مظلومیت امام حسن (ع)؛ نتیجه نفاق یاران یا مکر معاویه؟

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا؛ امام حسن محتبی (ع) در ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری و پس از شهادت امام علی (ع) به امامت رسید و در همان روز، بیش از چهل هزار نفر با او برای خلافت بیعت کردند. اما معاویه خلافت ایشان را نپذیرفت و با لشکری از شام به سوی عراق حرکت کرد. امام مجتبی (ع) در برابر او سپاهی به فرماندهی عبیدالله بن عباس فرستاد و خود به همراه گروهی دیگر به ساباط رفت. معاویه تلاش کرد با شایعهپراکنی و ایجاد تردید، زمینه صلح را فراهم آورد.
در همین شرایط، امام حسن (ع) هدف سوءقصد یکی از خوارج قرار گرفت و زخمی شد و به مدائن انتقال یافت. همزمان گروهی از سران کوفه با خیانت، نامههایی به معاویه نوشتند و وعده دادند که امام را تسلیم کرده یا به قتل برسانند. معاویه نیز این نامهها را برای امام فرستاد و پیشنهاد صلح داد.
در نهایت امام حسن (ع) با شرط عمل به قرآن و سنت پیامبر (ص)، ممنوعیت تعیین جانشین توسط معاویه و امنیت برای شیعیان، صلح را پذیرفتند. با این حال، معاویه به هیچیک از این تعهدات پایبند نماند.
پس از صلح در سال ۴۱ قمری، امام مجتبی (ع) به مدینه بازگشتند و تا پایان عمر در آنجا مرجعیت علمی و اجتماعی شیعیان را بر عهده داشتند. اما در سالهای پایانی، به دستور معاویه و با دسیسه مسمومیت توسط جَعده همسر ایشان، امام مسموم شدند و پس از چهل روز رنج به شهادت رسیدند.
روایت مشهور میان مورخان آن است که شهادت امام حسن (ع) روز پنجشنبه ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری در سن ۴۸ سالگی رخ داد. پیکر مطهر ایشان با وجود وصیت به دفن در کنار پیامبر (ص) با مخالفت برخی افراد به بقیع منتقل شد و در غربت به خاک سپرده شد.
مظلومیت تاریخی امام حسن مجتبی (ع)
اگرچه تاریخ بیش از همه امام حسن مجتبی (ع) را با صلح مشهورش میشناسد، اما حقیقت آن است که ایشان در کنار پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین (ع) نقشی بیبدیل در صحنههای سیاسی و نظامی صدر اسلام ایفا کردند. از پیشتازی در جمل و صفین تا اقامه جماعت در بصره و گفتوگو با خوارج، امام دوم شیعیان همواره در متن حوادث و تصمیمسازیهای بزرگ امت اسلامی حضور داشت، هر چند تاریخ رسمی کمتر به آن پرداخته است. این غفلت تاریخی موجب شده که چهره امام مجتبی (ع) تنها در قالب صلح با معاویه دیده شود، در حالی که آن حضرت در دوران کوتاه امامت خویش درگیر پیچیدهترین بحرانهای سیاسی و اجتماعی بود.
همراهی پابهپای پدر در جمل
امام حسن مجتبی (ع) در جنگ جمل، مأموریتهای خطیری برعهده گرفتند. این نبرد نخستین رویارویی داخلی در تاریخ اسلام بود و فتنهای بزرگ را به همراه داشت. ایشان در این نبرد خونین نهتنها همراه امیرالمؤمنین (ع) حضور یافتند، بلکه با شجاعت در خط مقدم ظاهر شدند. در بصره نیز نماز جماعت اقامه کردند؛ اقدامی که نشان میداد امیرالمؤمنین (ع) فرزند خود را بهعنوان نمایندهای تمامعیار در صحنه سیاسی معرفی کردهاند. روایتها بیانگر آن است که حتی دشمنان، از جمله عایشه و همراهانش، از حضور پررنگ امام مجتبی (ع) در جمل بیمناک بودند.
نقشآفرینی در صفین
جنگ صفین نقطه عطف دیگری در حیات سیاسی امام مجتبی (ع) بود. هنگامی که سپاه امیرالمؤمنین (ع) دچار تردید و ضعف روحی شد، امام حسن (ع) با خطبههای کوبنده، آنان را به مقاومت در برابر معاویه فراخواند. حتی وقتی نیرنگ «حَکَمیت» توسط معاویه و عمرو عاص مطرح شد، امام حسن (ع) تلاش کرد مردم را نسبت به این فریب هشدار دهد. حضور ایشان در میدان نبرد نیز الهامبخش سپاهیان بود و نشان داد که اهل بیت پیامبر (ص) نهتنها پیشوای فکری، بلکه فرماندهان واقعی در عرصه نبرد بودند.
گفتوگو با خوارج و روشنگری امت
یکی از دشوارترین مأموریتهای امام مجتبی (ع)، رویارویی فکری با خوارج بود. این جریان تندرو که پس از حکمیت از دل سپاه علی (ع) بیرون آمد، بر اساس ظاهربینی و تعصب، مسیر حق را انکار کرد. امام حسن (ع) با استدلالهای محکم قرآنی کوشید تا به آنان بفهماند که خروج علیه امیرالمؤمنین (ع)، در حقیقت خروج علیه حقیقت اسلام است. هر چند خوارج گوش شنوا نداشتند و به کجراهه رفتند، اما گفتوگوهای امام حسن (ع) نشان داد که اهل بیت برای حفظ امت حتی با دشمنان فکری خود به بحث و مناظره مینشینند تا حجت بر همگان تمام شود.
وضعیت شیعه در عصر امام حسن (ع)
شیعه در آن دوران، به معنای خاص امروزی بسیار اندک و انگشتشمار بود. بیشتر کسانی که در کوفه یا بصره با امام بیعت کردند، بهدلیل شرایط اجتماعی و سیاسی تن به بیعت دادند. بسیاری از این افراد در بزنگاهها امام را تنها گذاشتند. امام حسن (ع) با جامعهای رو بهرو بود که گرفتار دنیاطلبی، نفاق و بیبصیرتی بود. همین امر موجب شد که پایههای حکومت علوی متزلزل شود و امام مجتبی (ع) نیز از همان ابتدا با مشکلات سنگینی روبهرو شود. در واقع بیعت مردم با امام مجتبی (ع) همراه با بصیرت عمیق نبود.
صلحی که از مظلومیت نشأت گرفت
پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن (ع) با معاویه روبهرو شد که دستگاهی منسجم، ثروتهای کلان و ابزارهای تبلیغاتی قدرتمند در اختیار داشت. در مقابل، کوفه پایگاه اصلی امام، به سرعت دچار تزلزل شد. یاران سستعنصر، فرماندهانی که با رشوه معاویه خریده شدند و مردمی که به جای جهاد به دنبال دنیا بودند، شرایطی به وجود آوردند که ادامه جنگ ممکن نبود. امام حسن (ع) در این موقعیت، بهجای نابودی شیعه و خونریزی بیشتر، راه صلح را برگزیدند. این صلح اوج تدبیر و مظلومیت ایشان بود؛ زیرا حضرت (ع) مجبور شدند در برابر خواست ناپایدار مردم، تصمیمی تلخ، اما حکیمانه بگیرند.
خروج تلخ از کوفه
یکی از صحنههای بسیار عبرتآموز، لحظه خروج امام حسن (ع) از کوفه است. کوفهای که روزی پایگاه امیرالمؤمنین (ع) بود، در برابر فرزند او بیوفایی نشان داد. بسیاری از کسانی که ادعای محبت داشتند، یا با معاویه همپیمان شدند یا امام را تنها گذاشتند. روایتها حاکی است که هنگام حرکت امام به سوی مدینه، دلهای اندکی با او همراه بود. این غربت و تنهایی، مظلومیت امام دوم را بیش از پیش آشکار ساخت.
بازخوانی حیات امام حسن مجتبی (ع) نشان میدهد که مظلومیت ایشان تنها به ماجرای صلح محدود نمیشود. ایشان در تمام عرصههای سیاسی، نظامی و اجتماعی حضوری فعال داشتند؛ از میدان جمل و صفین گرفته تا مناظره با خوارج و اداره کوفه. با این حال، بیوفایی مردم، نفاق فرماندهان و تبلیغات مسموم معاویه شرایطی را رقم زد که امام مجتبی (ع) در اوج مظلومیت قرار گرفتند. صلح ایشان یک استراتژی نجاتبخش برای حفظ شیعه و بقاى اسلام بود. امام با صبری بزرگ و درایتی حکیمانه، پایههای آینده تشیع را تثبیت کردند و میراثی ماندگار از ایستادگی در برابر انحراف و خیانت بر جای گذاشتند.
انتهای پیام/