ضبط و اطلاعات ذخیره می‌شود و بعد هم همان ضبط در برخی کنسرت‌ها پخش می‌شود من خودم از یکی از صدابردار‌های برجسته شنیدم که می‌گفت: «دیگر راحت شدیم همه چیز برای کنسرت آماده است».

حال یک مرتبه در کنسرت یک خواننده‌ای مشخص می‌شود که صدا ضبط شده است و خود خواننده هم می‌گوید که «کی پلی کرده؟» زمان ما چنین داستان‌هایی بود؟ من حرف‌هایم را رُک می‌زنم، هرچه می‌خواهد بشود، مردم خودشان متوجه همه چیز هستند، واقعیت‌ها را قبول کنیم.

الان شما به یک رستوران می‌روید، اگر خیلی گرسنه باشید و غذا هم تنها یک یا دو نوع مانده باشد یکی از همان‌ها را انتخاب می‌کنید، موسیقی هم همین طور است مردم ارزش هنر را می‌دانند، اما بهرحال آن چیزی که جلویشان هم گذاشته می‌شود، مهم است. الان می‌شنوم که یک خواننده تنها با چند قطعه کنسرت گذاشته و در عرض چند دقیقه هم سولداوت می‌شود، چطور چنین چیزی ممکن است؟ به شعور مردم توهین نکنید مادیات آنقدر هم ارزش ندارد که هنر مملکت را زیرپایتان له کنید. من از هیچ کدام از این حرف‌ها نمی‌ترسم که اگر می‌ترسیدم همان قرارداد کذایی با شرکت مذکور را امضا می‌کردم. خیلی از این کمپانی‌ها که الان به نوایی رسیدند از صدقه سر هنرمندانی است که الان به جایی رسیدند که حال خود این مدیران شرکت‌ها برخوردهایشان طور دیگری شده و طور دیگری به هنرمندان نگاه می‌کنند.

شما اخیرا قراردادی با شرکتی نبسته‌اید؟

خیر من هنوز هم که هنوز است با هیچ شرکتی قراردادی نبسته‌ام.

مصداق موسیقی امروز ما شده همان غذای رستورانی که تمام شده و یک مورد غذا مانده که جلوی مشتری می‌گذارد نه شعر خوب، نه ملودی و تنظیم خوب نه صدای خوب حتی از خواننده نمی‌شنویم، چون از جای دیگری پلی می‌شود. در نهایت هم بگویم که مخلص همه خواننده‌ها که صدای خوبی هم دارند، هستم. منتها بگویم که مردم به صدا و موسیقی خوب احتیاج دارند لطفا ذائقه آنها را بیش از این خراب نکنیم. در کنسرت‌ها آدم اجیر نکنیم که کنسرت را بهم بریزد و حرف‌های رکیک علیه خواننده و گروه بزند، این هنرمندان را مردم دوست دارند و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند، من مخاطب دارم که هنوز قطعات ما را از دهه هشتاد گوش می‌دهد، مخاطبی دارم که با کار «منو ببخش» از طلاق بازگشته و زندگی‌اش دوباره شکل گرفته است.

از شباهت صدایتان به یک خواننده اآن سوی آب بگویید این به نفعتان شد یا ضرر؟

این شباهت که خیلی زیاد بود و اتفاقا پیامد مثبت هم از همان ابتدا داشت. از دهه هشتاد که چنین جوی ایجاد شد، خاطرم است که، چون من تونالیته بیس صدا داشتم، برمبنای این بیس هم این شباهت مطرح شد، خیلی‌ها اشتباه می‌گرفتند یا خیلی‌ها هم تصورشان این بود که من ادا درمی‌آورم یا صدا دستگاه است، درصورتی که آن زمان ما دفتر موسیقی مدام رفت و آمد می‌کردیم، شرایط مثل الان نبود که طرف خواننده نمی‌داند دفتر موسیقی و مجوز و تایید صدا کجا هست، همه کار‌ها را تهیه کننده انجام می‌دهد، یادم هست یک بار نزد رییس دفتر موسیقی موسیقی رفتم تا صدایم را تایید کند و بعد هم تایید کرد که صدای خودم است!

الان زندگی‌تان از فعالیت هنری تامین می‌شود؟

بله من برای هنرمندان مختلف آهنگسازی می‌کنم، با ۲۲ ترانه سرای کشور کار کردم، خیلی‌هایشان شهر‌های مختلف و حتی کشور‌های مختلف هستند، یک زمانی با خانم مریم حیدرزاده کار می‌کردم، یک مدتی او هم ایران نبود و الان هم ترانه سرایان خوبی داریم که با آنها کار می‌کنم منتها معروفترینشان همان خانم حیدرزاده بود که البته من تمام تلاشم بوده روی اسامی حساس نباشم و ترانه برایم اهمیت داشته باشد آنچه برای یک خواننده باید مهم باشد، ترانه‌ای است که سناریو و قصه خاص دارد.

اگر شرایط فراهم شود کنسرت می‌گذارید؟

بله، صد درصد مردم خداراشکر هنوز به ما علاقه‌مند هستند، ولی مسائل مالی مطرح است. همین الان کار‌هایی آماده تنظیم دارم که همه بروز هستند.

چقدر در فضای مجازی حضور دارید؟

واقعیت من به شخصه خیلی با فضای مجازی ارتباط برقرار نمی‌کنم. بیشتر برای کار‌های شخصی و تبریک و مسائلی از این دست ارتباط با هنرجویان در فضای مجازی حضور پیدا می‌کنم، دنبال پروپاگاندای خبری هم نیستم. برای سریال‌هایی در گذشته کار کردم و الان هم می‌کنم حتی صدا و سیما هم اثر تولید کردیم.

چه نوع کارهایی؟

بیشتر کار‌های مناسبتی مثلا با شعر آقای دکتر قزوه کاری برای حضرت رسول (ص) آماده کردیم که مجوزش هم گرفتیم و قرار شد شب میلاد پخش شود، برای امام رضا (ع) و حضرت فاطمه (س) کار تولید کردیم و اینها هم اعتقادی است و باید به دل بنشیند تا انجام دهم.

خواننده مورد علاقه‌تان از گذشته تا الان؟

زنده یاد ناصر عبدالهی که با هم رفاقت داشتیم و یک ماه قبل از فوتش هم اجرا داشتیم و یادم هست همان زمان می‌گفت که دیگر تصمیم دارد تهران نباشد و به بندرعباس برود. امیر تاجیک، قاسم افشار و حمید حامی صدا‌های خیلی خوبی داشته و دارند، الان هم حمید هیراد و راغب، آرون افشار خواننده‌های خوب زیادی داریم.

تفریح مورد علاقه‌تان چیست؟

من عاشق طبیعت هستم. هر زمان که فرصتی فراهم شود با خانواده به طبیعت می‌روم، سینما هم دوست دارم، اما بیشتر ماهی گیری، رفتن به کوه و دشت و رودخانه و اینها سالیان سال است که علاقه دارم بهرحال ما نیاز داریم از زندگی شلوغ شهری گاهی فاصله بگیریم و به آرامش در یک فضای آرام برسیم تا بتوانیم برای کار‌های خود و دیگران وقت بگذاریم.

طرفدار کدام تیم هستید؟ یک زمانی برای پرسپولیس کار تولید کردید، طرفدار قرمز‌ها هستید؟

خیر من خودم استقلالی هستم، اما واقعا عاشق بازی خوب و در نهایت تیم ملی هستم، به عنوان یک ایرانی برایم فرقی ندارد با اینکه در سالگرد و برنامه‌هایی برای استقلال شرکت کردم و دوستشان دارم، بهرحال از آن زمان ناصر حجازی و ... استقلال برایم ریشه دارد.

درباره آن پروژه پرسپولیس هم باید بگویم که که یک زمان یک قطعه برای استقلال و یکی هم برای پرسپولیس قرار بود، آماده شود که به من گفتند می‌دانیم استقلالی هستی، اما این قطعه را برای پرسپولیس ببین. من هم طرفدار دوآتیشه نبودم قطعه را خوشم آمدم و خواندم. الان من می‌بینم با دروازه بان بنده خدا که مثلا تا چند وقت قبل در تیم حریف بوده، رفتار‌های زشت و برخورد‌های بد می‌کنند این هم جزو ملت و مردم است نباید اینطور رفتار شود، این کار‌ها درست نیست.

استادیوم هم رفتید؟

بله یادم است بوشهر کنسرت داشتم، تیم بوشهر با تراکتور بازی داشت، آن زمان آقای قلعه نویی سرمربی تراکتور بود، مرا دعوت کردند قبل اجرا بازی را ببینم و من هم در جایگاه نشسته بودم، شاید بیش از بیست سال بود که استادیوم نرفته بودم، بیشتر از تلویزیون بازی‌ها را تماشا می‌کردم. خلاصه بازی شروع شد و یک مرتبه مردم به داور گفتند که داور دقت کن، دوباره به داور گفتند که داور دقت کن، یک مرتبه دیدیم که تراکتور گل به شاهین بوشهر زد، من تا آن زمان این حجم آب معدنی ندیده بودم که همزمان جایی باشد که همه به درون زمین پرتاب شد و خلاصه حرف‌های رکیکی و من هم گفتم که آقا مرا از اینجا ببرید، من الان هرچه که بلدم از یادم می‌رود!

حالا تصور کنید در فضای مجازی به هنرمند هم گاه پیش می‌آید که الفاظ زشت نسبت می‌دهند، به خانواده‌اش یا هر چیز دیگری، سوال این است که چه چیز باعث می‌شود به این رفتار‌ها برسیم؟ خلاصه این وسط داستان‌هایی است که من در کلیت مردم نمی‌بینم، یک عده که تحریک شده از جایی دیگر هستند این کار‌ها را می‌کنند.

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

من از شما و خبرگزاری آنا متشکر هستم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب