نبرد برای بغداد؛ بازتوزیع قدرت در عراقِ پس از انتخابات ۲۰۲۵
به گزارش خبرگزاری آنا، انتخابات پارلمانی عراق در سال ۲۰۲۵ از همان ساعات نخست رأیگیری بوی «بازگشت سیاست» میداد؛ مشارکتی که از ۴۱ درصد دوره قبل، به ۵۶ درصد رسید، نشان داد که مردم با تمام زخمها، ناامیدیها و خستگیهای مزمن از دعواهای سیاسی هنوز حاضرند آینده بغداد را بهدست صندوقها بسپارند. این بار، معادله نه از کف خیابان میآمد و نه از پشت خاکریزهای نبرد با داعش؛ این بار سیالیت قدرت از حوزههای انتخاباتی سرچشمه گرفت، از سرزمینهایی که هرکدام تجربهای تلخ و شیرین از جنگ، بازسازی، فساد و امید را در خود حمل میکنند.
در ظاهر، انتخابات ۲۰۲۵ شباهتهای زیادی با دورههای گذشته دارد: رقابت بلوک بزرگ شیعی، تشتت جریانهای سنی و شکاف همیشگی میان حزب دموکرات و اتحاد میهنی کردستان. اما چیزی در عمق این تصویر تغییر کرده است. از دل فضای سیاسی متلاطم عراق، نسلی جدید از فهرستهای خدماتمحور، چهرههای مستقل و جریانهای نوظهور برخاسته که دیگر اجازه نمیدهند معادله سیاست تنها در اختیار بزرگان سنتی بماند.
با اعلام نتایج اولیه، بلوک شیعی با ۱۸۷ کرسی به اکثریت مطلق رسید؛ رقمی که ظاهرش ساده و آرام است، اما زیر پوستش رقابتهای سنگین، اختلافهای ایدئولوژیک، و تفاوتهای راهبردی میان ائتلافهای شیعی موج میزند. در سوی دیگر، جریان سنی با ۷۷ کرسی میکوشد جایگاهش در مدیریت پارلمان، بهویژه کرسی ریاست، را تثبیت کند. کردها نیز با ۵۶ کرسی آمادهاند تا بار دیگر نقش «پادشاهساز» را بازی کنند؛ نقشی که هر بار هزینهاش را از جیب وزارت نفت، دارایی یا امتیازات اقلیم پرداخت میگیرند.
عراق امروز در مرحلهای ایستاده که نه بازگشت به گذشته ممکن است و نه عبور کامل از آن. نتیجه این انتخابات، بازتوزیع قدرت را نهفقط در بغداد، بلکه در موصل، نجف، سلیمانیه و اربیل نیز دچار لرزش کرده است. این گزارش، نه بازخوانی خبرهای تکراری، که تلاشی است برای خواندن لایههای زیرین این انتخابات و فهمیدن اینکه عراق بعد از ۲۰۲۵ در کدام مسیر قدم میگذارد؛ مسیری که میتواند عراق را دوباره به مرکز ثقل منطقه تبدیل کند یا آن را به میدان رقابت بیپایان ائتلافها و ضدائتلافها بکشاند.
جریانهای شیعی؛ اکثریتی که شبیه اقلیت رفتار میکند
بلوک شیعی با ۱۸۷ کرسی، در ظاهر دست بالا را دارد؛ اما واقعیت میدان سیاست عراق این است که «اکثریت عددی» الزاماً «اکثریت تصمیمساز» نیست. گروههایی که زیر چتر این ۱۸۷ کرسی جمع شدهاند، نه یک جریان همنظرند و نه یک ائتلاف واحد. ائتلاف توسعه و عمران نزدیک به السودانی با ۴۶ کرسی، دولت قانون مالکی با ۲۸ کرسی و الصادقون وابسته به عصائب با ۲۷ کرسی، هرکدام تصویری متفاوت از آینده عراق را میبینند.
در نجف، حرف از ثبات و مدیریت است؛ در بغداد، رقابت بر سر وزارتخانهها؛ در جنوب، نگاهها بر خدمات، فساد، آب و برق متمرکز است. همین «تعدد اولویتها» باعث میشود بلوک شیعی شبیه ارتشی باشد که هر گردانش به سمتی متفاوت میدود. با این حال، یک حقیقت انکارناپذیر وجود دارد: هیچ دولتی بدون محوریت شیعیان شکل نمیگیرد.
در این میان، ظهور ائتلافهایی مانند «الاساس»، «اشراقة کانون» و جریانهای خدماتمحور نشان میدهد نسل جدیدی وارد رقابت شده که کمتر بدهکار ساختارهای امنیتی-سیاسی سنتی است. حضور آنها بهویژه در استانهای جنوبی، فضای سیاسی شیعی را از حالت کلاسیک بیرون آورده است.

سنیها؛ بازگشت به بازی قدرت پس از سالهای فرسایش
۷۷ کرسی اهلسنت، در واقع ۷۷ کلید برای چانهزنی است. تقدمِ الحلبوسی با ۳۳ کرسی، همچنان وزنه اصلی سیاست سنی است، اما «یکهسالاری» دورههای قبل شکسته. عزمِ خنجر با ۱۵ کرسی، سیادة با ۹ کرسی و فهرستهای محلی کوچکتر مانند الحسم، نینوی لأهلها و الجماهیر الوطنیه، ساختار تصمیمگیری سنیها را چندقطبی کردهاند.
این چندقطبیبودن، یک شمشیر دولبه است: از یک طرف، چانهزنی سنیها در تشکیل دولت را تقویت میکند، و از طرف دیگر، خطر انشقاق داخلی را بالا میبرد. اهمیت موضوع زمانی بیشتر میشود که میدانیم سنیها چشم به کرسی ریاست پارلمان دوختهاند؛ کرسیای که معمولاً اهرم فشار آنها بر دولتهای شیعی بوده است.
الانبار و نینوا، دو استانی هستند که آینده قدرت میان اهلسنت را تعیین میکنند. رأیدهندگان در این مناطق، از سیاستمدارانشان مطالبهای فراتر از بازسازی دارند: امنیت پایدار، جلوگیری از بازگشت داعش، و سهم واقعی از بودجه. همین مطالبهمحوری میتواند جریانهای سنی را به سمت ائتلافهای راهبردیتر سوق دهد.

کردها؛ بازیگران باتجربه در بازی همیشگیِ چانهزنی
۵۶ کرسی میان احزاب کرد، از حزب دموکرات با ۲۶ کرسی تا اتحادیه میهنی با ۱۷ کرسی و جریانهای نوظهوری مانند الجیل الجدید، ترکیب کلاسیک پارلمان را تغییر چندانی نداده، اما اینبار یک تفاوت بنیادین دارد: کردستان درگیر بحران سیاسی داخلی است.
اختلافهای دولت اربیل و سلیمانیه بر سر نفت، بودجه و روابط با بغداد، باعث شد بخشی از آراء به سمت جریانهای اصلاحطلب برود. همین موضوع وزن سنتی بارزانی ـ طالبانی را در مذاکرات آینده کاهش میدهد.
با وجود این، کردها یک تجربه تاریخی دارند: هیچوقت نمیگذارند انتخابات عراق بدون معاملهای بزرگ برای آنها تمام شود. وزارت نفت؟ دارایی؟ یا توافق تازهای درباره سهم بودجه اقلیم؟ هرچه باشد، ۵۶ کرسی کردها، مهره تعیینکننده بازی چیدمان دولت است.
اقلیتها و مستقلها؛ ۹ کرسی کوچک با قدرتی بزرگ
اقلیتهای دینی از ایزدیها تا مسیحیان، و فهرستهای مستقل محلی، اگرچه تنها ۹ کرسی دارند، اما در صحنه واقعی سیاست عراق، «وزنهبرداران لحظات حساس» هستند. در کشوری که تشکیل دولت گاهی ماهها طول میکشد، همین چند کرسی میتواند جهتگیری یک ائتلاف را عوض کند.
مستقلها در بغداد و بصره، و فهرستهایی مانند «دیالی اولاً» و «الفاو زاخو»، با شعارهای خدماتی آمدند و کرسی گرفتند. اینها نمایندگان «عراق واقعی» هستند؛ عراقِ خارج از قابهای رسانهای، عراقِ گرفتار بحران آب، برق، بیکاری و ناامنی محلی. حضورشان باعث میشود مجلس از حالت کاملاً ایدئولوژیک خارج شود و رنگ و بوی اجتماعی بیشتری بگیرد.
صحنه پنهان قدرت؛ بازی واقعی بعد از اعلام نتایج شروع میشود
انتخابات عراق همیشه دو مرحله دارد: مرحله اول «صندوقها» و مرحله دوم «اتاقهای بسته». مرحله دوم همان جایی است که قدرت واقعی شکل میگیرد؛ همانجایی که هر حزب، هر جریان و هر گروه مسلح، برگههایش را روی میز میگذارد و میگوید: سهم من چقدر است؟
برد اصلی انتخابات ۲۰۲۵ در اعداد نیست؛ در نحوه ائتلافسازی است. بلوک شیعی، با تمام بزرگیاش، بدون توافق داخلی نمیتواند نخستوزیر معرفی کند. اهلسنت رؤیای بازگشت به کرسی ریاست پارلمان را در سر دارند. کردها هم مثل همیشه میخواهند هم شریک قدرت باشند و هم مستقل بمانند. نتیجه این ترکیب، همان چیزی است که عراق را وارد مرحله «مذاکرات فرسایشی» میکند؛ مذاکرههایی که گاهی ماهها طول میکشد و هر ساعتش میتواند نقشه سیاسی را دوباره ترسیم کند.
امنیت؛ معادلهای که سیاست را گروگان میگیرد
عراق هنوز کشوری است که امنیتش شکننده است و این شکنندگی در لحظات گذار سیاسی بیشتر خودش را نشان میدهد. درست مثل دورههای قبل، احتمال افزایش حملات پراکنده داعش در نینوا و صلاحالدین، تحرکات گروههای مسلح در اطراف بغداد، و تنشهای امنیتی در مرزهای اقلیم کردستان وجود دارد.
گروههای مسلح شیعی نیز که بخشی از جریان بزرگ قدرت هستند، در پستانتخابات معمولاً مواضعشان را تیزتر میکنند تا امتیازات بیشتری از دولت آینده بگیرند. هر تغییری در ساختار دولت میتواند اثر مستقیم روی معادله حضور آنها، نقششان در مرزها، و سیاستشان نسبت به آمریکا داشته باشد.
اقتصاد؛ مانعی که اگر ترک بردارد، همهچیز فرو میریزد
در ظاهر، عراق روی دریای نفت نشسته، اما واقعیت این است که اقتصاد عراق مثل یک ساختمان ۵۰ طبقه است که روی چهار ستون ترکخورده ایستاده:
بودجه فراخ، وابستگی کامل به درآمد نفت، بوروکراسی فلج، و فشار سیاسی آمریکا (با گروگان گیری پول نفت در ساختار درآمدی عراق).
دولت آینده هر که باشد، چهار چالش فوری دارد: پرداخت حقوق کارمندان، بودجه اقلیم، بازسازی استانهای آسیبدیده، و جذب سرمایه خارجی. تمام اینها بدون توافق سیاسی ممکن نیست. اگر ائتلافها دیر شکل بگیرند، اقتصاد برای ماهها در حالت «تعلیق» میماند و این تعلیق نه فقط جیب مردم، بلکه امنیت را هم تهدید میکند.
چشمانداز دولت آینده؛ یک معماری شکننده، اما ممکن
همه نشانهها به این سمت میرود که دولت آینده یک دولت «ائتلاف گسترده» باشد؛ نه یک دولت اکثریت خالص.
چیزی شبیه یک چادر بزرگ عشایری که ستونهایش:
شیعیان در مرکز، سنیها در شمال چادر، کردها در شرق آن، و مستقلها مثل طنابهای نگهدارنده دور تا دور آن را ثابت نگه میدارند.
این دولت اگرچه پایدار بهنظر نمیرسد، اما در عراق همین مدل ائتلافهای فراگیر معمولاً موفقتر عمل کردهاند.
نخستوزیر آینده هرکه باشد، باید سه هنر داشته باشد:
هنر آرامکردن خیابان.
هنر مهارکردن احزاب.
و هنر معاملهکردن با بازیگران منطقهای.
این سه هنر همان چیزی است که دولتهای قبلی یا نداشتند، یا نیمی از آن را داشتند و نیم دیگر را باختند.
به گزارش آنا، انتخابات ۲۰۲۵ عراق، نه یک پیروزی قاطع بود و نه شکست یکطرفه.
این انتخابات بازتاب یک واقعیت عمیقتر است: عراق امروز در حال گذار از «عراق پساداعش» به «عراق دولتمحور» است.
عراق از جایی عبور میکند که قدرت در خیابان تعیین میشود و وارد مرحلهای میشود که قدرت با رأی، معامله و ائتلاف ساخته میشود.
این تغییر آهسته است، پرهزینه است، و گاهی خونین.
اما هر تغییر تاریخی همینطور ساخته شده: آرام، تدریجی، و با چانهزنیهایی که شاید در ظاهر کوچک، اما در باطن سرنوشتسازند.
اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، عراق میتواند طی پنج سال آینده از یک کشور «بحرانمحور» به کشوری «سیاستمحور» تبدیل شود؛ کشوری که اختلاف دارد، اما فرو نمیریزد.
این همان نقطهای است که شاید عراق یکبار برای همیشه بتواند وارد مرحله ثبات پایدار شود.
انتهای پیام/


