در گفت‌و‌گوی تفصیلی با آنا بررسی شد

پشتوانه‌ ۴۰ سال مقاومت؛ چرا مکانیسم ماشه پدیده‌ای بی‌سابقه در چالش‌های اقتدارگراییِ ایران نیست؟

پشتوانه‌ ۴۰ سال مقاومت؛ چرا مکانیسم ماشه پدیده‌ای بی‌سابقه در چالش‌های اقتدارگراییِ ایران نیست؟
عضو هیئت علمی دانشگاه با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «ایران تسلیم نمی‌شود» و «زیر بار زور نمی‌رود»، گفت: مگر در طول بیش از ۴۰ سال گذشته با شرایطی بدتر از آنچه امروز با عنوان مکانیسم ماشه مطرح می‌شود، مواجه نبوده‌ایم؟ اگر فرض کنیم مکانیسم ماشه وجود خارجی دارد، تکلیف را رهبری مشخص کرده‌اند.

خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ تحلیل «مکانیسم ماشه» (Snapback) مندرج در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در شرایطی که فضای ژئوپلیتیکی منطقه و جهان شاهد تحولات شتابان و پیچیده‌ای است، از اهمیت راهبردی بسزایی برخوردار است.

این موضوع به‌خصوص در پرتو تضاد آشکار میان تفاسیر داخلی و برداشت‌های بین‌المللی، زمینه‌ساز ابهاماتی گسترده در سطح افکار عمومی، بازارها و محافل سیاسی شده است.

شکاف تفسیری میان رویکرد رسمی جمهوری اسلامی مبنی بر عدم وجود یا عدم قابلیت اجرایی مکانیسم ماشه در تقابل با تفسیر رایج قدرت‌های جهانی به‌خصوص کشورهای اروپایی که بر حق فعال‌سازی مجدد تحریم‌ها تأکید دارند، فضایی از «نه جنگ، نه صلح» را پدید آورده و به القای نوعی «درماندگی» در سطوح مختلف جامعه از فعالان اقتصادی تا آحاد ملت، دامن زده است. 

این وضعیت، فراتر از یک اختلاف حقوقی صرف، ابعاد اجتماعی-اقتصادی و حتی فرهنگی یافته و بر جایگاه بین‌المللی و اقتدار ملی کشور سایه افکنده است.

در بطن این چالش، ابهام در سازوکار حقوقی و اجرایی «مکانیسم ماشه»، چه در متن برجام و چه در پیوست‌های قطعنامه ۲۲۳۱، به‌عنوان یکی از نقاط کانونی تنش خودنمایی می‌کند. در حالی که برخی مقامات داخلی بر عدم وجود چنین مکانیسمی اصرار می‌ورزند، برداشت غالب در سطح بین‌المللی به‌خصوص توسط کشورهایی چون آمریکا و در حمایت از مواضع گروه‌هایی مانند صهیونیست‌ها بر ضرورت فعال‌سازی فوری آن استوار است.

این تضاد روایی در گفتمان عمومی با عباراتی چون «دور خوردن» و «بی‌اطلاعی» بازتاب یافته و نشان‌دهنده فاصله میان ادراکات عمومی و اظهارات رسمی مسئولان است، درحالی که نباید گزاره «نه جنگ و نه صلح» به جامعه القا شود و پیامدهای این شکاف، علاوه بر ایجاد فضای روانی «نه جنگ، نه صلح» و القای «درماندگی»، بر اعتبار و انسجام ملی نیز تأثیرگذار بوده و لزوم شفاف‌سازی و اتخاذ رویکردی قاطع و هماهنگ با گفتمان مقام معظم رهبری را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

در این راستا، درخواست قاطعی برای شفاف‌سازی وضعیت از سوی دولت و اتخاذ رویکردی مطابق با تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر «تهاجم فرهنگی» به جای «پدافند فرهنگی» وجود دارد.

پیام روشن رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «ایران نه تسلیم می‌شود و نه زیر بار زور می‌رود» و تهدید مکانیسم ماشه در برابر چالش‌های گذشته، دشوارتر محسوب نمی‌شود، نشان‌دهنده ضرورت ورود فعالانه به عرصه مقابله و تبیین، مشابه «دفاع مقدس دوم» و مدیریت موفقیت‌آمیز بحران کرونا است. 

این رویکرد، نیازمند بازنگری در شیوه‌های دیپلماتیک و رسانه‌ای است؛ چراکه فاصله گرفتن دیپلمات‌ها از واقعیت‌های میدانی و تسامح در دیپلماسی، برخلاف الزام گفتمان اصیل انقلاب اسلامی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» است که ایجاب‌کننده برخورد همراه با بصیرت حکیمانه، تدبیر و اقتدار است.

همچنین، مباحثی مبنی بر نقش‌آفرینی دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در جمع‌آوری اطلاعات حساس به‌عنوان جاسوس رژیم صهیونیستی بر ضرورت ورود جدی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و همچنین مجلس شورای اسلامی به این موضوعات تأکید می‌ورزد.

خبرگزاری آنا در گفت‌وگو با محمدرضا زاهدشیخی عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان و واحد زاهدان درصدد است با ارائه یک چارچوب فکری ساختارمند و با تکیه بر تحلیل‌های واقع‌گرایانه به درک عمیق‌تری از چالش‌های پیش‌رو و فرصت‌های احتمالی در این برهه حساس از تاریخ معاصر دست یابد.

این مصاحبه در دو بخش تقدیم مخاطبان خبرگزاری آنا می‌شود.

بخش نخست گپ و گفت آنا با زاهدشیخی در پی می‌آید:

دفاع مقدس دوم؛ اتحاد ملی به مثابه سپر دفاعی ایران

آنا: «مکانیسم ماشه» در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد، دقیقاً چه سازوکار حقوقی و اجرایی را تعریف می‌کند؟ 

زاهدشیخی: با استناد به مباحث مطروحه پیرامون برجام و با ارجاع به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، مکانیسم ماشه (Snapback) به‌عنوان یکی از نقاط کانونی بحث در چارچوب این توافق تلقی می‌‌شود.

در این راستا، اظهارات مقامات، از جمله وزیر امور خارجه وقت مبنی بر عدم وجود چنین مکانیسمی در برجام در مقابل تفسیر رایج در سطح جهانی و به‌خصوص در میان کشورهایی که به سه دسته کلی «خنثی»، «طرفدار» و «مخالف» ایران تقسیم‌بندی شده‌اند، قرار می‌گیرد.

در این میان، طیف مخالفان که شامل گروه‌هایی چون صهیونیست‌های ملعون و کثیف و آمریکای جنایتکار می‌شوند، بر ضرورت فعال‌سازی فوری این مکانیسم اصرار ورزیده و کشورهای اروپایی نیز نقشی کلیدی در این زمینه ایفا می‌کنند.

به بیان عامیانه و در گفتمان رایج میان مردم، مفهوم «مکانیسم ماشه» با عباراتی چون «دور خوردن» و «بی‌اطلاعی» توصیف می‌شود که نشان‌دهنده وجود شکافی میان ادراکات عمومی و واقعیات بیان شده توسط برخی مسئولان است!

 

این شکاف به‌خصوص در میان فعالان اقتصادی و جامعه بازاری، فضایی موسوم به «نه جنگ، نه صلح» را ایجاد کرده و عملاً نوعی «درماندگی» را در بطن جامعه القا می‌کند، درحالی که براساس بیانات مقام معظم رهبری القای فضای «نه جنگ، نه صلح» در جامعه به صلاح نیست و این وضعیت که از سطح یک خانواده تا کلان‌ملت و کشور تعمیم یافته، ممکن است بر جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی سایه افکند..

درخواست قاطعی برای شفاف‌سازی وضعیت توسط دولت و اتخاذ رویکردی مطابق با گفتمان امامین انقلاب اسلامی وجود دارد.

وضعیت کنونی به عنوان پدافند فرهنگی توصیف شده، در حالی که امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بر موضع تهاجم فرهنگی تأکید دارند. ایشان همچنین بیان داشته‌اند که ایران نه تسلیم می‌شود و نه زیر بار زور می‌رود، این در حالی است که ایران در ۴۰ سال گذشته با شرایط بسیار بدتری نیز مواجه بوده و تهدید مکانیسم ماشه در برابر آن، تهدیدی جدید و دشوارتر محسوب نمی‌شود.

در تحلیل این شرایط، ضروری است به رویکرد اتخاذ شده در حوزه فرهنگی توجه کرد. مواجهه با این مسائل در قالب پدافند فرهنگی با آموزه‌های حضرت آقا یعنی مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم اتخاذ موضع تهاجم فرهنگی و آفند فرهنگی در تضاد قرار دارد. 

