«تحریم» در حالی به کلیدواژه اصلی در گفتمان حاکم بر مسئله هستهای ایران تبدیل شده که تروئیکا از آن بهعنوان اهرم اعمال فشار، آمریکا بهعنوان ابزار چانهزنی و ایران بهعنوان پیششرط تعدیل مواضعش استفاده میکند. اکنون، روی میز مذاکرهای که نه جمع شده و نه بهطور کامل برقرار است، بازی با این کارت، میتواند تعیینکننده فاصله طرفین با آن توافق «برد-برد» باشد که این روزها سر زبان تهران است.
خبرها حاکی از آن است دولت موقت دمشق مشتاق بازگشت پلیس نظامی روسیه به استانهای جنوب سوریه است تا شاید به این ترتیب، عطش اسرائیل برای تنشآفرینی در این مناطق را مهار کند.
۱۵ روز بعد از رزمایش روسیه و ایران در دریای خزر، این بار مسکو در پهنه آبی آسیا-پاسیفیک و با همراهی یکی دیگر از شرکای بینالمللی، عضلات نظامی خود را به رخ آمریکا و متحدان آسیاییاش کشید.
خبر رسیده که رئیسجمهور آمریکا روز جمعه میزبان سران دو کشور پرحاشیه قفقاز جنوبی است، منطقهای که حیاط خلوت روسیه محسوب میشود و رابطه مستقیمی با تأمین منافع ملی ایران به ویژه در بحث کریدورهای تجاری دارد.
در وضعیت فعلی، روابط ایران و چین از مرحله «همکاری» به مرحله «مشارکت و ائتلاف» وراد شده؛ این در حالی است که سطح انتظارات در سطح «اتحاد» تعریف میشود؛ بنابراین سطح توقع و میزان حمایت و همکاری در جنگ ۱۲ روزه که در نهادهای تصمیمگیری و افکار عمومی وجود دارد، منطبق با واقعیت روابط طرفین نیست. اکنون باید جلوی این انتظارات نامعقول از چین را که در جامعه، حوزه تصمیمساز و تصمیمگیر کشور فراگیر شده است، گرفت.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، پیششرط رئیس دستگاه دیپلماسی ایران برای از سر گیری گفتوگوها را رد کرد و در عین حال مدعی شد فرصت تهران اندک و آمریکا آماده مذاکره است.
کارشناس مسائل بینالملل میگوید در حال حاضر ایران در مرحله ابهام هستهای است و غرب نمیداند سایتهای ما در نتیجه تجاوز نظامی آمریکا چقدر آسیب دیدهاند یا سرنوشت اورانیوم غنیشده ایران چیست؟ همین سردرگمی میتواند یکی از کارتهای برنده ایران در هر گونه مذاکره احتمالی با واشنگتن باشد.
تقریباً این اجماع نظر وجود دارد که گفتوگو با آمریکاییها قریبالوقوع نیست، اما نمایندگان ایران و اروپا امروز ۳ مرداد در استانبول دیدار میکنند. یک کارشناس مسائل بینالملل میگوید تروئیکا مستقل از واشنگتن عمل نمیکند و در میز مذاکره استانبول، تهران نباید به چیزی جز لغو «مکانیسم ماشه» رضایت دهد؛ چراکه حتی اجرای آن بهتر از تعلیق و نگه داشتن ایران در ابهام است.
دیپلماتهای ارشد اروپا در نخستین تماس تلفنی با وزیر خارجه ایران، مدعی شدند چنانچه تا پایان تابستان شاهد پیشرفت در مذاکرات هستهای نباشند، به مکانیسمی متوسل میشوند که به معنای بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه تهران است.
در دنیای سیاست اینکه در میانه مذاکره از نردبان تنش بالا بروی، اقدام عجیبی نیست و حالا که اوکراین بعد از ۳ سال، فرصتی برای خودنمایی نظامی یافته، جهان مشتاق است ببیند، مرد شماره ۱ روسیه برای تنبیه کییف چه تدارک دیده است.
بازگشت به سربازی اجباری، نوسازی تجهیزات پدافندی، زمزمه بازنگری در سیاست هستهای و افتتاح پایگاه نظامی در بال شرقی ناتو برای کشوری مثل آلمان که سابقه برافروختن ۲ جنگ جهانی را زیر نقاب صلح و رونق اقتصادی پنهان کرده، چه معنایی دارد؟
رئیسجمهور فرانسه با پیش کشیدن ضرورت تشکیل دولت فلسطینی به عنوان یک اهرم فشار، مدعی شد: موضع جمعی اروپا نسبت به اسرائیل سختگیرانهتر خواهد شد مگر آنکه تلآویو ظرف چند ساعت آینده یک شرط را رعایت کند.
دستگاه دیپلماسی آمریکا در واکنش به توئیت اخیر وزیر خارجه کشورمان، تلاش کرد تا در موضع طلبکار، اصالت دغدغه تهران درباره راهبرد رسانهای واشنگتن را به چالش بکشد و به قول معروف، توپ را دوباره به زمین ایران بازگرداند.
بیاید قبول کنیم «ترامپ به خاطر مذاکره با ایران، مقابل نتانیاهو ایستاد» از اساس تیتر غلطی است، آنهم وقتی رسانه داخلی باید نور را طوری روی نیمه تاریک ماجرا بتاباند که انعکاس آن در مردمک چشم مخاطب، به تشخیص تصویر دوست از دشمن منجر شود.
برآیندگیری از مجموع اظهاراتی که بعد از دور پنجم مذاکره مطرح شد؛ دستکم برای مخاطب ایرانی یک مفهوم کلی داشت: سطح توقع از نتیجه نهایی را باید به صورتی حسابشده پایین نگهداریم تا دچار خوشبینی یا بدبینی کاذب نشویم- راه رفتن روی خط واقعیت بهنوبه خود یک دستاورد بزرگ است.
شورای امنیت ملی کاخ سفید که حالا زیر نظر وزیر خارجه آمریکا اداره میشود، در تدارک یک بسته تحریمی جدید علیه روسیه است که امضای آن از سوی ترامپ میتواند به معنای سخت شدن مواضع واشنگتن علیه مسکو باشد.