تغییر رویکرد آمریکا و اسرائیل در منطقه

تغییر رویکرد آمریکا و اسرائیل در منطقه
طوفان الاقصی و پیامدهای جنگ ۱۲روزه، معادلات قدرت در غرب آسیا را دگرگون کرد و نگاه افکار عمومی جهان عرب را از ایرانِ «تهدید» به ایرانِ «حامی مقاومت» تغییر داد؛ تغییری که در نظرسنجی‌ها، صحنه سیاست منطقه و واکنش‌های جهانی بازتابی آشکار یافته است.

خبرگزاری آنا - عماد نجار؛ یکی از جدی‌ترین تحولات منطقه طی صد سال گذشته را میتوان بروز طوفان الاقصی و جنگ ۱۲ روزه دانست که نمایی واقعی از یک رویارویی بین اسلام ناب با نمایش قدرت بالای ایمان و ایستادگی محور مقاومت در برابر شیطان بزرگ با محوریت آمریکا، اسرائیل، غرب و برخی کشور‌های منطقه بود.

این رویارویی باعث بروز چهره جدیدی از نماد‌های خیر و شر در دنیا شد و البته توانست باعث بیداری ملت‌ها در سرتاسر جهان شود که همین موضوع را باید محور تحلیل این مقال دانست.

ماشین کشتار جمعی آمریکا و افزایش فعالیت‌های دولت تروریستی اسرائیل در منطقه که تحت حمایت‌های غرب، آمریکا و سکوت خفت بار مجامع بین المللی براه افتاده بود به رغم انجام جنایاتی فجیع و تجاوزاتی آشکار، نتوانست به پیروزی‌های بزرگی دست یابد و ضمن پذیرش شکست و بالا آوردن پرچم آتش بس و همچنین پذیرش شروط جمهوری اسلامی ایران برای برقراری آتش بس عقب نشینی معنا دار را در برابر محور مقتدر مقاومت انجام داد.

نمیتوان ضربه‌های سنگینی که دشمنان اسلام طی این مدت به اضلاع مختلف محور مقاومت وارد کردند را در نظر نگرفت و البته ما نیز در شناخت دشمن معلوم الحال مطلع بودیم که با دشمنانی بسیار قوی و البته بدون محدودیت در جنایت رو‌به‌رو هستیم و به همین دلیل نحوه تقابل نظامی ما با آنها به شیوه‌ای بود که دشمن خبیث توان ایستادگی و ورود به یک جنگ فرسایشی را نداشته باشد.

اما شیوه جدید عملکرد دشمن در رویارویی با ملت‌های منطقه تغییراتی را به خود داشته و آن هم استفاده از شیوه کهنه و غیر انسانی صهیونیست‌ها در بدو ورود و اشغال فلسطین است. ایجاد رعب و وحشت و ایجاد شرایطی برای کسانی که با این جنایتکاران وارد همکاری و همراهی میشوند.

نکته مهم این تغییر رویکرد در منطقه نتیجه آن و محصول بدست آمده است، برآورد بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی غربی از این تغییر رویکرد عقب نشینی ملت‌ها و دولت‌ها در برابر جنایات و ترور‌ها در منطقه غرب آسیا بود، اما تنها حاصله خشم و اعتراضات مردم همه کشور‌های جهان و برگزاری راهپیمایی‌های سرتاسری در خیابان‌های همه شهر‌های جهان و اعمال فشار به حاکمان واداده و همسو با غرب و صهیونیست بود.

در گام بعدی عصاره این اعتراضات و خشم را میتوان در نتایج آرای انتخابات نیویورک دید، نتایج انتخابات عراق و وحدت مردم لبنان و ایستادگی در برابر خلع سلاح حزب الله، وحدت همه جناح‌ها و تفکرات داخلی ایران در مقابل تجاوز اسرائیل و آمریکا و حتی بروز جرقه‌های ایستادگی مردم سوریه در مقابل تروریست‌هایی که دولت خودخوانده تشکیل داده‌اند.