با علم به اینکه پیام رهبری مبنی بر «ایران تسلیم نمی‌شود» و «زیر بار زور نمی‌رود» همواره راهگشا بوده است، مواجهه با مکانیسم ماشه نیازمند ورود فعالانه به عرصه مقابله و تبیین است. مقایسه وضعیت کنونی با دوران دفاع مقدس که به عنوان «دفاع مقدس دوم» نیز از آن یاد می‌شود، گویای توانمندی ملت ایران در اتحاد و ایستادگی در برابر تهدیدات است.

در آن دوران، مردم با اتحاد کلمه و انسجام ملی در برابر فشارهای وارده مقاومت کردند و این امر، گواه ظرفیت‌های اقتدارآفرین ملت ایران است، حتی در مواجهه با چالش‌هایی چون همه‌گیری کرونا با اتخاذ رویکردی تهاجمی و بسیج امکانات و زیرساخت‌ها، توانستیم کشور را از بحران نجات دهیم.

در حوزه دیپلماسی، انتقادی نسبت به رویکرد اتخاذی توسط سیاست خارجی کشور مطرح است؛ رویکردی که هرچند با ملاحظات انسانی و اخلاقی همراه است، اما از منظر میدان دیپلماسی، با تسامح و عدم حضور فعال درگیرانه مواجه است.

در مقایسه با فعالان فرهنگی که در خط مقدم جامعه حضور دارند، دیپلمات‌ها به نظر می‌رسد از درک عمیق و لمس مستقیم واقعیت‌های میدانی فاصله گرفته‌اند.

این در حالی است که گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، مبنی بر «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، ایجاب‌کننده برخورد همراه با بصیرت حکیمانه، تدبیر و اقتدار است.

در طول چند دهه گذشته با وجود تلاش‌های مستمر جامعه جهانی برای به انزوا کشاندن ایران اسلامی، ملت ایران همواره با اقتدار در برابر این فشارها ایستادگی کرده و این خود گواهی بر قدرت و صلابت نظام جمهوری اسلامی است.

با توجه به مباحث مطرح شده مبنی بر نقش‌آفرینی رافائل گروسی دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در جمع‌آوری اطلاعات حساس به‌عنوان جاسوس رژیم فاسد و کودک‌کُش صهیونیستی، انتظار می‌رود که نهادهای مسئول از جمله مجلس شورای اسلامی و اعضای کمیسیون امنیت ملی با نهایت دقت و مسئولیت‌پذیری به این موضوع رسیدگی کنند.

درک این نکته ضروری است که نهادهای امنیتی کشور که متشکل از نیروهای مخلص و متعهد هستند، باید در خط مقدم اینگونه مسائل قرار گیرند، از این رو، لازم است که اطلاعات و تحلیل‌های لازم در اختیار این نهادها قرار گرفته و از هرگونه پنهان‌کاری یا محدودیت اطلاعاتی جلوگیری شود.

در نهایت با تکیه بر شناخت عمیق و همه‌جانبه حضرت آقا از مردم ایران، لازم است که این شناخت به بدنه دولت و سایر مسئولان نیز تسری یابد.

مردم ایران با درک عمیق از ارزش‌ها و منافع ملی خود، همواره آماده ایفای نقش مسئولانه در دفاع از دستاوردها و آرمان‌های نظام هستند، بنابراین، تبیین صادقانه و شفاف مسائل ازجمله ابهامات پیرامون مکانیسم ماشه می‌تواند به جلب مشارکت حداکثری مردم و تقویت انسجام ملی بینجامد.

آنا: با توجه به تضاد میان رویکرد «پدافند فرهنگی» مشاهده شده و تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر تهاجم فرهنگی، چگونه می‌توان از ظرفیت‌های اتحاد ملی و تجربه موفق در دوران دفاع مقدس و مدیریت کرونا برای اتخاذ رویکردی فعالانه و قاطع در قبال «مکانیسم ماشه» و سایر تهدیدات بین‌المللی بهره برد؟

زاهدشیخی: کارشناسان نیز باید با تحلیل دقیق فرمایش‌های رهبری و پرهیز از قیاس به نفس درراستای روشنگری و هدایت افکار عمومی گام بردارند.

جنگ ۱۲ روزه بر ما تحمیل شد که درحقیقت دفاع مقدس دوم محسوب می‌شود، بزرگان ما در جلسات متعدد در طول این دو ماه که تقریباً از این مجلس به آن مجلس منتقل می‌شد، بر این باورند که ما با مکانیسم ماشه مواجه هستیم؛ مگر در طول بیش از ۴۰ سال گذشته با شرایطی بدتر از آنچه امروز با عنوان مکانیسم ماشه مطرح می‌شود، مواجه نبوده‌ایم؟ اگر فرض کنیم مکانیسم ماشه وجود خارجی دارد، تکلیف ما چیست؟ 

متأسفانه دیپلمات ما درگیر میدان نیست و اگر درگیر میدان باشد، مانند شیر در میدان دیپلماسی ظاهر می‌شود.

در دوران عملیات والفجر مقدماتی اینجانب فقط ۱۵ سال سن داشتم و در آن زمان، از سیم خاردار استفاده نمی‌شد؛ بلکه قوطی‌های کنسرو را به نخ می‌بستیم و در جلو آویزان می‌کردیم. این اقدام، براساس برداشت ذهنی دوران کودکی ما، به گونه‌ای طراحی شده بود که در صورت برخورد عراقی‌ها با آن‌ها، صدا ایجاد شود و ما در حالت آماده‌باش قرار بگیریم. این اقدامات، مقدمه‌ای برای مواجهه با مین و دفاع نبود.

به این باور رسیده‌ایم که وضعیت موجود، واقعی است و حال که این وضعیت برقرار است، ویروس وارد شده و کرونا ظهور کرده است؛ ما چه کردیم؟ یک حمله فرهنگی را اجرا و امکانات زیرساختی را آماده کردیم و کشور خود را نجات دادیم.

مسئله مکانیسم ماشه مطرح است. دغدغه‌ها را باید به صورت صادقانه و شفاف به مردم بیان کرد. مردم خودشان درک خواهند کرد که چه اقدامی باید انجام دهند و خواستار عزت، سربلندی، ولایت و خواهان کشور خود هستند.

«ایران تسلیم نمی‌شود»؛ درس‌های دفاع مقدس در تقابل با مکانیسم ماشه

آنا: به نظر شما، دلایل اصلی که سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) را به سمت تهدید یا اقدام برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه سوق داد، چه بود و نقش هریک از این کشور‌ها در این فرآیند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زاهدشیخی: جمهوری اسلامی به طور مداوم با تهدیدها و فشار‌های ناشی از تلاش‌های قدرت‌های استکباری به‌خصوص آمریکای جنایتکار و کشور‌های عضو اتحادیه اروپا، مواجه بوده است.

این تلاش‌ها عمدتاً بر یافتن بهانه‌هایی برای تضعیف نظام، ملت، امت و آرمان‌های انقلاب اسلامی متمرکز شده است.

در این میان، توافق هسته‌ای موسوم به برجام و سازوکار مرتبط با آن، موسوم به «مکانیسم ماشه» (Snapback)، به‌عنوان یکی از نقاط کانونی نگرانی‌های راهبردی ایران مطرح است.

ماهیت و دامنه مکانسم که از سوی طرف مقابل به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از برجام تلقی می‌شود، با تفاسیر و برداشت‌های داخلی همخوانی کامل ندارد و این عدم تطابق، زمینه را برای تشدید تنش‌ها و سوءاستفاده‌های احتمالی فراهم می‌آورد.

تحلیل ماهیت نهاد‌های بین‌المللی و همسویی با منافع قدرت‌های جهانی ازجمله ارکان سازمان ملل متحد، نشان‌دهنده نفوذ و کنترل قابل توجه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) بر این نهاد‌هاست.

براین اساس، مجامع بین‌المللی به مثابه ابزار‌هایی در دست قدرت‌های استکباری، درراستای پیشبرد منافع خاص آنها سازماندهی شده‌اند.

این رویکرد دیدگاه عدم اعتماد عمیق به نیت‌های واقعی نهاد‌های بین‌المللی و تلقی آنها به‌عنوان خدمتگزار منافع غرب را تقویت می‌کند و نه به‌عنوان حامیان مستضعفین عالم یا کشور‌های مستقل.

اختلاف تفسیر درباره مکانیسم ماشه و پیامد‌های آن ادعای اذعان عمومی به گنجانده شدن مکانیسم ماشه در متن برجام به طور آشکار، بیانگر وجود تفاسیر متفاوتی است. 

در حالی که طرف‌های غربی بر مکانیسم ماشه به‌عنوان اهرمی فشار تأکید دارند، در فضای داخلی ایران، این موضوع با تردید‌های جدی و تفاسیر متفاوتی رو‌به‌رو است.

این شکاف ادراکی، نه تنها ظرفیت ایجاد تنش را افزایش می‌دهد، بلکه زمینه را برای سوءاستفاده‌های تاکتیکی توسط طرف مقابل فراهم می‌آورد.

ادامه دارد.....

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا