حملات واشنگتن به صنعا؛ نمایش قدرت یا اعتراف به شکست؟

به گزارش خبرگزاری آنا، بررسی حملات اخیر ایالات متحده به صنعا و موضعگیریهای دو طرف نشان میدهد که این رویداد صرفاً یک اقدام نظامی محسوب نمیشود بلکه میتوان آن را بخشی از یک روند استراتژیک گستردهتر در سیاست خارجی آمریکا علیه انصارالله یمن و به طور کلی کل محور مقاومت در منطقه تلقی کرد. آنچه که حملات اخیر را متفاوت میکند، سطح هشدارها و واکنشهای متقابل انصارالله و نیز گستره پیامدهای احتمالی آن بر تحولات دریایی، منطقهای و جهانی است. این حملات نه تنها بار دیگر ماهیت خصمانه و یکجانبه سیاستهای آمریکا در برخورد با بحرانهای خاورمیانه را نشان میدهد، بلکه در عین حال نمایشی از ضعف مدید در راهبردهای واشنگتن در مواجهه با مقاومتهای بومی در مناطقی است که دسترسی به آنها مستلزم هزینههای فراوان اقتصادی، سیاسی و نظامی است.
شهادت بیش از۳۰ نفر از مردم غیرنظامی و زخمی شدن دهها تن دیگر، در کنار ابعاد انسانی این تراژدی، پیامدهای جدی برای ایالات متحده نیز دارد. تحلیلگران معتقدند که ترامپ با اتخاذ چنین تصمیماتی در تلاش است تا بخشی از میراث نظامی دولت خود را در قالب حملات تهاجمی و قاطعیتنمایی در صحنه بینالمللی برجسته کند، اما دقیقاً همین اقدامات هستند که میتوانند به فروپاشی این میراث منجر شوند. ادبیات ترامپ همواره بر قدرت نظامی و تسلیم زورمندانه دشمن بنا شده است، اما در خاورمیانه، به ویژه در یمن، این رویکرد غالباً فاقد کارآمدی بوده و اکنون نیز به نظر نمیرسد که بتواند مقاومت یمنیها را بشکند. تجربههای گسترده دیگر از حملات آمریکا و متحدانش به نقاط مختلف منطقه (عراق، سوریه و افغانستان) قبلا نشان داده است که زور، هرچند در کوتاهمدت کارساز باشد، اما در طولانیمدت به مقاومت شدید محلی و منطقهای منجر میشود که هزینهای به مراتب فراتر از دستاوردهای اولیه این حملات به واشنگتن تحمیل میکند.
آمریکا و تاکتیکهای شکست خورده
ترامپ در تلاش است با اقداماتی نظیر تشدید حملات هوایی یا تهدید به حمله به اهداف نظامی انصارالله، این گروه را وادار به عقبنشینی کند، اما واکنش سریع انصارالله به حملات اخیر نشان داد که این تاکتیکها نمیتوانند موثر باشند. هشدار انصارالله مبنی بر انتقامگیری فوری از این حملات، تنها به دستاوردهای محدود این قبیل اقدامات واشنگتن پایان نمیدهد، بلکه میتواند دریای سرخ، به عنوان یکی از مهمترین شریانهای حیاتی اقتصادی جهان، را به چالشی جدی برای غرب مبدل سازد. نیروی دریایی آمریکا طی سالهای اخیر، بارها و بارها در برابر یورشهای دریایی یمنیها، از جمله حملات پهپادی و موشکی انصارالله، آسیب جدی دیده است. ناو هواپیمابر «هری ترومن» نمونه برجستهای از این ماجراست که پیشتر نیز در جریان نبردهای یمن هدف ضربات سنگین قرار گرفت و اکنون نیز به تهدید بالقوه تبدیل شده است.
اقدامات انصارالله نشاندهنده قدرت و ابتکارعمل در زمینه به چالش کشیدن برتری آمریکاییها در مناطقی است که پیشتر تحت سلطه بیچونوچرای واشنگتن قرار داشتند. رد پای این تغییر راهبردی را میتوان در سایر پروندههای منطقهای نیز مشاهده کرد. از جمله در لبنان، عراق و سوریه که گروههای مبارز محلی توانستهاند با ترکیبی از مقاومت مسلحانه، تاکتیکهای نامتقارن و جنگ روانی، نیروهای آمریکایی را از دستیابی به اهدافشان بازدارند. اما شرایط در یمن به مراتب پیچیدهتر است چراکه این کشور خود را به نماد کاملی از مقاومت در برابر تجاوزات خارجی مبدل کرده است. انصارالله ضمن اینکه توانستهاند در برابر ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستان سعودی مقاومت کرده و جایگاه خود را به عنوان نیروی مسلط در داخل یمن تثبیت کنند، در عرصه بینالمللی نیز بهعنوان بازیگری موثر در صحنه مقاومت منطقهای شناخته میشوند.
نقش دریای سرخ در این میان اهمیت ویژهای پیدا میکند. این منطقه که بهعنوان یکی از مهمترین گذرگاههای تجاری جهان شناخته میشود، میتواند به نقطه ضعف اصلی سیاستهای نظامی و اقتصادی آمریکا مبدل شود. کنترل انصارالله بر برخی نقاط اساسی این منطقه، از جمله بنادر حیاتی و مسیرهای استراتژیک، واشنگتن را مجبور کرده است تا برای حفظ حضور نظامی و دریایی خود در دریای سرخ متحمل هزینههای سنگینی شود. این امر در شرایطی است که اقتصاد آمریکا همچنان از بحرانهای داخلی و بینالمللی، از جمله فشارهای تورمی، کاهش محبوبیت دولت و کسری بودجه فزاینده رنج میبرد؛ بنابراین تشدید درگیریها با انصارالله، به جای آنکه موجب تقویت موقعیت واشنگتن در منطقه شود، احتمالاً به افزایش فشارها علیه دولت ترامپ منجر خواهد شد.
پاسخهای کوبنده انصارالله به حملات آمریکا
از سوی دیگر، پاسخهای کوبنده انصارالله به حملات آمریکا نیز نباید نادیده گرفته شود. این گروه توانسته است از تکنولوژی نوین همچون پهپادها و موشکهای دوربرد برای انجام حملات دقیق و پرهزینه علیه اهداف آمریکایی و عربستانی استفاده کند. تجارب گذشته نشان داده است که مقابله با این نوع حملات برای آمریکا و متحدانش چالش بزرگی است چراکه این حملات غالباً غیرقابل پیشبینی بوده و هزینههای آنها به مراتب بیشتر از آن چیزی است که واشنگتن بهدنبال آن بوده است. ممنوعیت عبور کشتیهای اسرائیلی از دریای سرخ و احتمال گسترش این محدودیتها به کشتیهای آمریکایی، نیز نمای دیگری از توانایی انصارالله در اعمال فشار بر مخالفان خود است. به ویژه این تصمیم که در راستای منافع مقاومت فلسطین نیز تفسیر شده، میتواند آثار بینالمللی مهمی داشته باشد و پرونده یمن را به یک موضوع جهانی بدل سازد.
ترامپ و دولت او با استراتژی خودساختهای روبهرو هستند که تاکنون بارها ناکامی آن به اثبات رسیده است. اتخاذ چنین راهبردهایی نه تنها مخارج نظامی و انسانی زیادی برای نیروهای آمریکایی به دنبال خواهد داشت، بلکه اثرات منفی گستردهای بر روابط واشنگتن با کشورهای منطقه دارد. شرکای آمریکا در خاورمیانه نظیر عربستان سعودی، که همواره نقشی کلیدی در جنگ یمن بر عهده داشتهاند، اکنون با چالشهایی نظیر آسیبپذیری نفتکشها و زیرساختهای حیاتی خود مواجه هستند و ادامه جنگ را بیش از گذشته به سود خود نمیبینند. حملات موشکی و پهپادی انصارالله به اهداف راهبردی عربستان، یکی از مهمترین نمونههای این واقعیت بوده است که شرایط میدانی را برای ائتلاف سعودی-آمریکایی به میزان زیادی پیچیده کرده است؛ بنابراین اگرچه ترامپ تلاش میکند با افزایش شدت اقدامات نظامی از شرایط حاصله در منطقه و معادلات و تعاملاتش با کشورهای منطقه و به خصوص ایران بهره ببرد اما به نظر نمیرسد که موفقیتی در این زمینه برای او حاصل شود.
آنچه که بیش از همه در این میان مورد توجه قرار میگیرد، مقاومت بینظیر انصارالله یمن در برابر حملات گسترده ائتلاف تحت رهبری آمریکا و عربستان است. این مقاومت که تلفیقی از نبردهای میدانی، تبلیغات رسانهای، و دیپلماسی منطقهای بوده، توانسته است نه تنها جایگاه این گروه در عرصه سیاست داخلی یمن را تثبیت کند، بلکه موقعیت آنها در فضای بینالمللی را نیز تقویت نماید. انصارالله اکنون به یکی از بازیگران کلیدی در محور مقاومت بدل شده و همین موضوع موجب تقویت همکاری آنها با سایر گروههای مبارز منطقهای شده است.
به طور کلی، عملکرد نظامی آمریکا در یمن و اقدامات تهاجمی اخیر، نه تنها نمیتواند موقعیت واشنگتن در منطقه را بهبود بخشد، بلکه احتمالاً موجب تشدید بحران برای این کشور و متحدانش خواهد شد. انصارالله، با بیان صریح تهدیدهای خود و نشان دادن قابلیتهای عملیاتیاش، به خوبی نشان داده است که قدرت پاسخدهی سریع و موثر به تجاوزگران را دارد. تجربه نبردهای گذشته نیز ثابت کرده که در برابر اراده مردم یمن، استفاده از قدرت نظامی تنها نتایجی معکوس به دنبال دارد و این، همان درسی است که دیر یا زود، واشنگتن نیز آن را درک خواهد کرد.
انتهای پیام/