حال دیگر دنیا و افکار عمومی، جمهوری اسلامی ایران را یک کشور بیابانی و عقب افتاده یا تروریست نمی‌دانند و به همین دلیل همه مراکز تحلیلی و نظرسنجی دنیا ایران را یکی از تاثیرگذارترین و قدرتمندترین کشور‌ها در موضوعات و بین المللی میدانند.

اقتدداری که در زمان همکاری‌های همه جانبه حکومت پهلوی و ما قبل آن با آمریکا، اروپا و اسرائیل وجود نداشت. خدماتی بینظیر در مقابل خیانت‌هایی بیشرمانه به ملت‌های آزاداندیش در منطقه، مانند خیانت پهلوی در زمان جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اسرائیل توسط کشور‌های عربی و همکاری‌های نفتی، اقتصادی، نظامی و حتی اجتماعی تهران و تل آویو که یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست اعراب و پیروزی اسرائیل بود.

شاید ذکر مثال‌های تاریخی هم بتواند کمکی برای تنویر افکار عمومی باشد و یادآوری کمک‌های ایران به مسیحیان و یهودیان در جنگ با عثمانی که در زمان جنگ‌های صفویه و عثمانی صورت گرفت.

این سیاست جدید و رویکرد تقابل با امپریالیسم جهانی برای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت توانست یک فضای اقتدار و محبوبیت جهانی ایجاد کند و اکنون دنیا پذیرفته که برای انجام هر تغییری در روی کره خاکی می‌بایست نظام جمهوری اسلامی ایران را نیز در نظر داشته باشد. این مطلب را در سخنرانی ترامپ مشاهده کردیم که گفت: ما هر جایی در خاورمیانه میرویم حضور ایران را مشاهده میکنیم.

موسسه مطالعاتی قطری به نام «مرکز تحقیقات و مطالعات سیاسی عرب» در یک گزارش به نام «بررسی افکار عمخومی جهان عرب در مورد ایران» نوشت، نگرش مردم منطقه پس از طوفان الاقصی نسبت به کشور ایران تغییرات مهمی داشته و ایران را از یک تهدید و عامل بی ثباتی در منطقه به عنوان حامی اصلی جنبش‌های مقاومت و اعراب شناخته‌اند و این حمایت بدون در نظر گرفتن مذهب و دین صورت میگیرد.

در بخش‌های دیگری از این نظر سنجی از مردم چهارده کشور عربی سوال شده که دشمن اصلی کشور شما کیست؟

نتیجه بسیار جالبی تهیه شده و تغییر رویکردی فاحش را مشاهده میکنیم: ۲۸ درصد اسرائیل، ۱۳ درصد آمریکا و ۹ درصد ایران را انتخاب کرده‌اند و پس از آن کشور‌های دیگری با درصد‌های نزدیک به صفر دیده می‌شوند.

این تغییر فاحش را باید با در نظر گرفتن نتایج همین سوال در سال‌های قبل جست‌و‌جو کرد که مردم این کشور‌ها ایران را خطری بیشتر از اسرائیل و آمریکا برای منطقه میدانستند.

در این شرایط چند نکته مهم را باید در نظر داشت:

۱- ایجاد فضای وفاق و همبستگی بین ملت‌های منطقه

۲- اجرای طرح امت واحده برای ایستادگی در باربر دشمنان

۳- تقویت توان رسانه‌ای در منطقه و فرا منطقه

۴- تقویت توان دفاعی برای ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان

۵- استفاده از پتانسیل بالای کشور‌های منطقه در تاثیرگذاری‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی

در مجموع این تغییرات مهم در منطقه را باید برای تامین منافع ملت‌های منطقه و همچنین جلوگیری از تئداوم و افزایش جنایات دشمنان بهره برد و زمینه را برای زوال غده سرطانی منطقه و پایان حضور نیرو‌های غربی در کشور‌های منطقه فراهم کرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا