آموزش و پرورش با کمبود ۵۸ هزار مربی پرورشی روبهروست!

به گزارش خبرنگار آنا، در سالهای اخیر آموزش و پرورش با بحرانی خاموش، اما عمیق دست و پنجه نرم میکند؛ بحرانی که کمتر از کمبود معلم دروس اصلی نیست و حتی میتواند تبعاتی گستردهتر اعم از فقدان مشاوران و مربیان برای نسل آینده به همراه داشته باشد.
امروز هزاران دانشآموز در مدارس کشور، بهویژه در دوره ابتدایی، بدون دسترسی به حمایتهای روانی و تربیتی لازم مسیر تحصیل را طی میکنند. این در حالی است که قانون، سالها پیش نسبت معین نیروهای پرورشی و مشاورهای به دانشآموزان را مشخص کرده، اما فاصله میان آنچه باید باشد و آنچه هست، هر روز بیشتر میشود.
فشار مضاعف این کمبود، بر دوش معلمان ابتدایی افتاده است؛ معلمانی که علاوه بر آموزش، ناگزیرند بار تربیت و مشاوره را هم بر دوش بکشند، امری که نه تنها کیفیت آموزش را کاهش میدهد، بلکه آیندهی تربیتی نسل فردا را نیز با تهدیدی جدی روبهرو میسازد.
موضوع کمبود معلم و مربی پرورشی، یکی از دغدغههای اصلی نظام آموزش کشور است که به گفته صادق حسینزاده ملکی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، نیازمند تحولی جدی و فوری است. وی در مصاحبهای اختصاصی به تشریح وضعیت موجود، چالشها و راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت آموزش و پرورش پرداخت.
کمبود شدید مشاور و مربی تخصصی در مدارس
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش در این مصاحبه با تاکید بر اهمیت نقش مشاوران و مربیان متخصص، گفت: برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب، ما به نزدیک به ۳۸ هزار مشاور متخصص آموزش دیده نیاز داریم. این موضوع فقط داشتن مدرک مشاوره نیست بلکه بحث تخصصی و مهارتهای حرفهای است. متاسفانه در بسیاری از مدارس ما، نیمی از ظرفیت مشاور و مربی به دلایل مختلف تامین نمیشود و این چالش بزرگ، مشکلات فراوانی را در حوزههای پرورشی و روانی ایجاد کرده است.
وی با اشاره به کمبود مربی پرورشی هم افزود: طبق شاخصهای قانونی که بیش از ۱۹ سال پیش تصویب شده است، ما همچنان کمبود ۵۸ هزار مربی پرورشی داریم. این یک آمار بسیار نگرانکننده است. طبق برنامه هفتم توسعه، باید تا ۵ سال آینده این کمبود را به حداقل برسانیم، اما اکنون هنوز حدود ۴۸ هزار مربی پرورشی کم داریم که نشاندهنده فاصله زیاد ما با استانداردهای لازم است.
اولویت تأمین معلم در کلاس و بیتوجهی به حوزه پرورشی
وی در ادامه توضیح داد: در دو دهه گذشته، وزارت آموزش و پرورش بیشتر تمرکزش را بر تأمین معلم برای کلاسهای درس گذاشته است. اولویت مدیران بیشتر بر این بوده که کلاس درس معلم داشته باشد و این اولویتبندی باعث شده حوزه پرورشی، مشاور و مربی تخصصی به اندازه کافی توجه نشود. این وضعیت ضربه بزرگی به کیفیت تربیت دانشآموزان زده است.
حسینزاده ملکی به راهکارهای وزارت آموزش و پرورش اشاره کرد: اولاً باید ظرفیت دانشگاه فرهنگیان برای تربیت مشاور و مربی افزایش یابد. ثانیاً در آزمونهای استخدامی آینده سهم بیشتری از جذب نیرو باید به این حوزه اختصاص داده شود. سوم اینکه از طرحهای مشابه مانند بهرهگیری از معلمان توانمند که میتوانند کارهای پرورشی انجام دهند نیز باید استفاده شود. مثلاً معلم ریاضی که محبوب است و توان کار گروهی دارد، میتواند در فعالیتهای پرورشی نیز مشارکت داشته باشد.
وضعیت کمبود معلم و تأثیر آن بر نظام آموزشی
کمبود معلم، به ویژه در حوزههای تخصصی مثل مشاوره و پرورش، یکی از بحرانهای جدی آموزش و پرورش در سالهای اخیر است. طبق آمارهای وزارت آموزش و پرورش، حدود ۳۸ هزار مشاور متخصص و نزدیک به ۵۸ هزار مربی پرورشی کمبود داریم که این امر باعث شده بخش مهمی از نیازهای تربیتی و روانی دانشآموزان در مدارس تامین نشود.
در مدارس ابتدایی، جایی که پایههای رشد فردی و اجتماعی شکل میگیرد، این کمبود به شکل ویژهای احساس میشود. معلمان ابتدایی که بار اصلی آموزش را به دوش میکشند، به دلیل عدم وجود مشاوران تخصصی، باید مسئولیتهای پرورشی و مشاورهای را هم به عهده بگیرند که این موضوع به شدت کیفیت آموزش و توجه به نیازهای روانی و اجتماعی دانشآموزان را کاهش میدهد.
از نظر حقوقی، قانون احیای معاونت پرورشی که در حدود دو دهه پیش به تصویب رسیده، شاخصهای مشخصی برای نسبت مربی به دانشآموزان تعیین کرده که تحقق این شاخصها هنوز دور از دسترس است. اجرای این قانون به دلیل مشکلات اعتباری، نیروی انسانی و زیرساختها، هنوز به طور کامل انجام نشده است.
آنچه امروز در آموزش و پرورش با عنوان «کمبود مشاور و مربی پرورشی» شناخته میشود، دیگر یک دغدغه درونسازمانی نیست؛ بلکه به مسئلهای ملی بدل شده است که بیتوجهی به آن میتواند نسلی را از رشد متوازن علمی، روانی و اجتماعی محروم کند.
هشدارها روشن است، آمارها شفافاند و تجربههای مدارس نشان میدهد ادامه این وضعیت به معنای عقبماندگی جدی در تربیت نسل آینده خواهد بود.
اگرچه وزارت آموزش و پرورش راهکارهایی همچون تقویت دانشگاه فرهنگیان، تغییر سهمیههای جذب و استفاده از ظرفیت معلمان توانمند را روی میز گذاشته، اما تحقق این اهداف نیازمند عزم ملی، تخصیص اعتبارات واقعی و حمایت همهجانبه است.
آینده نظام آموزشی نه فقط در کلاسهای پر از دانشآموز، بلکه در دل همین برنامههای پرورشی و مشاورهای رقم میخورد. شاید امروز بهترین زمان برای شنیدن این زنگ هشدار و برداشتن گامهای عملی باشد؛ چراکه فردا برای جبران فرصتهای ازدسترفته، شاید خیلی دیر باشد.
انتهای پیام/