لعیا اعتمادی در گفت‌و‌گو با آنا

داستان‌های شعاری باعث فاصله‌گرفتن نسل امروز از دفاع مقدس می‌شود

داستان‌های شعاری باعث فاصله‌گرفتن نسل امروز از دفاع مقدس می‌شود
نویسنده کتاب نوجوان «ژنرال ماه» گفت: اگر نویسنده زبان فکری نوجوان امروز را نداند خیلی کلیشه‌ای و شعاری خواهد نوشت که گاهی همان نوشته‌های شعاری و کلیشه‌ای باعث فاصله‌گرفتن نسل امروز از مفاهیم شهادت و دفاع مقدس می‌شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کتاب «ژنرال ماه»، داستانی نوجوان به قلم لعیا اعتمادی است که به‌تازگی از سوی انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.

این کتاب، داستان زندگی دختری دبیرستانی به نام سمانه را روایت می‌کند که پدرش جانباز دفاع مقدس است. سمانه از نوع برخورد هم‌کلاسی‌هایش با این مسئله که موجب ایجاد شایعاتی درباره او می‌شود، بسیار ناراحت می‌شود. این تفکر بر او اثر می‌گذارد و کم‌کم برخوردش با خانواده‌اش تغییر می‌کند. حالا او دیگر فضای خانه‌شان را دوست ندارد و می‌خواهد مثل بقیه زندگی کند. سمانه که دختر باهوش و بااستعدادی است به‌دلیل رفتار هم‌سن‌وسالانش با مسئله جانبازی پدرش، از کنکور انصراف می‌دهد و همین ماجرا، سرآغاز اتفاق‌های بعدی کتاب می‌شود.

کتاب «ژنرال ماه» در ۱۴۸ صفحه و بهای ۱۴۰ هزار تومان منتشر شده است. به مناسبت هفته دفاع مقدس، با لعیا اعتمادی، نویسنده این کتاب گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌توانید بخوانید:

کتاب «ژنرال ماه» بر موضوعی دست گذاشته است که افراد زیادی در جامعه به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با آن درگیر هستند. چرا به‌سراغ چنین سوژه‌ای رفتید؟

خلق اثر بیشتر نویسندگان به دغدغه‌شان برمی‌گردد. من هم سال‌ها یکی از دغدغه‌های مهمم این بود که درباره خانواده جانبازانی بنویسم که متأسفانه خیلی‌وقت‌ها توسط جامعه مورد بی‌مهری قرار می‌گیرند. البته گاهی کنار این بی‌مهری جامعه، بی‌مهری خانواده‌ها هم اضافه می‌شود و هر دو نشئت‌گرفته از عدم شناخت جامعه از کسانی است که به عنوان قهرمان کشور شناخته می‌شوند.

آگاه‌سازی درست نوجوانان امروز درباره زندگی خانواده‌های شهدا، جانبازان و ایثارگران چه فوایدی برای آنها و جامعه دارد؟

به نظر من شهدا و جانبازان و همه کسانی که با دفاع مقدس ارتباطی داشته‌اند بخشی از هویت و ارزش‌های ما هستند و تاریخ مصرفی ندارند و می‌توانند جاودانه باشند. آن عدم شناخت ماست که باعث می‌شود بخشی از هویت‌مان را گم کنیم یا برای شناخت درست آن تلاش نکنیم. یک نوجوان هم که شناخت درستی از هویت خودش نداشته باشد نمی‌تواند درست تصمیم بگیرد یا درست زندگی کند؛ حتی شاید مجبور باشد برای جبران این مسئله به‌دنبال هویت‌های کاذب و مسائلی برود که در جامعه‌مان ضدارزش محسوب می‌شوند.

نوجوانان و جوانان بسیاری، امروزه در معرض اخبار و محتوای تحریف‌شده در رسانه‌های اجتماعی هستند و جنگ و دفاع مقدس‌مان را طور دیگری می‌بینند. در زمینه تاریخ شفاهی کار‌هایی انجام شده و خاطرات و زندگی‌نامه رزمندگان دفاع مقدس تهیه و منتشر می‌شود؛ اما نوجوانان با داستان و ادبیات بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند. شما وظیفه داستان‌نویسان را در این‌باره چطور می‌بینید؟

داستان‌نویسی می‌تواند درباره دفاع مقدس و جنگ بنویسد که دغدغه داشته باشد. البته صرف داشتن دغدغه مهم نیست؛ باید تجربه و تبحر هم داشته باشد؛ یعنی بتواند برای نوجوانان و جوانان بنویسد و زبان فکری آنها را نیز بداند. زبان فکری نوجوان و جوان امروز با نوجوان و جوان ده یا بیست سال پیش خیلی فرق می‌کند. اگر نویسنده این زبان را نداند خیلی کلیشه‌ای و شعاری خواهد نوشت که گاهی همان نوشته‌های شعاری و کلیشه‌ای باعث فاصله‌گرفتن نسل امروز از مفاهیم شهادت و دفاع مقدس می‌شود.

شما سعی کردید در این کتاب، سمانه را دختری ترسیم کنید که تحت‌تأثیر افکار جدید جامعه است و زندگی‌اش با آن افکار دچار آسیب می‌شود. در شخصیت‌پردازی او سعی کردید چه باید‌ها و نباید‌هایی را رعایت کنید؟

نوشتن برای نوجوانان و جوانان به‌خصوص نوجوانان که دوره حساسی از زندگی را می‌گذرانند بسیار سخت است. در عین اینکه سخت است باید خیلی دست به عصا راه رفت؛ چون نوشتن برای آنها شبیه راه‌رفتن لبه پرتگاه است. یک نوشته باید در کنار توجه به احساسات، شخصیت، تغییرات جسمی و روحی و دغدغه نوجوانان، از لحاظ بصری و شنیداری هم جذابیت داشته باشد که مخاطب را با خود همراه کند. سمانه (شخصیت اصلی) هم در این دوران حساس به سر می‌برد. من تلاش کردم همان‌طور که به ویژگی‌های او توجه می‌کنم اجازه دهم شخصیت سمانه در داستان زندگی کند و رفتار‌هایی که از جنس خودش است، بروز دهد. منِ نویسنده مانند یک دوربین در کنار او حرکت کردم و رفتارهایش را به نمایش درآوردم: البته نه رفتار‌های ضدارزش و کلیشه‌ای را.

فضای رفاقت‌های دوره جنگ را که پس از جنگ نیز ادامه می‌یابند، در این کتاب به‌خوبی روایت کردید؛ به‌طوری‌که خواننده می‌تواند با جمعِ دوستانه پدر سمانه ارتباط برقرار کند و با آنها همدردی کند. پشتوانه نوشتن این بخش‌ها تجارب مستقیم بوده یا دیده‌ها و شنیده‌ها از رسانه‌ها؟

به تصویرکشیدن فضای رفاقتی که در میان جانبازان داستان «ژنرال ماه» هست، برای من بیشتر برگرفته از تجارب مستقیم است؛ چون با تعدادی از این عزیزان رزمنده جانباز سال‌ها زندگی کرده‌ام و دورادور هم آشنایی دارم. یکی از این عزیزان، امام جماعت مسجد محله‌مان بودند که جانباز شیمیایی و مغز و اعصاب بودند و پارسال بعد سال‌ها تحمل سختی که به‌مدت طولانی در بیمارستان بستری بودند به شهادت رسیدند؛ اما پشتوانه نگارش بخشی از این رفتار‌ها هم از کتاب و رسانه و به‌خصوص فیلم‌هاست. به نظرم دیدن فیلم در این زمینه خیلی نقش دارد. البته تخیل نویسنده هم در نوشتن این کتاب نقش داشته و عامل سوم محسوب می‌شود.

به نظر می‌رسد به اندازه کافی آثار جذاب و مخاطب‌پسندی در حوزه ادبیات دفاع مقدس برای نوجوانان تولید نشده است. نظر شما چیست؟ دلایل این امر را چه می‌دانید؟

من هم موافقم. دو عامل را در این مسئله دخیل می‌دانم. یکی اینکه بعضی از ناشران به موضوع کتاب و چاپ آن نگاه تجاری دارند و مسئله دیگر این است که نویسندگان به کار‌هایی که بازار فروش بالایی دارند روی می‌آورند. عدم توجه ناشران به موضوعات داخلی مثل دفاع مقدس باعث شده که بیشتر به کتاب‌های ترجمه روی بیاورند که سود بالایی دارد و نویسندگان هم تحت‌تأثیر این وضعیت، کار‌های سفارشی می‌نویسند.

برای مثال من کتابی برای کودکان نوشته بودم که ناشر گفت بخش جنگ و دفاع مقدسش را بردار تا چاپ کنم و من این کار را نکردم. البته ناشر باید با کتاب نویسنده تجارت کند و نویسنده هم هرچقدر مقاومت کند بالاخره مجبور می‌شود به‌خاطر مشکلات مالی، به کتاب‌هایی روی بیاورد که ناشر انتظار دارد. لازم به ذکر است که این دو عامل نیز به عدم سازماندهی درست چاپ و نشر کتاب برمی‌گردد. ما در کشور جشنواره‌های دفاع مقدسی کمی داریم تا از تولید این نوع آثار به‌خوبی حمایت شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا