09:26 08 / 06 /1404

وطن را از بُن جان دوست دارم

وطن را از بُن جان دوست دارم
شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی قطعه شعری را برای ایران اسلامی سروده است.

به گزارش خبرنگار آنا، عبدالرضا مدرس‌زاده شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان قطعه شعری را برای ایران اسلامی به زبان شیرین فارسی سروده و نیم نگاهی به استاد مسلم شعر فارسی فردوسی بزرگ داشته است که از نظرتان می‌گذرد:

 برای ایران اسلامی عزیزم

خدا داند که در اوج ارادت
وطن را از بن جان دوست دارم
چگونه از خیال من شود پاک
که عشقش در رگ و در پوست دارم

به چشم من جز این نقشی ندارد:
وطن؛ ترکیبی از احساس و ایمان 
بنای محکم عشقی که برپاست. 
نمی‌سازد مرا از آن پشیمان 

دلم گر زینت اسلام دارد. 
به لوح سینه باشد نام ایران
خراب ِ حال خوش در این دعایم:
که آبادی بود فرجام ایران

اگر فردوسی ایران پرستی. 
به پای شاهنامه رنج برده‌است
دگر در این هزاره هیچ محمود‌
نمی‌گوید که این فرهنگ مرده‌است

نه‌تنها بایزید و پیر مهنه
چو هجویری همه شیخ تمام‌اند
صدوق و فیض و صدرا و بهایی
نماد فقه و عرفان و کلام‌اند

به یمن عشق و عرفان، حال این ملک
سراسر جز مقام معنوی نیست
میان بوستان این گلستان
نسیمی خوش چو عطر مثنوی نیست

کسی که بهر خاک و باور خویش
فداکاری و ایثار است کارش
همیشه جان به کف باشد به تاریخ
سلیمانی است نامش یا که آرش

شکسته چنگ و پا و دام دشمن
به دست قهرمان مردان گمنام
نیاورده به چنگ خویش این خاک
نه چنگیز و نه تیمور و نه صدام

دهان شوم آنان که به این پاک
نظر دارند پر خاک و لجن باد
دعاگوی وطن با لطف ایزد
گلاب و قند و گل طعم دهن باد

زبان فارسی شهد است و شکر
که شوری در سخن گستردن انداخت
بنای فکر و فرهنگش به پا باد
کسی که از شرف با این زبان ساخت

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا