واکاوی جایگاه فقه در علوم انسانی از منظر خسروپناه
به گزارش خبرگزاری آنا، حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، در ابتدای سخنان خود ضمن گرامیداشت یاد و خاطره علما، شهدا و بزرگان حوزههای علمیه و به ویژه یاد آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، به اهمیت و عمق سوالاتی اشاره کرد که در زمینه نسبت علوم انسانی با فقه مطرح میشود. وی این پرسشها را حاصل تلاشهای معرفتی حوزویان در طی دو سه دهه اخیر دانسته و بر ضرورت پرداختن به این مباحث در حوزههای علمیه تاکید کرد.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه در ادامه سخنان خود، بر ضرورت ارائه تصویری دقیقتر از فقه و علوم انسانی تاکید کرد. وی با اشاره به اینکه برای فهم دقیق نسبت فقه با علوم انسانی، لازم است چیستی این دو مقوله به درستی تبیین شود، بیان داشت که این تبیین باید در سه مقام "تعریف"، "تحقق" و "تاریخ" صورت پذیرد. استاد خسروپناه تاکید کرد که تعریف فقه و علوم انسانی صرفاً نباید به آنچه در کتب فقهی و متون علوم انسانی آمده است محدود شود، بلکه باید ابعاد تحقق و تاریخ این دو علم نیز مورد بررسی قرار گیرد. به اعتقاد وی، برای شناخت دقیق فقه، توجه به تاریخ فقه امری ضروری است.
فقه: تعریف، تحقق و تاریخ
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در تشریح مفهوم فقه در «مقام تعریف»، به تعریف مشهور آن یعنی «علم به احکام شرعیه عملیه از طریق ادله تفصیلیه» اشاره کرد. وی فقه را به عنوان دانشی در کنار سایر علوم اسلامی همچون علم کلام، تفسیر، عرفان، اخلاق، فلسفه، حدیث، رجال و ... معرفی کرده و هدف آن را تعیین افعال مکلفین در راستای سعادت اخروی دانست. وی با اشاره به ادله تفصیلیه فقه، بر نقش کتاب و سنت و عقل در استنباط احکام تاکید کرد و اجماع را نیز در این چارچوب مورد توجه قرار داد.
با این حال، استاد خسروپناه با تاکید بر فقه محقق، گستره فقه را فراتر از این تعریف محدود دانست. وی با اشاره به اینکه فقه در طول تاریخ به ابعاد مختلف زندگی انسان از جمله احکام فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی پرداخته است، بیان کرد که در فقه تحقق یافته، احکام صرفاً به افعال مکلفین محدود نمیشود، بلکه احکام اشیا و نیز احکام وضعی نیز در آن مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. وی با اشاره به ساختار کتب فقهی رایج که معمولاً با "من الطهارت" آغاز میشوند، این ساختار را صرفاً یک قالب برای ارائه مباحث فقهی دانسته و تاکید کرد که محتوای فقه فراتر از این قالب است و به روابط انسان با خدا، خود، جامعه، طبیعت، دولت و حکومتها نیز میپردازد.
وی حکم حکومتی را به عنوان یکی از ظرفیتهای فقه در مقام تحقق معرفی کرد که در مقابل فتوا قرار میگیرد و دارای ضمانت اجرایی است. وی تفاوت فتوا و حکم حکومتی را در «قضیه شخصی» بودن حکم حکومتی و «قضیه حقیقیه خارجی» بودن فتوا دانست.
استاد خسروپناه با اشاره به انواع موضوعات مورد بحث در فقه، آنها را به سه دسته موضوعات شرعی، موضوعات عرفی (عرف عام و خاص) و موضوعات لغوی تقسیم کرد. وی تشخیص برخی از این موضوعات (مانند مرگ مغزی یا تعریف برخی اصطلاحات) را نیازمند نظر متخصصان مربوطه (عرف خاص یا اهل لغت) دانست و نقش فقیه را در تطبیق موضوعات با موازین شرعی پس از تشخیص موضوع توسط متخصصان قلمداد کرد.
وی با استناد به دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه «علم فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است»، این ادعا را ناظر بر فقه در مقام تحقق دانست و نه صرفاً فقه در مقام تعریف. وی همچنین به دیدگاه برخی فقها مبنی بر وجود راه حل برای تمام مشکلات و مسائل بشری در فقه اشاره کرد و آن را در تقابل با دیدگاه کسانی دانست که فقه را ناتوان از ارائه راه حل برای مسائل سیاسی و اقتصادی دانست و حتی احکام حدود و قصاص را مربوط به زمانه خاص خود میدانند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه به فقه در مقام تاریخ پرداخت و با اشاره به ضرورت توجه به این بعد از فقه برای فهم دقیقتر آن، به بررسی اجمالی تاریخچه مدارس و مکاتب فقهی شیعه پرداخت. وی با اشاره به حوزههای علمیهای همچون حوزه امام صادق (ع) در علقمه، حوزه کربلا، حوزه اهواز (که حتی بر حوزه قم تقدم داشته است)، حوزه قم (که در ابتدا تحت نظر حوزه اهواز بوده است)، حوزه بغداد (که توسط شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اداره میشد)، حوزه نجف (که پس از مهاجرت شیخ طوسی از بغداد تاسیس شد)، حوزه حله (با حضور بزرگانی همچون ابن ادریس، محقق حلی و علامه حلی)، حوزه جبل عامل و حوزه اصفهان، کرمان و سایر شهرهای ایران، به نقش این حوزهها در گسترش و بالندگی فقه شیعه اشاره نمودند.
وی با بررسی تاریخ فقه، تاکید کرد که گستره فقه در مقام تاریخ حتی از فقه در مقام تحقق نیز وسیعتر است. استاد خسروپناه با اشاره به شرایط تاریخی مختلف، به نقش فقها در مواجهه با مسائل و چالشهای گوناگون اشاره کرد. به عنوان مثال، وی به آثار فقهی علامه حلی در دوره مغول و تلاش ایشان برای مدیریت جامعه در آن شرایط دشوار اشاره کرد و به استفاده خواجه نصیرالدین طوسی از فقه در کتاب «اخلاق ناصری» اشاره کرد.
وی همچنین به نقش فقه در دوره صفویه (محقق کرکی، علامه مجلسی)، عصر قاجار (محقق نراقی، شیخ انصاری)، دوران مشروطه (شیخ فضل الله نوری)، نهضت تنباکو (میرزای شیرازی) و دوره معاصر (حضرت امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری، آیت الله خویی، آیت الله سیستانی) اشاره کرد و به ساختارسازیهای مبتنی بر نظام فقهی، فتاوای جهادی و سیاستهای کلان ابلاغی اشاره کرد. استاد خسروپناه تاکید کرد که فقها در هر دوره تاریخی، با توجه به شرایط زمانه و نیازهای جامعه، به ارائه راه حلهای فقهی پرداختهاند و فقه را در عرصههای گوناگون زندگی اجتماعی به کار گرفتهاند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با طرح این سوال که آیا فقیه باید به فقه المسائل بسنده کند یا کاربست آن را نیز در نظر بگیرد، به نقش عقلانیت اسلامی مبتنی بر قواعد، احکام، اهداف و ارزشها در تدبیر و برنامه ریزی اشاره کرد. وی تاکید کرد که برای حل مسائل پیچیده اجتماعی و طراحی ساختارهای متناسب با ارزشهای اسلامی، صرفاً نمیتوان به یک حکم شرعی یا یک قاعده فقهی اکتفا نمود، بلکه باید مجموعهای از ادله و مبانی فقهی را در کنار عقلانیت اسلامی مورد توجه قرار داد.
توسعه نقش مساجد به عنوان کانونهای فرهنگی و اجتماعی، ضرورتی اجتنابناپذیر
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ادامه با تشریح ابعاد مختلف نقش مساجد در جامعه اسلامی، بر ضرورت تحول در کارکرد مساجد و تبدیل آنها به کانونهای فعال در عرصههای فرهنگی و اجتماعی تاکید کرد.
وی با اشاره به الگوهای مختلف ساختارسازی مساجد در طول تاریخ، اظهار داشت: گاهی مسجد بر اساس ادله خاصه و با معماری و ساختاری ویژه بنا میشود و مخاطبان خاصی را جذب میکند. اما رویکرد دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن، مسجد را به کانون ارائه خدمات فرهنگی و اجتماعی متنوع به جامعه تبدیل میکنیم. این رویکرد، نیازمند برنامهریزی و اندیشهورزی دقیق در ساختارسازی مساجد است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در تبیین این رویکرد، به ارائه مثالهایی عملی پرداخت و گفت: فرض کنید در محلهای که با معضل اعتیاد مواجه است، مسجد میتواند محور اصلی برنامههای ترک اعتیاد شود. یا در محلهای که فقر و نیازمندی وجود دارد، مسجد میتواند با سازماندهی کمکهای خیرین، نقش موثری در رفع نیازهای نیازمندان ایفا کند. در زمینه مشکلات حوزه سلامت نیز، مسجد میتواند به کانون ارائه خدمات بهداشتی و درمانی اولیه تبدیل شود. حتی در شرایط بحرانی مانند حمله نظامی، مسجد میتواند به عنوان مرکز هماهنگی و پشتیبانی از نیروهای مردمی عمل کند.
استاد خسروپناه با استناد به سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، تاکید کرد: در سیره معصومین (ع)، مسجد همواره کانون اصلی تمام فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و حتی سیاسی بوده است. ما باید این الگو را سرلوحه کار خود قرار دهیم و تلاش کنیم تا مساجد را به همان جایگاه واقعی خود بازگردانیم.
وی در ادامه به اهمیت عقلانیت دینی در این زمینه اشاره کرد و افزود: علاوه بر سیره معصومین (ع)، عقلانیت دینی نیز حکم میکند که مسجد باید به کانون فعالیتهای اجتماعی تبدیل شود. این عقلانیت، با عقلانیت سکولار تفاوت دارد. عقلانیت دینی، با توجه به مقاصد شریعت، احکام و قواعد فقهی، و ارزشهای اسلامی، ما را به این نتیجه میرساند که مسجد میتواند و باید نقش محوری در جامعه ایفا کند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در این بخش از سخنان خود، پرسشی مهم را مطرح کرد: آیا عقلانیت نیز مانند سیره معصومین (ع) و نصوص خاص، حجت شرعی محسوب میشود؟ این سوال بسیار مهمی است و پاسخ به آن، میتواند در بسیاری از زمینهها راهگشا باشد.
وی با اشاره به رویه فقها در طول تاریخ، گفت: بسیاری از اوقات، فقها با استفاده از فقه و حلال و حرام، در حوزههای مختلفی مانند موسیقی، معماری، هنر و ... اظهار نظر کردهاند. فقهایی داشتهایم که با توجه به آموزشهای دینی، طراحی معماری ارائه دادهاند تا خانه به نظام خانواده آسیب نزند. این نشان میدهد که عقلانیت دینی، در کنار نصوص شرعی، همواره نقش مهمی در استنباط احکام و ارائه راهکارها داشته است.
استاد خسروپناه در ادامه با بیان اینکه نمیتوان الگوی معماری را به طور کامل از روایات به دست آورد، افزود: علم معماری اسلامی را نمیتوان صرفاً از نصوص و روایات استخراج کرد. البته میتوان از توصیههایی مانند ارتفاع مناسب خانه، اندرونی و بیرونی و ... استفاده کرد. اما یک معمار متخصص میداند که یک مقدار روایت کافی نیست و باید از مجموعه مقاصد الشریعه، احکام شرعی در ساخت و ساز و قواعد فقهی نیز بهره برد.
نقش فقها در تاریخ اسلام در حوزههای هنری و صنایع خلاق
وی با اشاره به ورود فقها در تاریخ اسلام به انواع هنرها، از جمله خوشنویسی، نقاشی، نگارگری و صنایع دستی، گفت: اینها صنایع خلاق نرم هستند. فقها علاوه بر فقیه بودن، حکیم هم بودند. در بعضی از حوزهها، فقه به تنهایی نمیتواند به ما کمک کند و باید از علوم مختلف استفاده کنیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اهمیت دیدن فقه در مقام تحقق تاریخی، افزود: گاهی فقه را از کتب فقهی در میآوریم و به صورت نظری مطالعه میکنیم. اما بار دیگر باید فقه را در مقام تحقق تالیفی و در مقام تحقق تاریخی ببینیم. در این صورت، دیگر فقط کتاب شرایع الاسلام یا جواهر کافی نیست، بلکه باید اصل زمانه و اقتضائات آن را دید و بررسی کرد که فقها چگونه برای زمان خود تدبیر و برنامهریزی و حکمرانی میکردند.
استاد خسروپناه در بخش دیگری از سخنان خود، به تعریف، تحقق و تاریخ علوم انسانی پرداخت و گفت: علوم انسانی مجموعه رشتههای متنوعی از زبانهای باستانی و ادبیات و تاریخ و جغرافیا و فلسفه و الهیات گرفته تا هنر و معماری و علوم اجتماعی را شامل میشود. البته در این میان، برخی از متفکرین علوم انسانی، علوم اجتماعی را از سایر رشتههای علوم انسانی جدا کردهاند. معمولاً آمریکاییها سوشال ساینسز (علوم اجتماعی) را به صورت مجزا در نظر میگیرند.
وی با اشاره به تفاوت دیدگاه آلمانیها و آمریکاییها در این زمینه، توضیح داد: آلمانیها وقتی میگویند هیومن ساینس (Human Science)، علوم اجتماعی نیز جزئی از آن محسوب میشود. در واقع، آنها یک معنای وسیعتری از علوم انسانی را در نظر دارند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بررسی تحقق علوم انسانی در بستر تاریخی، گفت: در یونان و روم باستان و حتی در قرون وسطی، موضوع اصلی علوم انسانی، انسان، جامعه، فرهنگ و تمدن بوده است. هرچند که در آن زمان، اصطلاحات فرهنگ و تمدن به شکل امروزی وجود نداشت، اما عمدتاً تلاش بر این بود که انسان مطلوب و نامطلوب تعریف شود. کتابهایی مانند سیاست ارسطو، قوانین یا جمهوری افلاطون، همگی در پی توصیف مدینه فاضله و غیرفاضله بودند.
توصیف انسان محقق، گامی نوین در علوم انسانی
وی با بیان اینکه ابن خلدون نخستین کسی بود که به طور جدی به توصیف جامعه محقق پرداخت، افزود: ابن خلدون برای این کار، از تجربه در تجربه استفاده کرد. این در حالی بود که در آن زمان، تجربه عمدتاً در علوم طبیعی مورد استفاده قرار میگرفت و در علوم انسانی، این روش چندان مرسوم نبود.
استاد خسروپناه با اشاره به استفاده گالیله از تجربه در هیئت و نجوم در اوایل قرن هفدهم، افزود: در همان قرن هفدهم، شاهد ظهور شخصیتهایی در عرصه علوم انسانی مانند هابز در کتاب لویاتان هستیم که به دنبال ارائه الگویی برای حل مسائل زمان خود بودند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ظهور پوزیتیویستها در قرن نوزدهم، گفت: پوزیتیویستها معتقد بودند که توصیف انسان محقق، اهمیت بسیار زیادی دارد. به عنوان مثال، اگر در جامعه خودکشی وجود دارد، باید تحقیق تجربی انجام دهیم و به بررسی عوامل موثر در این پدیده بپردازیم.
سه کارکرد اساسی علوم انسانی مدرن
وی با بیان اینکه علوم انسانی مدرن از قرن نوزدهم شکل گرفته است، افزود: مدرنیته نیز از اواخر قرن پانزدهم و قرن شانزدهم آغاز شد. مدرنیته بیشتر به دنبال شناخت طبیعت و تغییر آن بود. فرانسیس بیکن، فیلسوف انگلیسی، میگفت: «دانش، قدرت است.» این تفکر، به تدریج در حوزه علوم انسانی نیز تسری پیدا کرد و مدل شناخت طبیعت و تغییر آن، در مورد انسان و جامعه نیز به کار گرفته شد.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه در ادامه به سه کارکرد اساسی علوم انسانی مدرن اشاره کرد: توصیف انسان محقق، توصیف انسان مطلوب، و ارائه راهکارهایی برای تغییر انسان و جامعه. این سه کارکرد، به علوم انسانی مدرن هویتی متمایز بخشیده است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر این نکته که علوم انسانیها همگی دارای ایدئولوژی هستند، افزود: ایدئولوژی لیبرالیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم، فمینیسم و فاشیسم، همگی در علوم انسانی وجود دارند و بر دیدگاهها و نظریات مختلف در این حوزه تاثیرگذار هستند.
وی با اشاره به اهمیت توصیف انسان محقق در علوم انسانی مدرن، گفت: مراکز تحقیقاتی متعددی در سراسر جهان وجود دارند که به بررسی ویژگیها، خواستهها و علایق نسلهای مختلف میپردازند. این تحقیقات، به منظور شناخت دقیقتر انسان محقق و تلاش برای تغییر او به سوی انسان مطلوب، انجام میشوند. علوم انسانی مدرن، نه تنها به توصیف و تبیین پدیدهها میپردازد، بلکه به دنبال ارائه راهکارهایی برای تغییر و تحول در جوامع است و این مهم، نیازمند توجه و برنامهریزی دقیق است.
فقه حکمرانی، راهگشای تحول در جامعه
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با تبیین سه کارکرد اصلی علوم انسانی – توصیف انسان محقق، ترسیم انسان مطلوب و ایجاد تغییر در جهت مطلوب – نقش و جایگاه فقه را در هر یک از این ساحتها مورد بررسی قرار داد. استاد خسروپناه با اشاره به اینکه فقه به تنهایی قادر به توصیف کامل انسان محقق نیست، تصریح کرد: توصیف انسان محقق نیازمند استفاده از روشهای تجربی است و فقه به خودی خود در این زمینه نقش مستقیمی ایفا نمیکند. با این حال، وی تاکید کرد که فقهِ نظامساز میتواند در هدایت و راهبری فرایند توصیف انسان محقق موثر باشد. به عبارت دیگر، فقه با ارائه چارچوبهای ارزشی و معیارهای مطلوب، ذهن محقق را در طرح پرسشها و تحلیل دادهها یاری میرساند.
استاد خسروپناه با بیان اینکه فقه در ترسیم انسان مطلوب نقشی بیبدیل دارد، اظهار داشت: اگر سوال این باشد که آیا فقه در توصیف انسان مطلوب جایگاهی دارد، پاسخ مثبت است. اما این جایگاه زمانی محقق میشود که به مسائل فردی و جزئی محدود نشویم و به فقه به عنوان یک نظام جامع بنگریم. وی با اشاره به آثار شهید صدر در حوزه اقتصاد اسلامی، فقه را قادر به ارائه یک ایدئولوژی اقتصادی کامل در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف دانست. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین بر اهمیت بهرهگیری از روشهای اجتهادی، استنتاجی و استقرایی در فقه، به منظور استخراج نظامهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تاکید کرد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، پرسش اساسی در این زمینه را نقش فقه در ایجاد تغییر در انسان محقق به سوی انسان مطلوب دانست. وی در این باره گفت: در علوم انسانی نوین، برای ایجاد تغییر در انسان از فناوریهای نرم اجتماعی استفاده میشود. سوال اصلی این است که آیا باید و نبایدهای فقهی، قواعد فقه، احکام فقهی و مقاصد شریعت میتوانند در ارائه یک حکمرانی موثر برای تغییر انسان نقش ایفا کنند؟
استاد خسروپناه با تاکید بر اعتقاد خود به فقه حکمرانی، این نوع فقه را فراتر از فقه نظام اجتماعی دانست. وی تفاوت این دو را اینگونه تشریح کرد: فقه نظامات اجتماعی به توصیف انسان مطلوب میپردازد، در حالی که فقه حکمرانی به دنبال ایجاد تغییر در انسان محقق به منظور رسیدن به انسان مطلوب است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نقش فقه در سیاستگذاری و تنظیمگری، نقش آن در راهبری، اجرا و نظارت را کمتر دانست و بر اهمیت استفاده از عقلانیت اسلامی در این حوزهها تاکید کرد.
فناوریهای نرم اجتماعی و جایگاه فقه: ابزاری برای تحقق انسان مطلوب
استاد خسروپناه با تاکید بر اهمیت فناوریهای نرم اجتماعی در ایجاد تغییر در انسان، تصریح کرد: یکی از ضروریترین مباحث، بررسی روش کار بر روی فناوریهای نرم اجتماعی است. ابتدا باید این مفهوم را درک کنیم و سپس نقش حکمت و فقه را در این زمینه مشخص نماییم. وی افزود: در حوزههای علوم انسانی، دیگر نمیتوان به تفکیک سنتی علوم اکتفا کرد. در فرایند تغییر، روانشناسی، جامعهشناسی، مدیریت و عقلانیت (اعم از سکولار و دینی) همگی نقش دارند.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه در پاسخ به سوالی درباره ارتباط بین نهاد علم و حکمرانان، تولید علم را ذاتاً ارزشمند دانست و گفت: هر تلاش علمی، حتی اگر در زمان خود مورد استفاده قرار نگیرد، ممکن است در آیندهای دورتر به کار آید. وی بر لزوم وجود ادبیات دانشگاهی برای انتقال مفاهیم علوم انسانی اسلامی به دانشگاهها تاکید کرد و نمونههایی از پیوند دانش فقه با حکمرانی را برشمرد. تدوین سند صنایع دستی با مشارکت نخبگان و نقش فقه حکمرانی در توسعه فناوری کوانتوم در کشور از جمله این موارد بود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه بسیاری از مسئولان در کشور به دنبال الگوهای حکمرانی هستند، تصریح کرد: ارائه الگوهای حکمرانی وظیفه ما حوزویان است. باید با افرادی که در میدان عمل هستند ارتباط برقرار کنیم و الگوهای حکمرانی موضوعات مختلف را به صورت مشترک تدوین نماییم.
استاد خسروپناه با اشاره به پیام منشور روحانیت امام خمینی (ره) در خصوص بازسازی حوزه علمیه قم، بر ضرورت پیشبرد مباحث نظامات اجتماعی، علوم انسانی و علوم حوزه در تعامل با دانشگاه تاکید کرد. وی در ادامه، با افزودن ضلع سومی به این تعامل، اظهار داشت: حوزه، دانشگاه و میدان، سه ضلع یک مثلث هستند که تعامل و همکاری آنها میتواند تحولی بنیادین در جامعه ایجاد کند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان سخنان خود، به نقش فقه و حکمت در درآمدزایی ارزی برای کشور در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، کوانتوم و صنایع دستی اشاره کرد. وی بر این اساس، فقه، حکمت و اقتصاد را سه رکن اساسی برای توسعه و پیشرفت کشور دانست.
انتهای پیام/


